هفتمین جلسه از دور بیست و سوم کارگاههای آموزشی کنگره 60، مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی، با استادی مسافر محمد و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سارا با دستور جلسه «سیگار» روز جمعه 19 آبان ماه 1402 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان مهندس دژاکام:
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ در زمان قدیم یک ضربالمثلی بود که میگفت آفتابهلگن هفت دست، شام و نهار هیچ. در زمان قدیم در مهمانیها هنگام غذا خوردن جلوی هر نفر یک لگن مسی میگذاشتند و با یک آفتابه آب سر سفره دستهای خود را قبل از خوردن غذا میشستند. منظور ضربالمثل این است که از این لگن و آفتابه هفت دست است ولی از غذای بعد از دست شستن خبری نیست.
الآن دقیقاً مسئله همین است. سابقه حشیش، تاریخچه حشیش، از کجا آمده، چگونه است، چند رقم تخم دارد، چند رقم بزر دارد و... . همگی توصیف میشود و یا همه میدانند ولی درمان حشیش چه؟ هیچ.
انواع و اقسام آمفتامین، در زمان جنگ جهانی دوم و کارهایی که نازیها با آمفتامین کردند، در جنگ ژاپن با آمفتامین چه ها کردند، در ژاپن به آن میگفتند شاوو و...
چطور درمانش کنیم؟ در پاسخ هیچ.
بحث امروز ما در لژیون پزشکان سیگار است. ما میدانیم که سیگار خطرناکترین ماده است یعنی میتوان گفت که از هروئین و تریاک هم خطرناکتر است. طبق شنیدههای من مرگومیر براثر مصرف سیگار 17 برابر مرگومیر براثر مصرف مواد مخدر است. تاریخچه سیگار، تاریخچه تنباکو، جنگ سیگار یا تنباکو در چین و... این توضیحات را همه میدانند و ندانستهها در اینترنت کاملاً در دسترس است.
بحث این است که چطور سیگار را درمان کنیم. درمان سیگار چیست؟ ما باید چه چیزی را درمان کنیم؟ در لژیون پزشکان کار ما این است بفهمیم چطور سیگار را درمان کنیم. اگر روزی یک فرد سیگاری به به کلینیک آمد، چطور آن را درمان کنیم؟ بفهمیم درمان چیست؟ چه روشهایی وجود دارد؟ مشکلات را پیدا کنیم. راه و روشها برای رفع مشکلات را بیابیم.
خوبی و بدی هر یک از راه و روشها را بگوییم. بهطور مثال هم چگونگی مردن یا چه شده است که یک نفر مرده را کار نداریم. ما با چگونه یا چطور جنازه را خاک کردن را کار داریم. با شعار نمیشود استاد امروز این جلسه جناب آقای محمد، کارشناس ارشد روانشناسی هستند. معمولاً پزشکان مینشیند در جایگاه استادی این جلسات. محمد عضو لژیون پزشکان است و هم در گذشته مصرفکننده نیکوتین و سیگار بوده.
قصد من این است که راجع به هر موضوعی در لژیون پزشکان حول این محور حرکت کنیم. بهطورکلی برنامه و هدف لژیون پزشکان این است که یک مصرفکننده را چطوری درمانش کنیم. روشها را با یکدیگر مقایسه کنیم. جلسه را به استاد جلسه واگذار میکنم که در مدت 10 تا 12 دقیقه برای ما صحبت کند.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ محمد شاه نظری هستم، کارشناس ارشد مشاوره، رواندرمانگر و پژوهشگر اعتیاد و درمان آن. با تشکر از جناب مهندس دژاکام. همانطور که همه اساتید مستحضر هستند، سیگار، دروازه ورود به اعتیاد است و بسیار با فرد ارتباط و وابستگی ایجاد میکند. بنده در زمانی بهعنوان یک پژوهشگر در روانشناسی سالها درزمینهٔ هیپنوتیزم کار و پژوهش میکردم و برای بریده شدن ارتباطها و لینکهایی که بین سیگار با افراد ایجاد میشود با اساتید هیپنوتیزم تراپی مینشستم و صحبت میکردم. سیگار مثل یک رفیق همیشگی با فرد میماند در خوشحالی، در ناراحتی، در فکر مشغولی، زمانی که فکرش آزاد است، بعد از خوردن غذا، در زمان گرسنگی و...
