سیزدهمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر راهنما مهدی ، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه " وادی اول و تاثیر آن روی من " در روز چهارشنبه مورخ 15 فروردین ماه ۱۴۰3 راس ساعت ۱6 آغاز به کار نمود.
به نام قدرت مطلق الله
خدا را خیلی شاکر و سپاسگزارم که این اجازه را داد در خدمت شما باشم، جلسه اول در سال ۱۴۰۳ است و عید را به همه عزیزان تبریک میگویم امیدوارم که سال پربرکتی داشته باشید،عزیزان سفر دوم تلاش بکنند برای جایگاه راهنمایی چرا که چند ماه دیگر امتحان راهنمایی را در پیش داریم و یادم هست ۲۸ اسفند ماه که صحبت میکردیم مشارکتها تعیین هدف بود وباید هدف گذاری میکردیم در سال جدید، انشالله درسال جدید که با وادی تفکر شروع شده است، روی هدفمان تمرکز بکنیم و تمام تلاشمان را بکنیم، وقت بگذاریم وهزینه بکنیم تا به آن هدفی که داریم نزدیکتربشویم یا به آن برسیم.
معمولا خیلی هدفهایی را تعیین میکنیم ولی سال که میگذرد میبینیم که نتیجه لازم را نگرفتهایم، انشاالله که امسال به آن نتیجه لازم برسیم.
دستور جلسه وادی اول هست ،با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود، اول باید من بنشینم و فکر بکنم که تفاوت تفکر با فکردرچه هست ،به نظرم که فکرکردن خیلی پراکنده است ولی بحث تفکرکردن که میآید،من روی یک موضوع متمرکزمیشوم ، اگر نیازی باشد اطلاعاتی از کسی بگیرم از کسی که نسبت به من در آن موضوع بیشتروارد هست و به قول قدیمیها چند تا پیراهن ازمن بیشتر پاره کرده است، از آن کمک میگیرم تا آن موضوعی که درگیرش هستم را حل بکنم.
درمورد موضوع درمان اعتیاد که موضوع مشترک همه ما هم هست خیلی از ماها خیلی از راهها را رفته بودیم ولی به نتیجه لازم نرسیدیم تا آمدیم به کنگره ۶۰ و فکرمیکردیم بهترین راه را هم انتخاب کردهایم .یک سری از بچهها کمپ رفتند و یک سری از بچهها هم کلینیک رفتند مثل خود من به هر حال راههای مختلفی را رفتیم ولی از آن نظر که راه درستی را انتخاب نکرده بودیم به نتیجه لازم نرسیدیم.
من در کلام قبلم گفتم که از کسی کمک بگیریم که چند تا پیراهن بیشتر از ما پاره کرده است، ذهن من رفت به اینجا که بچههای گروه های دیگرهستند که خیلی سالهم هست که فعالیت میکنند ولی آن نتیجه لازم را نگرفته اند، دوباره این آمد درذهن من که خدا را شکر ما در مسیر کنگره قرار گرفتهایم خیلی ها میآیند و میروند،خیلی ها جانشان را برای ترک اعتیاد میگذارند و متاسفانه میمیرند.
اما برمیگردیم به دستور جلسه خودمان، ما باید یک نقشهای بکشیم برای حل مشکل که راهی به عقب نداشته باشد وقابل اجرا باشد. دروادی میگوید یک نقشه عظیم را نمیخواهیم طراحی بکنیم که اول دچار شوربشویم که بگوییم از فردا دیگرمن نمیخواهم مواد مصرف بکنم، مواد مخدرم را کنارمیگذارم ،یک روز اول را تحمل میکنم ،دو روز را تحمل میکنم، سه روز، نهایتاً یک سال دو سال را تحمل میکنم اما چون آن نقشه دقیق و حساب شده نبوده به نتیجه لازم نمیرسم و در نهایت برگشت میخورم.
وقتی که من میآیم در کنگره ۶۰ قرار میگیرم صورت مسئله اعتیاد توسط راهنمای تازه واردین برای من شکافته میشود، اینکه مواد مخدر بیرونی آمده و جایگزین مواد مخدر درونی شده است و این باید برگردد در سر جای خودش، تا موقعی که من مواد مخدر درونیام شروع نکند به ترشح کردن نمیتوانم مواد مخدر را کنار بگذارم،نه به غیرت ربط دارد و نه به مردانگی ربط دارد و نه به شجاعت ،به هیچ کدام یک از اینها ربط ندارد.یک مسیر تعیین شدهای است، که به قول آقای مهندس یک بزرگراهی هست که من باید از این بزرگراه عبور بکنم و وظایفی که به عهده من هست را باید انجام بدهم تا به هدفم که همان رهایی است برسم .
هر کدام از ما که برروی این صندلیها نشستیم حداقل 4، ۵ سال تخریب داریم، وقتی که من ۴سال ویا ۵ سال تخریب دارم نمیتوانم در ظرف ۲۱ روز آن را کنار بگذارم، نمیتوانم دودوره بروم کمپ بخوابم و آن راکناربگذارم، باید بیایم ذره ذره آن مواد مخدری که جایگزین شده بود را کنار بگذارم وطبق یک پروتکل خاص وطبق یک برنامه خاص که راهنما دراختیارم قرار میدهد آن سیستم شبه افیونیم بیاید در جسم من ترشح بکند، وقتی که رهایی را میگیرم ،دیگر آن حالتهای خماری به سراغم نیاید، خوابم میزان شده باشد ،مسائل جنسی من درست شده باشد، زود عصبانی نشوم و زود از کوره در نروم ،آن حالتهای فیزیکی که سراغم میآید اسهال و دل پیچه، سیم کشی و... هیچ کدام از اینها دیگر به سراغم نمیآید، اینها همهاش مشروط بر این است که آن نقشهای که روز اول راهنمای تازه واردین با یک دیدگاه کلی به من میدهد که سفر به چه صورت هست من آن را بتوانم مو به مو اجرا بکنم تا روزی که رها میشوم و آن هدفی را که اول تعیین کردم به آن برسم، باید روی آن تفکر بکنم و باید تمام تلاشم را بکنم تا به این موضوع برسم،ممنونم از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.
همچنین در پایان کار لژیون ها مسافران اولین افطار را در سال جدیددر کنار یکدیگر میل نمودند.
در ادامه گزارش تصویری از طبخ و پخش افطار در بین اعضا تقدیم شما میگردد.
تایپ : مسافر فضل الله از لژیون سوم
ویراست : مسافر رضا از لژیون ششم
عکاس و بارگزاری : مسافر دانیال
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
439