جلسه سوم از دوره سیام کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰، ویژه همسفران نمایندگی شفا مشهد، با استادی همسفر مریم، نگهبان همسفر زهرا و دبیری همسفر هانیه، با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است) و تاثیر آنروی من» بیست و یکم اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز بهکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مریم هستم همسفر علی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این زمان، فرمان برای من صادر شد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ تشکر میکنم از همه خدمتگزاران شعبه، از راهنمای عزیزم خانم نرگس که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند.
ماه مبارک رمضان هم شروع شد، امیدوارم این ماه پر از خیر و برکت برای شما عزیزان باشد؛ این ماه برای ما که در کنگره هستیم، ارزش والایی دارد؛ چون جناب آقای مهندس در این ماه مبارک استارت کشف متد DST، را زدند؛ چیزیکه من در کنگره یاد گرفتم، حالا غیر از بُعد معنوی و دینی در ماه مبارک رمضان، فعل و انفعالاتی درون ما رخ میدهد که باعث تزکیه و پالایش ما میشود؛ تمام سلولهای مرده بدن به صورت هوشمند از بین میرود و از نظر پزشکی هم برای سلامتی ما مفید است؛ انشاالله بتوانیم از این موقعیت برای تزکیه و پالایش خودمان استفاده کنیم.
وادی چهاردهم وادی عشق و محبت؛ از نظر محتویات خودش یک کتابِ کامل است به فرموده استاد امین: آغاز و پایان است، وادی چهاردهم با پیام محبت شروع میشود و به نظر من جمعبندی کل وادیها است، «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.» ظروف تهی در این وادی به معنی انسانهایی است که درون آنها محبّت نیست، اگر انسانی همه چیز دارد امّا محبّت ندارد، دقیقاً مثل یک ظرف خالی است!
منِ مریم همیشه منتظر گرفتن بودم، در مورد عشق و محبّت هم همینطور، منتظر بودم همیشه از دیگران عشق و محبت را بگیرم! خداوند را شکر به کنگره آمدم، کنگره به من یاد داد باید از عشق و محبت بگذرم تا به عشق و محبت برسم، باید عشق بورزم به هستی، تا هستی به من عشق را بدهد؛ کاری که جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان انجام دادند، دقیقاً مِصداق بارز وادی چهاردهم است؛ آقای مهندس با متد DST، درمان شدند میتوانستند دنبال زندگیشان بروند! امّا عشق و محبتی که درونشان بود اجازه نداد که از کنار این قضیه ساده عبور کنند؛ ماندند، ساختند، کاشتند و الان هم خدا را شکر در حال برداشت هستند.
این داستان برای همه خدمتگزاران کنگره صدق میکند، راهنمایان، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و همه کسانی که به رهایی رسیدند و در حال خدمت هستند، میتوانستند دنبال زندگی خود بروند! اما از تفریحات خود گذشتند، از خیلی لذتها چشم پوشی کردند که بتوانند در این راه باشند و خدمت کنند، چه چیز باعث ماندنِ این عزیزان در کنگره شد که اینطور محکم پای کار ایستادند؟ آیا چیزی به غیر از عشق و محبت است؟
در مورد وادی چهاردهم کلی میگویم سه تا خطابه دارد
خطابه اول: اضداد
خطابه دوم: امواج عقاب سفید
خطابه سوم: زنجیرههای عشق استاد رعد
در این وادی از مثلث عشق، صحبت شده که دارای سه ضلع است سایهها، جاذبه، حس.
زمانیکه وجود من سرشار از ناخالصی باشد، اصلاً محبت را درک نمیکنم! من در کنگره یاد گرفتم که اساس کنگره بر مبنای عشق، عقل و ایمان است، صبر و تحمل من به عنوان یک همسفر، باعث تغییر احساساتِ من در نتیجه تغییر مسافرم و این باعث میشود، مسافرِ من در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد اگر منِ همسفر محبتم واقعی باشد و مسافرم را دوست داشته باشم، مسافرم خطایی کرده باشد، حتی به عمد! سعی میکنم به او کمک کنم.
انشاالله همه ما بتوانیم با صبر، محبت و عشق حالِ خودمان را بهتر کنیم و این حالِ خوب را به مسافران، دیگران و اعضای خانواده، انتقال بدهیم.
اگر من که سفر دومی شدم، محبتم نسبت به قبل بیشتر شود به این معنی هست که آموزش کنگره روی من اثر داشته در غیر اینصورت چیزی از آموزشها متوجه نشدم؛ زمانی میتوانیم انسان کاملی باشیم که از همه هستی سپاسگزار و شکرگزار خداوند باشیم و این را بدانیم کسی که غرق محبت هست، میتواند خداوند را احساس کند و در لحظات زندگی درکش کند.
اگر محبت و عشق آقای مهندس نبود، الان کنگرهای هم وجود نداشت و مسافر درمان شدهای هم نبود! آقای مهندس و خانواده ایشان با عشق، محبت پای کار ماندند و باغبانی شدند برای شاخههای شکسته و گلهای پژمرده، راهنمایان با عشق کنگره پای کار محکم ایستادند، دست ما همسفران و مسافران را گرفتند از تاریکیها عبورمان دادند و به طرف نور هدایت کردند از عشق گذشتند و به عشق رسیدند.
خدا را شکر آقای مهندس در کنگره به ما محبت بلاعوض را یاد دادند و من باید از این شرایط استفاده کنم و خدمت کنم هم خودم به حال خوش برسم و این حال خوب را به دیگران هدیه بدهم.
زمان سخن برای این وادی کوتاه و صحبت بسیار است؛ امیدوارم توانسته باشم گوشهای از حق مطلب را در مورد وادی چهاردهم ادا کرده باشم.
خیلی ممنون که با سکوت به صحبتهای من گوش کردید.
برگزیدگان آزمون اسفند ماه
ورود به سفر دوم
تحویل ۳۰ سیدی جهانبینی
--------------------
برگزاری جلسه هماهنگی ایجنت، مرزبانان، راهنمایان و راهنمایان تازهواردین اسفند ماه
بازدید دفاتر توسط ایجنت عزیز
دریافت وجه حامیان ماه مبارک رمضان
خانه تکانی جسم و جان با حضور با عشق ایجنت، مرزبانان، همسفران و چیدن سفره هفت سین بهاری
با تشکر از لژیون خدمتگزار، لژیون پنجم، راهنما همسفر نرگس
تشکر از لژیون مرزبانی
مرزبان کشیک، همسفر شبنم عزیز
------------------
ضبط، تایپ، ویراستار: همسفر عاطفه، رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم)
صوت: همسفر مرضیه، رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
326