یعنی همیشه سیگار در دست افراد سیگاری مشاهده میشود و یک وابستگی عجیبی دارد. در این فکر بودیم این جایگزینی چطور باید انجام شود. «قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری» یک طلاساز عیار طلاها را میشناسد. شما هم بهعنوان کارشناسان و اساتیدی که سالها درزمینهٔ درمان اعتیاد و سیگار کار کردهاید، با روشهای مختلفی آشنایی دارید و در صورت امتحان، تفاوت بین این روشها را با خوبی متوجه میشوید و بازدهی هرکدام از آنها را میدانید. در کل اینها همگی درزمینهٔ «ترک» است. یک مرحله ترک است. مرحله دوم این است که آیا بازگشت دارد؟ چه مقدار؟
بنده 23 سال مصرف سیگار داشتم و یکبار بهناچار به دلیل بیماری برونشیت و سرفههای شدید با روش سقوط آزاد سیگار را کنار گذاشتم اما 7 یا 8 ماه بعد به دلیل تغییر موقعیت شغلی¬ام بهراحتی با یک تغییر موقعیت کاری به مصرف سیگار برگشتم... . مرحله دوم یعنی همین اتفاق و من میخواهم که این اتفاق نیفتد. چه اتفاقی در کنگره 60 افتاده که من 3 سال است که به سیگار فکر هم نمیکنم و حتی در خواب هم سیگار را نمیبینم. در همان موقعیتهایی که فکر میکردم اگر اتفاق بیفتد باید سیگار کشید. حتی در حال بدی، استرس، فکر مشغولی و... من کنترل کامل بر خود داشتم.
کاملاً رفع شد و انگارنهانگار که این اتفاق و این وابستگی وجود داشته. زمانی که من بهعنوان یک روانشناس به کنگره 60 آمدم در کنگره 60، جسم، روان، جهانبینی، برای من جا افتاد و بعد فهمیدم که چقدر فیزیولوژی مهم است و ما فقط نباید به مسئله روان بپردازیم. مثال ساده در هنگام دنداندرد استرس داریم و عصبی هم هستیم. چون بیوشیمی بدن تغییر میکند و تمام اینها باید بالانس شود. روشهای مختلفی برای درمان سیگار وجود دارد که چندین مورد را بهعنوانمثال بیان میکنم.
روش سقوط آزاد که فرد ترک میکند و خودش کنار میگذارد. مراکزی هستند مثل روش آلن کار که بینالمللی هست که و روشی دارند به نام Easy Way یعنی روش آسان و سالهاست در حال کارکرد و استفاده است و اشخاصی مثل آنتونی هاپکینز میآیند و صحبت میکنند که با این روش درمان شدهاند؛ اما این پژوهشها درزمینهٔ بازگشت چگونه است؟ ساعتها صحبت میکنند و ریشهیابی میکنند و حتی بعد، فرد کنار هم میگذارد اما خب، بعداً چه؟ آیا آسیب دارد؟ یا ندارد. آیا بدن به حالت طبیعی خودش برمیگردد؟ یا خیر؟
اینها را پژوهشها اثبات خواهند کرد و من آنقدر روی این مراکز و روشها حساس بودم که رفتم و کتابهایشان را هم خواندم، دورههایشان را نگاه کردم، صحبتهایشان را دقیق موشکافی کردم. یک جمله جالبی دارند که سعی دارند به فرد القاء کنند که (شما از سیگار کشیدن لذت نمیبرید) همانطور که درباره اعتیاد به مواد این کار را میکنند.
این برای من سیگاری که از تکتک نخهای سیگارم که روزی 20 یا 30 نخ بود لذت میبردم، اصلاً جالب نبود و در همینجا این روش را کنار گذاشتم. روشهای دیگری هم که داریم، روشهایی مثل روش دارودرمانی که در آن وارنی کلین و بوپرونیوم که داروهای تداخلی هستند یعنی دارو از یک زمانی آغاز میشود و دو هفته یا 35 روز بعد فرد شروع به قطع سیگار میکند و یا همزمان باهم قطع و مصرف میشود و فرد به جلو حرکت میکند و یا در ابتدا سیگار قطع میشود و بعد دارو را مصرف میکند. این روش جزو روشهای NRT هست که، Nicotine Replacement Therapy؛ که ما هم زیرمجموعه NRT هستیم ولی در یک روش بخصوص. انواع اقسام محصولات نیکوتینی تولید شده مثل آدامس، برچسبهای نیکوتین، نیکوتینهای استنشاقی و تنفسی یا دهانی و روشهای مختلفی که در NRT وجود دارد.
