English Version
English

انسان برای شاد بودن نیازمند محبت است

انسان برای شاد بودن نیازمند محبت است

عرض سلام و خیرمقدم خدمت شما راهنمای گرامی و ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رمضان، اینک در باب دستورجلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن بر روی من» مصاحبه‌ای ترتیب دادیم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه می‌نماییم.

جناب عطار در منطق الطیر در رابطه با وادی عشق می‌فرمایند:
بعد از این وادی عشق آید پدید
غرق آتش شد کسی کانجا رسید

لطفاً خودتان را به رسم کنگره۶۰ معرفی نمائید؟
سلام دوستان طاهره هستم همسفر حسین.
مسافر من در ابتدای ورود با بیش از ده سال تخریب وارد کنگره۶۰ شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و متادون، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، طول مدت سفر اول ۱۰ ماه و ۲۷ روز به راهنمایی آقای حجت‌ و راهنمای خودم خانم جلالی، هم اکنون ۱۰ سال و ۶ ماه است آزاد و رها هستیم.

طبق دستور جلسه‌ی این هفته (وادی چهاردهم) برداشت شما از این پیام چیست؟ آیا بزرگ‌ترین ثروت هر انسان تعداد پیوندهای محبتی است که با دیگر انسان‌ها دارد؟
به نظر من از آن‌جایی که انسان دو صور آشکار و پنهان دارد. چیزی که در تمام جهان‌ها همراه انسان می‌ماند، اطلاعات و آگاهی است که ما به دست می‌آوریم و هر آن‌چه در آشکار باشد در این جهان‌ زمینی از بین می‌رود. انسان هرچه ثروت داشته باشد از پول و امکانات فراوان هیچ کدام را نمی‌تواند حمل نماید و با خود به جهان دیگر ببرد، مگر آن اندیشه و آگاهی که کسب کرده است و در نقطه باقی می‌ماند.
لذا زمانی‌که از پیوند محبت صحبت می‌نمائیم از هماهنگی عشق سخن می‌گوئیم به صورتی‌که گویا این ثروت تمام نشدنی که عشق و محبت هست؛ ما آن را کسب کرده، آموخته و از آن استفاده کرده‌ایم و با انسان‌ها و سایر موجودات هستی به اشتراک گذاشتیم و هر چه بیشتر دوست داشته باشیم به گنج ما اضافه می‌گردد. هر چه با دیگران در صلح باشیم گویی جهان و جهان‌ها را از آن خود کرده‌ایم، این آگاهی با ما است و از بین نمی‌رود.


 

اگر به آگاهی درون خود برسیم چه تغییری در درون جهان خود می‌توانیم ایجاد نمائیم؟

معلوم و آشکار است. همه مطالب در درون و برون ماست اگر مراتب درون انسان را درک نمائیم؛ می‌توانیم تدبیر درست برای هر حرکتی داشته باشیم و به هدف و خواسته خودمان با کمال صلح و آرامش برسیم. هر چیزی درون ماست مانند آن در بیرون مشاهده می‌گردد. زیرا نیروی عظیمی درون هر یک از ماست و با آشنایی با این نیرو جهان زیباتری می‌توان ساخت.

با توجه به آموزش‌هایی که در کنگره۶۰ دریافت کرده‌اید بفرمائید خدمت کردن همسفران و مسافران چه رابطه‌ای با باز شدن گره‌های درونی آن‌ها دارد؟
اصل موضوع و ماهیت ورود ما به کنگره۶۰ درمان می‌باشد. اما برای یک همسفر اوایل شاید صد در صد برای درمان مسافر حضور پیدا می‌کند، اما درستِ آن این هست که نیمی برای مسافر و رسیدن آن به درمان و نیمی دیگر برای خودش و باز شدن گره‌ها باشد. در کنگره۶۰ جهان‌بینی چگونه زندگی کردن و شناختن خود را یاد می‌گیریم و هم‌زمان جسم تخریب شده سالم و روان نیز در کنارش آرام می‌گیرد. من از نقطه ژرف این سفر در کنگره۶۰ می‌گویم که رویارویی با گره‌ها می‌باشد و هر چه پیش برویم گره‌ها راحت‌تر باز می‌گردد. این کنگره۶۰ بود که ما را برای شناختن گره‌ها و باز کردن آن‌ها استاد نموده و پرورش داده است تا دنیای بهتری داشته باشیم.

عشق به خدمت کردن درچه صورت می‌تواند به گره تبدیل گردد؟
خدمت خود عشق است، و همه تلاش می‌کنند که بتوانند خدمت نمایند، اما اگر نگاه از بالا باشد و برای جایگاه و سروری دنبالش باشیم گره ایجاد می‌شود؛ چون در خدمت کردن باید لذت و راضی بودن از خدمت هم باشد. دغدغه داشتن نوعی گره است و از آموزش آن خدمت انسان را دور می‌کند. بهتر آن است که خدمت تو را انتخاب کند و انسان هم مهیای آن خدمت باشد تا راهی شود برای صعود و آرامش جسم و جان.

لطفاً به عنوان کلام آخر ادامه متن را شما کامل نمائید: محبت وادی چهاردهم است زمانی به آن برسیم و درکش نمائیم و هم‌چنین به محبت برسیم و درکش نمائیم.
جمله‌ای فراتر از عمق وجودی من می‌باشد، زیرا سخن درباره آن سخت است چه رسد به درک آن و اما چقدر زمان معیار و سنجش فکر ما تغییر خواهد کرد فکر می‌کنم ناراحتی به جای آن خوشحالی، سختی به جای آن آرامش، زشتی به جای آن زیبایی، انسان برای شاد بودن نیازمند محبت است پس رسیدن به وادی ۱۴ راه را هموار می‌نماید و واقعاً دنیا جای بهتری برای زیستن می‌گردد.


تنظیم و مصاحبه کننده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون ششم)، همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه
ويراستار: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)
ارسال خبر: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)


همسفران نمایندگی بنیان مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .