نگاهی بر وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
اگر به متن و نوشتارهای وادیها دقت کنیم میبینیم که هرکدام از آنها گرهگشای بخش عمدهای از مشکلات و گرههای زندگی ما هستند که تا به امروز نمیدانستیم و نمیتوانستیم آنها را باز نماییم. اگر خوب نگاه کنیم میبینیم هیچچیز در هستی وجود ندارد که قابل شکافتنی نباشد و نباید بگوییم این مشکلی که من دارم هیچ راهحلی برایش وجود ندارد. هر مشکلی که وجود دارد قطعاً یک راهحلی نیز برای آن هست.
در کنگره همه چیز جنبهٔ آموزشی دارد. وادیهای آموزشی کنگره 60 برای درمان اعتیاد و در ادامه ی آن، زندگی سالم، از موضوع تفکر آغاز می گردند و به موضوع محبت در وادی چهاردهم ختم می گردند. وادی اول می گوید با تفکر ساختارها آغاز می گردند و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می رود. در وادی چهاردم مطرح می شود که آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. قدرت مطلق تماما عشق است و تمام هستی بر مبنای عشق بنا گردیده است. عشق آنقدر عظیم است که هستی در عشق شناور است. عشق مراتب دارد، عشق یعنی محبت به تمام مخلوقین و اگر کسی ادعای عشق به قدرت مطلق را داشته باشد و بگوید من انسانها و مخلوقین را دوست ندارم چنین سخنی کذب نگرانه است و پله های رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین است. در وادی چهاردهم یاد میگیریم که همه چیز عشق است. خداوند عشق است. هستی عشق است و موجودات عشق هستند. اگر ما کمی در کلاسهای کنگره 60 احساس آرامش می کنیم به خاطر این است که در حال هم زبان شدن و همدل شدن هستیم. ما باید با اطرافیان یک دل و یک زبان باشیم تا به آرامش برسیم. جناب آقای مهندس در جمله زیبایی از دانشمند بزرگ سهرودی نقل می نمایند که کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است.
مرحلهای بالاتر از عشق به خالق هم وجود دارد و آنجاست که خداوند عاشق مخلوق میشود. در این مرحله فرد به جایی میرسد که اگر صد جان هم داشته باشد همه را به عاشق یا قدرت مطلق پیش کش میکند، آنگاه همه هستی را دوست دارد و با همه در صلح خواهد بود، بدون آنکه سعی و تلاش و کوشش کند که در صلح باشد. مانند خورشید خواهد بود که نورش را به تمام زمین میتاباند بدون آنکه سعی کند نورش را بتاباند. برای خورشید فرقی نمیکند چه به گل بتابد چه به خار.
نویسنده: همسفر علی اصغر
تایپ و ویراستاری: همسفر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
253