English Version
English

برای انسان‌های دردمند مانند خودم که احتیاج به امید و انرژی دارند،مفید واقع شوم، الگو باشم و خدمت کنم.(نمایندگی رز)

برای انسان‌های دردمند مانند خودم که احتیاج به امید و انرژی دارند،مفید واقع شوم، الگو باشم و خدمت کنم.(نمایندگی رز)

چهارمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی رز، با استادی مسافر فهیمه، نگهبانی مسافر نازنین و دبیری مسافر یاسمین با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود‌.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فهیمه هستم یک مسافر.

برای اذن خدمت در این جایگاه از خداوند منان سپاسگزارم. عنوان وادی دوم این است که «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

وادی با کلمه هیچ شروع می‌شود که منظور وجود و تمام هستی است که بیهوده و بی‌هدف نیستند و همه با یک برنامه‌ریزی دقیق و پیچیده آفریده شده‌اند.من فکر می‌کردم که هیچ ارزشی ندارم و یا برای چه آفریده شده‌ام! زمانی که در تاریکی مطلق بودم . فکر می‌کردم دیگر دنیا تمام شده است و آرزوی مرگ می‌کردم.

با ورود به کنگره و تخریب بالایی که در خصوص متادون داشتم که خیلی از عزیزان می‌دانند برای متادون حدوداً یک ماه جایگزینی دارد تا بتوان کامل وارد سفر شد و OT مصرف کرد، زمانی که بنده به وادی دوم رسیدم، گفتم دیدی اینجا هم دارد می‌گوید تو هیچی نیستی؟!  

این نشان از تخریب بالای من بود تا اینکه در لژیون، خانم پریسا گفتند؛ اشتباه برداشت کردی، تو خیلی ارزشمند هستی و باید بدانی برای چه آفریده شده‌ای و چه هدفی داری؟ خداوند در قرآن صریح می‌فرماید: آیا گمان برده‌اید که شما را بیهوده آفریده‌ایم‌؟

خداوند با این آیه تذکری به من می‌دهد که از خواب غفلت بیدار شوم و بدانم که اگر زندگی برای همین چند روز باشد که بسیار پوچ و بی‌معنی است پس من بی‌ارزش و بیهوده نیستم. جناب مهندس می فرمایند؛ حتی یک قِران هم حساب است.

مولانا چه زیبا می‌گوید: اگر همه‌جا تاریک بود، دوباره بنگر شاید نور خودت باشی، بنابراین درست بنگرم و در وجودم نور خداوند را بیابم.

در این جا متوجه شدم هیچ علمی ندارم و یک مثلث جهالت کامل بودم از ناامیدی، ترس و منیت بسیار داشتم؛ اما حالا بعد از آموزش‌ها متوجه شدم که؛ مادر خوبی برای فرزندانم و یار خوبی برای همسرم باشم و بتوانم برای انسان‌های دردمند مانند خودم که احتیاج به امید و انرژی دارند،مفید واقع شوم، الگو باشم و خدمت کنم.

من از عقاب درس بزرگی گرفتم، تنها پرنده‌ای که جرئت می‌کند به عقاب آسیب بزند کلاغ است‌. کلاغ پشت گردن عقاب را نوک می‌زند؛ اما واکنش عقاب چیست؟انرژی هدر نمی‌دهد وقتش را تلف نمی‌کند؛ لذا بال‌هایش را باز می‌کند و پرواز می‌کند و اوج می‌گیرد تا جایی که اکسیژن کم می‌شود و خودبه‌خود کلاغ می‌افتد.

پس وقتمان را صرف کلاغ‌ها نکنیم و به فکر اوج‌گرفتن باشیم و به آن یگانگی نزدیک شویم. خداوند گنج ناشناخته است و ما باید بتوانیم آن را در درون خود بیابیم، زیرا خداوند دوست دارد بنده‌اش او را بشناسد.خداوند احتیاجی ندارد و بی‌نیاز است؛ اما من احتیاج به شناخت خودم و خدای خودم دارم.
 
گردآوری و تایپ: مسافر فهیمه - نمایندگی رز.
ویرایش: همسفر مریم - نمایندگی رز.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .