وادی یا راه چهاردهم درواقع گذاشتن یک نقطه و رسیدن به پایان است، یعنی سرآغازی برای اندیشیدن و کاربردی کردن وادیها با نگاه جدید و برداشتهایی که از این وادی میکنیم؛ چون بهحق با قرار گرفتن در این وادی تمام راههای آمده تا اینجا بهگونهای دیگر خود را به نمایش میگذارند. تمام وادیها زیرمجموعه و تحت شعاع وادی چهاردهم قرار میگیرد؛ زیرا تفکر وادی اول، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم وادی دوم و با حرکت راه نمایان میشود وادی هشتم، تازه مفهوم نو پیدا میکند و آن این است که پایه و توان حرکت در هر چیز عشق است.
وقتی صحبت از زندگی پس از مرگ میشود بر مبنای این که حیات و زندگی در چرخه ادامه پیدا میکند در حقیقت با وادی چهاردهم، بینگبنگ وادیها و راههایی که تا این لحظه آموختیم و آمدهایم نیز انجام میپذیرد و حیات دوباره در وادی اول آغاز میشود؛ پس این وادی یک انفجار عظیم در افکار، نوع حرکت و برداشت از کل جهان آفرینش است. سرچشمه حیات و آفرینش از عشق و محبت قدرت مطلق آغاز شده است، انسان باید به دنبال سرچشمه در حرکت باشد؛ پس قطعاً با در نظر گرفتن وادی چهاردهم در رسیدن و پرداختن به هدف خلقت که آموزش و خدمت کردن است رهسپار نقطهای میشویم که آغاز ما ازآنجا بوده است.
درنتیجه وقتی عشق و محبت در تو جاری باشد، خواه یا ناخواه به راه صراط مستقیم که به فرموده جناب مهندس راهی پر از پیچوخم است را در پیش میگیریم و همه قدمها بهسوی قدرت مطلق برداشته میشود. در کنگره یاد گرفتیم که کلمات حب دارند؛ اما جملاتی که در وادی چهاردهم به قلم در آمده است مفاهیم تکان دهندهای دارد مثلاً: خداوند عشق است، همه موجودات عشقاند یا این که هزاران سال به دنبال هم میآییم تا ذرهای از اقیانوس عشق و محبت را به یکدیگر برسانیم. آقای مهندس در سیدی وادی چهاردهم میفرمایند؛ توحید و یگانگی یا رسیدن به آخرین مرحله حیات هر انسان همین وادی عشق و محبت است.
در این وادی از اضداد صحبت شده است که همانند یک شوک برای بیداری انسان هست و سیستم خلقت اینگونه طراحی شده که نیروها همدیگر را پیدا میکنند و با هم یکی میشوند. با قرار گرفتن در این وادی، ناملایمتیهای انسانها را برمبنای جهل و ناآگاهی آنها میبینیم نه از بدی؛ زیرا هیچ بدی وجود ندارد و این را میدانیم که به او نیز سخت میگذرد حتی دلمان برایش میسوزد و نوع رفتار، گفتار و کردارش را برمبنای نبود دانش و آگاهی خواهیم گذاشت. وقتی وادی چهارده را درک کنیم و به حقیقت آن پی ببریم ارتباط خود را با هستی برقرار میکنیم، صلح و آرامش درون و برون را تجربه خواهیم کرد.
به یاد دارم راهنمای عزیزم خانم سمانه میفرمودند: به جایی میرسیم که درد و رنج به سمت ما میآیند ولی ما آنها را حس نمیکنیم؛ چون همهچیز را از روی عشق و محبت قدرت مطلق میدانیم که شکوفایی و گشایشی در پیش داریم. انسانی که معنی عشق و محبت را بداند و آگاه باشد که حقیقت چیزی جز این نیست، هرگز از کسی کینه به دل نمیگیرد و مقابله بهمثل نمیکند. همه چیز بر پایه عشق است و این عشق و محبت است که توان حرکت از سکون را به انسان میدهد، تمام جهان و جهانها برای اینکه به وجود بیایند احتیاج به نیروی عشق دارند، هر یک از ما نیز برای ساخته شدن و رسیدن به خود و پی بردن به اینکه چه کسی هستیم یا چه رسالتی داریم باید در این وادی قرار بگیریم و با تمام وجود عشق خالق به مخلوق ایمان بیاوریم و محبت را سرلوحه زندگی قرار بدهیم تا از زندگی و حیات خود لذت ببریم.
نگارش: راهنمای ویلیام وایت همسفر زهرا
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
329