جلسه هفتم از دوره بیست و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی رودهن با دستورجلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" و استادی همسفر معصومه و نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر الهام روز سه شنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۲ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که کنگره را مسیر راه من قرار داد که بتوانم به این حال خوب برسم و از نگهبان جلسه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در این جایگاه خدمت کنم، دستورجلسه این هفته «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» است که در عنوان بیان میشود؛ چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند. انسانهایی که خواستار روشنایی هستند به چشمههای جوشان تشبیه شدهاند و در این وادی آقای مهندس اقیانوس را به حال خوش و حس خوب تشبیه کرده است که اگر انسان بخواهد به حس خوب برسد باید مثل آن چشمههای جوشان زلال باشد و در مسیر درست حرکت کند تا به آن اقیانوس برسد. انسان برای مقصد و هدفی که از قبل مشخص کرده برسد، باید مثل چشمه جوشان باشد و در صراط مستقیم حرکت کند، اطلاعات و آگاهی را با آموزش درست کسب کند تا بتواند به اقیانوس برسد؛ یعنی به آن دانایی و آرامش و حال خوب برسیم.
حالا از حس خوب خودم دوست دارم با شما صحبت کنم، قبل از اینکه من با کنگره آشنا شوم بسیار مشکلات فراوانی سر راه من و همسرم قرار داشت، من هر کاری برای حل مشکلاتم انجام میدادم، همیشه با پسرم، مادرم، خواهر و برادرم و... با همه در جنگ بودم که بتوانم با جنگکردن این مشکلاتم را برطرف کنم؛ ولی اوضاع بدتر میشد و من نمیتوانستم مشکلاتم را حل کنم تا اینکه یک روز به کنگره آمدم و توسط راهنمای تازهواردین که خانم مریم بودند، مشاوره شدم که همینجا از ایشان بسیار تشکر میکنم و بعد از سه جلسه که مشاوره شدم راهنمای خوبم را انتخاب کردم و آموزشهای خوبی گرفتم در کنگره و توانستم با مشکلات روبرو شوم، آنها را ببینم و بپذیرم با آنها مقابله کنم تا آنها را بتوانم از سر راه زندگیم بردارم. من معصومه از وادی یازدهم یاد گرفتم که باید برای رسیدن به اهدافم و آرامش در زندگی باید خودم حرکت کنم و آموزش بگیرم و تغییر کنم تا بتوانم مشکلات را حل کنم.
یکی از مشکلات بدی که در زندگی من بود این بود که نمیتوانستم با فرزندانم ارتباط خوبی برقرار کنم وخیلی برایم سخت بود؛ اما با آموزشهای خوبی که در کنگره و از راهنمای خوبم گرفتم توانستم این ارتباط را با آنها برقرار کنم و اکنون خدا را شکر میکنم این حس خوب بین من و فرزندانم برقرار شده است یک روز برای مشکلی که در مدرسه پسرم داشتم به خانم مهتاب زنگ زدم و پشت گوشی گریه میکردم که خانم مهتاب من باید چه کار کنم از دست این بچه که برایم خیلی سخت است از این مدرسه به مدرسه دیگر و باز سال دیگر مدرسه دیگر و... من باید چه کاری انجام بدهم؟ خانم مهتاب در جواب به من گفتند؛ که خودت را درست کن، این آرامش را به خودت بده که بتوانی با فرزندانت هم آرامش داشته باشی و با راهکاری که خانم مهتاب به من دادند آن آرامش را گرفتم و به فرمایش آقای مهندس؛ به آن اقیانوس رسیدم.
خیلی خوشحال هستم که در کنار راهنمایم خانم مهتاب هستم به من خیلی کمک کردند و خدا را شکر من با مسافرم و با فرزندانم به آن آرامش و حالخوش رسیدیم و این را مدیون کنگره و آقای مهندس هستیم. از آقای مهندس و از راهنمای عزیزم تشکر میکنم، که اجازه دادند در این جایگاه جایگاه خدمت کنم و توانستم این حس خوب را تجربه کنم از همین جا دستهای پر مهر آقای مهندس را میبوسم و از شما متشکرم که به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی همسفر آذر (لژیون هشتم )
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
همسفران رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
300