بین حرف و عمل یک دنیا فاصله است

جلسه یازدهم از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار نمایندگی دکتر مسعود؛ با نگهبانی مسافر احمد و استادی مسافر حسین و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسه "گلریزان " در روز دوشنبه مورخ 29 آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۳۰ آغاز به کارکرد.

امروز اولین جلسه بعد از جشن گل‌ریزان است، همه‌ی ما شاهد این جشن هستیم که هرسال برگزار می‌کنیم برای اهداف کنگره و افرادی که بعد از ما می‌خواهند به حال خوش برسند و همچنین اندوخته‌ای بگزاریم برای نسل‌های بعد از خودمان و این کار سنت بسیار زیباییست که در کنگره انجام‌گرفته است.
از دوستانی که در این جشن شرکت کردند تشکر می‌کنم که تمام توان خودشان را گذاشتند و مبلغ اصلاً مهم نبود فقط مهم این است که من در مقابل وجدانم به این نتیجه برسم که من هم خدمتی کردم و آن چیزی که در توانم بوده را به انجام رسانده‎‌ام.
نکته‌ای می‌خواستم بیان کنم که تعهد یعنی اینکه، در روزهای ناراحتی قولی که در روزهای حال خوش به خودمان داده‌ایم را فراموش نکنیم، زمانی که یک مبلغی را تعهد کرده‌ایم پرداخت کنیم یعنی آن پول دیگر برای ما نیست. بین حرف و عمل یک دنیا فاصله است، انشالله که یاد گرفته‌ایم و عمل می‌کنیم.
امروز یک مطلبی را مطالعه کردم قشنگ بود و با شما به اشتراک می‌گذارم، خیلی مواقع دیدیم زمانی که خواسته‌ایم کرایه‌ی تاکسی را پرداخت کنیم کودک از پدر و مادرش درخواست کرده که کرایه را خودش پرداخت کند وقتی‌که کرایه را پرداخت می‌کند راننده با خوش‌رویی می‌گوید دست شما درد نکند ماشاالله مردی شدی برای خودت. کودک خیلی شاد می‌شود به دلیل آنکه جزو آدم‌بزرگ‌ها حسابش کردند و در دنیای آدم‌بزرگان برای خودش جایی دارد.
برای خداوند بخشیدن و دادن پول حساب‌وکتاب ندارد بخواهد می‌دهد نخواهد هم نمی‌دهد این دست ما نیست دست پروردگار است، اما در اینجا چیزی که مهم هست این است که من در این بازی چه نقشی دارم. درب یخچال را که بازکنیم یک رب را در یخچال می‌بینیم، اما آن‌کسی که در پخش مواد غذایی است در حیاط خانه‌اش چهار هزارتا رب دارد به خاطر آنکه همه‌ی رب‌ها را برای خودش نمی‌خواهد، رب‌ها را برای تمام مردم شهر می‌خواهد و به همین دلیل رب‌ها را به آن داده‌اند تا بین مردم شهر پخش کند.
اگر هفده هزار گل رز را بخواهند در سطح شهر کرج پخش کنند و هدیه بدهند و پنج نفر اعلام آمادگی کنند برای کمک کردن و پخش گل‌ها، شما این گل‌ها را به چه کسی می‌دهید؟ این گل‌ها را به کسی می‌دهید که در منزلش یا در حیاطش یکجایی را برای نگه‌داشتن این هفده هزار گل را داشته باشد و می‌تواند چند روزی آن‌ها را حفظ کند و به دیگران بدهد.
دل ما هم به همین شکل است خدا به کسی می‌دهد که دلش را داشته باشد که به دیگران هم بدهد اما این بازی یک قانونی هم دارد و این است که ما طلب مزد نکنیم.
تو بندگی چو گدایان به‌شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده‌پروری داند

اگر عشق را می‌خواهی باید عشق را فقط برای خودت نگه نداری باید عشق را پخش‌کنی و آن موقع است که به تو می‌دهند، اگر پول می‌خواهید و دوست دارید جزو کسانی باشید که پخش‌کننده‌ی پول در عالم هستند باید فقط برای خودت نخواهی باید برای دیگران هم بخواهی، حال خوش را می‌خواهی؟ اشکالی ندارد به تو می‌دهند فقط زمانی به تو می‌دهند که حال خوش را فقط برای خودت و خانواده‌ات طلب نکنی و آن موقع است که خداوند به تو می‌دهد.
یک سینی چای جلویت می‌گزارند و شروع می‌کنید به پخش کردن آن‌ها زمانی که خالی شد شمارا می‌برند به آشپزخانه و میگویند هم چایی هست هم شربت و هم نسکافه، سیستم کائنات هم به همین‌گونه است درست زمانی اتفاق می‌افتد که پخش‌کننده باشی و خوشبختانه در کنگره۶۰ دوستان به این بیداری و هوشیاری رسیده‌اند.
اگر هم‌اکنون ما سقف بالاسر داریم و در زمستان و این هوای سرد و بارانی جای گرم داریم فقط به این دلیل است که قبل از ما آمده‌اند و این محیط را برایمان فراهم کردند، ما برای نسل آینده چه‌کاری انجام می‌دهیم؟! اگر جزو آدم‌هایی باشیم که حال خوش را گرفتیم و رفتیم بدانیم که آن حال خوش زیاد دوام پیدا نمی‌کند مگر آنکه خودمان هم بازیگر باشیم و آن کار را انجام بدهیم. یکی از کارهایی که آن بازیگر انجام می‌دهد، آن است که به تعهدهایش عمل کند؛ و شروع کند آموزش‌هایش را کاربردی کند، متوجه باشیم و در بیداری بازی کنیم.
خداوند ظرف تمام مخلوقاتش را از عشق و محبت لبریز کرده است اگر به یکی زیاد داده و به یکی کم، دلیل بر کوتاهی خداوند نیست بلکه ظرف من کوچک است. زمانی خداوند بیشتر می‌دهد که من ظرفم را بزرگ و بزرگ‌تر کنم و ریشه‌اش ایمان است. باید بدانم در این مجموعه پول‌هایم به بهترین نحو هزینه و به انسان‌های دیگر کمک می‌شود.
من بارها گفته‌ام که اگر کسی می‌خواهد پولدار بشود باید از معنویات گذر کند و خداوند به کسی می‌بخشد که توان پخش کردن و بخشیدن را داشته باشد. امیدوارم که ظرف‌های دلمان را بزرگ کرده باشیم و خداوند به ما بدهد و جزو پخش‌کننده‌های بنده خداوند باشیم.
از اینکه به عرایض بنده توجه کردید بسیار سپاسگزارم.

تایپ: مسافر عرفان

تنظیم: مسافر سینا