ما در کنگره از آدامس استفاده میکنیم. این محصولات همگی مورد تأیید WHO هست ولی مثلاً سیگارهای الکترونیکی مورد تأیید نیست درحالیکه نیکوتین هم دارد ولی در این دستهها نمیگنجد و مورد تأیید نیست. من جدیداً شغل خود را عوض کردم و وارد یک مجموعه و فیلد جدیدی شدم. تمام مدیران که در آن مجموعه هستند از این سیگارهای الکترونیکی استفاده میکنند و دارای استایل خاصی هم هستند با آن دود و حجم بخار زیاد در هنگام استعمال که خود این زیبایی برای بعضیها دارد و بعضی افراد را بهطرف مصرف خود جذب میکند. سالها پیش چین این دستگاه را اختراع کرد و امروزه در تمام دنیا در حال عالمگیر شدن است و افراد WHO نگران است که بسیاری از افرادی که اعتیاد ندارند به این وسیله جذب شده و مصرف آنها بعد از سیگار الکتریکی به سیگار منتهی میشوند.
پرسیدم از آنها که دلیل استفاده و انتخابشان چیست؟ جایگزین چه چیزی است برای شما؟ و گفتند که گوگرد و چندین هزار سم سیگار به ما نمیرسد و فقط نیکوتین و بخار استعمال میکنیم که این کاملاً غلط است. همزمان میگفتند که معده درد عجیب و ناگهانی را در این چند وقت اخیر تجربه میکنیم و میدیدم که به هم میگفتند من دیگر نمیکشم و سراغ همان سیگار خود میروم. خب معده درد هم از لحاظ جسمی هم ذهنی فرد را دچار آشفتگی میکند. آنچه که ما در کنگره 60 داریم و عیناً برای من اتفاق افتاد روش DST است. NRT و آدامس نیکوتین سالهاست که اختراع شده ولی روش درمان هم بسیار مهم است.
روش درمان یعنی داروی درمان، میزان و زمان مصرف. ما چطور از این روش استفاده کنیم که به نتیجه مطلوب برسیم. در تمام روشهایی که بنده پژوهش کردم و یا دیدم حداکثر زمان 6 ماه بوده ولی درکنگره 60، حداقل زمان درمان سیگار مثل درمان مواد 10 ماه و با آدامسهای نیکولایف 2 میلیگرم نیکوتین هست. این آدامسها دستور عمل خاصی دارد که در برگه راهنمای مصرف دارو که در جعبه آن وجود دارد نوشتهشده که اصلاً درست نیست چون هم کوتاهمدت است هم نوشتهشده که آدامسها را بهصورت کامل مصرف کنید. در کنگره جناب دژاکام روش بسیار هوشمندانهتر را به کار بردند.
مثل تریاک که درمانش وجود نداشته و آب شیرین میریختند و رقیق میکردند و کوتاهمدت بوده. از این آدامس استفادهشده به طریق درست که در ادامه این روش را خواهم گفت اما من قبل از اینکه وارد این بحث شوم چندین منبع را بیان کنم. یک، کتاب چهارده مقاله مهندس دژاکام که در فصل 13 راجع به سیگار صحبت شده که مصاحبهی آقای ویلیام رایت با مهندس دژاکام است که یک تحقیق پایلوت درباره قطع سیگار در یک اجتماع ریکاوری از اعتیاد هست که بهتفصیل توضیح دادهشده و در ژوئن 2015 در مجله درمان الکلیها که در امریکا چاپ شده، توصیه بنده به شما این است که حتماً مطالعه کنید.
کنگره 60 برای ما یک دانشگاه است. من همیشه در زندگی پژوهشگر بودم و جستجوگری از ویژگیهای من بود و همین بود که از مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر پلیتکنیک تهران (لیسانس بنده مهندسی مکانیک است) آمدم و ارشدم را درزمینهٔ روانشناسی گرفتم و انشاالله دکترایم را در همین زمینه بگیرم. دوم سی دی نیکوتین و سی دی سیگار و جایگزینی (در اپلیکیشن کنگره 60) موجود است که در سی دی نیکوتین شادروان جناب آقای دکتر رسولی صحبت میکنند و در انتها جناب مهندس صحبت میکند.
