راهنمای محترم مسافر مصطفی راجع به دستور جلسه ازدواج اینگونه نوشت:
ازدواج مرحلهای بسیار بزرگ است که سرانجام هر انسانی در مقطعی از زندگیاش وارد آن میشود؛ بعد از ازدواج، انسان دچار مسئولیتهایی میشود؛ این مسئولیتها ظرفیت انسان را بالا میبرد و نوعی آموزش برای تکامل است.
انسانها در مسیر زندگی خود با افراد زیادی برخورد میکنند، اما گاهی این برخوردها منجر به هممسیر شدن میشود و گاهی هم نمیشود.
با ازدواج، فردی وارد زندگی شما میشود که تعهد کرده تا پایان راه زندگی همراه شما باشد و هرگز شمارا رها نکند؛ هنگامی که احساس تنهایی در انسان از بین برود، به آینده امیدوار و از افکار پوچ دور میشود.
مهمترین مسئله در ازدواج داشتن هدف مشترک زن و شوهر است، اگر هر دو طرف اندیشه و تفکری سالم داشته باشند، میتوانند به یکدیگر در رسیدن به اهداف خویش کمک کنند.
اما اگر هر دو ساز خودشان را بزنند، جریان زندگیشان کاملاً تغییر کرده و حتی خودشان هم حاضر به شنیدن نوای زندگی خویش نیستند.
ازدواج در کنگره اهداف مشترکی را ایجاد و آهنگ زندگی را خوش میکند، اما چگونه؟
در کنگره هدف، بخشیدن عشق و خدمت به انسانها است، اعضای کنگره بدون منت به دیگران خدمت کرده و این موضوع را متوجه شدهاند که هر عملی عکسالعملی دارد و آن خوشبختی زوجی است که در کنگره خدمت میکنند.
بعضی از عشقها و پیوندهای محبت از روز ازل تا به الان بوده و پایانی ندارند، این حس زیبا که قرار است پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه دارد، انسان را دلگرم کرده و میتواند معشوق خود را بازهم در زمان یا مکانی دگر ببیند، و وصال باز هم اتفاق بیفتد.
سخنم را اینگونه به پایان برسانم:
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها.
عکاس: مسافر امیرکیوان
تنظیم و ارسال: همسفر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
652