English Version
This Site Is Available In English

تمام صفات پسندیده‌ای که در جهان هستی و کائنات وجود دارد، به صورت بالقوه در درون انسان نهادینه شده است

تمام صفات پسندیده‌ای که در جهان هستی و کائنات وجود دارد، به صورت بالقوه در درون انسان نهادینه شده است

چهارمین جلسه از دور پنجم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی گوجان با استادی: راهنمای محترم مسافر محمد ، نگهبانی مسافر کیان و دبیری مسافر ابوالقاسم با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" در روز سه شنبه مورخ  23 آبان ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
       بسیار خوشحالم که توانستم امروز در این جایگاه قرار بگیرم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. قبل از اینکه به دستور جلسه بپردازم ، باید عرض کنم که بیش از ۵۰ نفر در این نمایندگی عضو لژیون سردار داریم و حدود ۱۴ نفر دنور. جا دارد، از این افراد که توانستند از مال خود بگذرند و این حرکت شایسته را انجام دهند، کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم. اما ما باید بدانیم که این یک حرکت موقتی و گذرا نیست و این سیستم ادامه‌دار می باشد. پس انتظار می‌رود که دوستان شرکت در جلسات لژیون سردار را جدی بگیرند و سعی کنند در این جلسات شرکت کنند.ما باید بدانیم شرکت درلژیون سردار و همچنین انجام کمک‌های مالی به این سیستم در واقع ما به بُعد روان خود کمک کرده‌ایم و ارتباط مستقیمی با سیستم بیوشیمی ما دارد. کسی که بتواند بدون چشم داشت ببخشد قسمتی از این دریچه بیوشیمی را به روی خود باز کرده است امیدوارم در جلسات آینده لژیون سردار جمعیت بیشتری شرکت کنند.
و اما در مورد وادی در همان ابتدا با این شعر شروع می‌شود:
صدهزاران فضل دارد از علوم          جان خود را می‌ نداند از ظلوم
داند او خاصیت هر جــوهری          در بیان جوهر خود چون خری
       ما همه چیز می‌دانیم اما نمی‌دانیم که خداوند چه گوهری در درون ما قرار داده است. چیزی که در وجود ما نهادینه شده است، صفت‌های پسندیده و صفت‌های خوب خداوند است. البته در مقیاس کوچک‌تری در وجود ما این صفت‌ها وجود دارند. تمام صفات پسندیده‌ای که در جهان هستی و کائنات وجود دارد، به صورت بالقوه در درون انسان نهادینه شده و بذر آن کاشته شده است. و در واقع انسان متولد می‌شود که این صفات را در درون خودش پرورش دهد تا بتواند به رشد و تکامل برسد. و آموزش بگیرد و خدمت کند. اما وقتی مسئله اختیار برای انسان مطرح شد در اینجا انسان بر سر یک دوراهی قرار گرفت و فراموش کرد که وظیفه اصلی او چه بوده است. یک رهجو ظلم را در جایی به خود کرده است که حاضر نیست از لذّت‌های زودگذر دست بکشد و قدری تحمل کند تا سیستم بیوشیمی بدن و این نهر خمر به راحتی جاری شود تا او را به تعادل برساند. و این مسئله باعث می‌شود که یک رهجو به  سمت تاریکی بی‌انتها سوق داده شود. یعنی انسان تا زمانی که تفکرش بیدار نشود و به آن حد از نقطه تفکر نرسد که،  راهی که می رود، به مسلخ منتهی می شود، همچنان در حال رفتن به عمق تاریکی ها می‌باشد. چه در این دنیا باشد چه در این دنیا نباشد چه در خواب باشد چه در بیداری. در خواب کابوس‌های شبانه و خواب‌های آشفته در ادامه همین راه است. گاهی انسان‌ها فکر می‌کنند که راهی را که همگان می‌روند صحیح می‌باشد وقتی می‌بینند هنرمند یا دکتر یا یک مهندس موادمخدر یا مشروب مصرف می‌کند برای آنها این امر توجیه پذیر می‌شود. اما خوش به حال کسانی که از این راه عقبگرد کنند و از این چرخه خارج شوند و به سمت روشنایی‌ها حرکت کنند. درست مثل تازه واردی که پیام کنگره را دریافت کرده و اولین قدم را به سمت روشنایی‌ها برداشته است. اما این تازه شروع کار است و باید ذره ذره و کم کم در طول گذر زمان در وجود او تغییراتی بوجود بیاید، تا زمان رهایی فرا برسد. و  به آن نقطه‌ای برسد که تبدیل صورت پذیرد. و در واقع تبدیل شدن یعنی جدا شدن از پیوندهای نامیمون. اما در این مرحله فقط تبدیل صورت گرفته است و هنوز ترخیص نشده و هنوز تبدیل به یک نیروی موثر در جهان هستی نشده است. و باید تبدیل شود به نیروی تاثیرگذاری که بتواند به هم نوع خودش کمک کند.  و زمانی این اتفاق می‌افتد که انسان بتواند از آموزش‌هایی که گرفته به شکل عملیاتی استفاده کند. وقتی که تصمیم گرفت و حرکت کرد تمام نیروهای هستی به کمک او می‌آیند که در وادی گفته می‌شود نور، صوت و حس این‌ها قوی‌ترین نیروهایی هستند که در هستی وجود دارند. ما می‌دانیم که حس اولین نیروی به کارگیری قوه عقل است و می‌دانیم که عقل بهترین تصمیم را می‌گیرد و سعی دارد بهترین مسیر را به ما نشان بدهد پس بستگی دارد که عقل ما چه نوع حس هایی را دریافت می کند. اگر این حس‌ها آلوده باشند عقل هم تصمیم درست نمی‌گیرد اما اگر تزکیه و پالایش وجود داشته باشد، انسان به سمت راه سعادت حرکت می‌کند. و این باعث می‌شود که انسان در چرخه حس سالم، عقل سالم ،عمل سالم و عشق سالم قرار بگیرد. و این همان بهشت و فردوسی است که خداوند وعده کرده است. پس می‌بینیم که این کار آنچنان هم سخت نمی‌باشد بهشت همین جاست وقتی در این چرخه قرار گرفت بعد از مرگ هم همین روند ادامه دارد و انسان جایگاهش را پیدا می‌کند.

من اگر جایگاهم را در هستی به عنوان یک موجودی که در راستای گردش آسمانی و فلسفه هستی حرکت میکند،  پیدا کردم ، تا ابد همین امر ادامه پیدا می‌کند.

نگارش سخنان استاد:مسافر ابوالقاسم

ویرایش و ارسال:مرزبان خبری مسافر اصغر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .