به نام قدرت مطلق
صحبت کردن در مورد وادی چهاردهم که فهم محبت و رسیدن به عشقِ حقیقی است، به دلیل عظمت و پیچیدگی آن سخت است، ولی زمانی که بخواهم بگویم که خودم چقدر سهم از این محبت و عشق دارم، کمی برایم راحتتر میشود.
سال 1384 من در شرایطی وارد کنگره شدم که هیچ درکی از این وادی (محبت) نداشتم، البته موضوع به سادگی قابل تشخیص بود؛ زیرا مصرف قرصهای اعصاب، بیتعادلی در جسم و روان، بهم ریختگی افکار و نگاه اشتباه به زندگی، از انسانی که معنای محبت را درک کرده باشد انتظار نمیرود. بیماریهای متعدد در جسم و روان من، نشانه درکِ درست نداشتن از محبت خداوند، هستی، خانواده، دوستان، آشنایان و انسانهایی بود که مستقیم و غیر مستقیم با آنها زندگی میکردم.
تیتر وادی به من میگوید: تو آنقدری قابل باور و ارزشمند هستی که معنای واقعی محبت را فهمیده باشی، در غیر این صورت مانند ظرفی خالی و پر سر و صدا هستی و ارزش چندانی نخواهی داشت.
من عشق واقعی را در ابتدای کتاب 60 درجه در قسمت پیشانی دفتر، حس (درک) کردم، آنجا که فرزند بزرگ خانواده به مادر بزرگوارش میگوید: آیا پدر میخواهدکتاب را به نام خودش منتشر کند؟! مادر میگوید: آری، پدرت میگوید اگر راهی را که من شروع کردم، درست باشد، نجات پیدا کردن انسانها از آبروی خانوادگی ما مهمتر است. در حیرت بودم که چطور انسانی که حتی مرا نمیشناسد حاضر است از آبروی خود و خانوادهاش و خیلی موضوعات با ارزش دیگر بگذرد تا من و امثال من که سالهای آینده با ترس، ناامیدی، منیّت، سردرگمی و بیماری، در حالی که منتظر مرگ و نابودی بودیم، وارد کنگره شویم و درمان شویم. گرمای آغوش خدمتگزاران عاشق آنجا، یخ وجودم را آب میکرد. فقط یک انسان عاشق که درک درستی از معنای عشق دارد میتواند اینگونه از همه چیزش برای دیگران بگذرد.
با گوش کردن و فکر کردن به سیدیهای سایه 1 و 2 و همچنین بازگشتگان 1 و 2 (سال انتشار 87) این را فهمیدم که یکی از بزرگترین نادیدنیهایی که در هستی وجود دارد عشق و محبت است که اگر حسهای بیرون از جسم، در کالبدهای دیگر با تزکیه و پالایش درست کار کند، میتوان آنرا دید و لمس کرد.
حتی قطع شدن یک لحظهی این عشق و محبت در زندگی من، از جانب خداوند، مهندس، کنگره، کائنات و موجودات دیگر، زندگی را به سان ظروف تهی و خالی خواهد کرد.
به خاطر بودن در مسیر کنگره و آموزشهای ناب مهندس، هزاران هزار بار شکر کلامی و دلی و عملی، که خواستهام از خداوند این است در انجامش موفق باشم و باشیم.
مسافر کوچک کنگره، حامد شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
1414