در سی دی سیگار و جایگزینی فلسفه و روش درمانی بهصورت کامل توضیح خواهد داده شد. توصیه میکنم قبل از اقدام برای یادگیری و حرکت در هر روشی برای درمان سیگار، این روشها را یاد بگیرید و مطالعه کنید زیرا که در عمل جواب داده. ما درمان گرها دوست داریم افرادی که به ما مراجعه میکنند خوب درمان بشوند.
روش کار در کنگره، ما سه ماه زمان سازگاری فرد با آدامس را داریم. در بالا گفتم مصرف یک عدد آدامس زیاد و غلط است به دلیل اینکه آدامسها 2 میلیگرم نیکوتین هستند که خیلی مقدار زیادی برای یکبار یا یک دوز مصرف هست. جناب مهندس محاسبه کردند و هر آدامس 2 میلیگرمی را چهار قسمت کردند یعنی 4 تا 0/5 میلیگرم که هر 0/5 میل نیکوتین معادل یک نخ سیگار است. سازگاری در این روش درمان مثل مواد مخدر که راهنما باید گرفت و مواد را با شربت جایگزین کرد هست که سه ماه اول جایگزین شدن را زمان سازگاری میگویند. برای سیگار هم همینطور است.
باید ابتدا راهنما گرفت بعد سه ماه اول مصرف آدامس عددی مشخص نمیشود و فرد شاید تعداد آدامس خود را مدام کموزیاد کند. این مقدار توسط فرد نیکوتینی با راهنما هفتهایی یکبار در جلسات جهانبینی بیان میشود. درباره دوز مصرفی راهنما هم مشورت میدهد، همینطور در رابطه با روان و جهانبینی. بعد از سه ماه، از مقدار ثابتی که فرد روی آن قرارگرفته است با روش DST یعنی هر 21 روز با ضریب 0.8 مقدار کاهش داده میشود؛ یعنی استپهای 21 روزه. بعد از هر مرحله 21 روزه 8/0 از مقدار کم میشود تا زمانی که به مرحله یک قطعه برسد. یک قطعه یعنی یک عدد آدامس 0/5 میل نیکوتین (یکچهارم آدامس، معادل یک نخ سیگار) و طی ده ماه شاید یکی دو ماه بالاتر فرد از نیکوتین رها میشود. نکته ایی که در اینجا وجود داشت، بحث سازگاری است.
برای من بسیار عجیب بود چون من یکلحظه نمیتوانستم از سیگار جدا بشوم و چه اتفاقی افتاده بود برای من که این جایگزینی برایم رخ داده بود. بعد از ده روز متوجه شدم که اصلاً نیازی به سیگار ندارم و به راهنمایم گفتم که من اصلاً نیازی به سیگار ندارم و به من گفت که نه باید تا زمان ده ماه این مسیر را طبق برنامه انجام دهی تا جایگزینی صورت بگیرد. آن سیستم بیوشیمی بدن که در طول سالها بههمریخته در طول یک یا دو هفته به حالت اول برنمیگردد یا درست نمیشود. دقیقاً زبان، زبان درمان اعتیاد است باید به بدن فرصت بدیم.
نوزادی که میخواهد به دنیا بیاید 9 ماه زمان میخواهد و بدن هم مثل همین نیاز به بازسازی دارد. طبق تجربه کنگره 60 ما بعد از 10 ماه به مقصد رسیدیم. در این روش سیگار ابتدا قطع میشود؛ یعنی همراه با آدامس سیگار مصرف نمیشود که در طی زمان کم شود، سیگار کاملاً قطع و بلافاصله با آن مصرف آدامس جایگزین میشود. نکته بعدی در مورد جویدن است که در مقاله یا در سیدیها کامل درباره آن توضیح داده شده. بهطور روانی ما هنگام مصرف سیگار دوست داریم کاری را انجام بدهیم. کسی که سیگار میکشد، هنگام کشیدن سیگار متوجه این موضوع میشود.
فرد سیگاری هنگام بیحوصلگی رفته و به دوردستها خیره شده و یک نخ سیگار میکشد و در کل انگار در حال انجام کاری است. حال آدامس این کار را نیز انجام میدهد فرد در حال حرکت و انجام کاری است ولی برچسب این کار را نمیکند. برچسب را یکبار می¬چسبانند و پوشانده میشود و تمام. آدامس مثل سیگار تکرار دارد، در طول روز مدام این کار را انجام میدهیم و تکرار میکنید و دقیقاً مانند سیگار میشود و این جایگزینی صورت میگیرد. نکته دیگر چاقی که در اثر قطع سیگار از روش سقوط آزاد است در روش آدامس وجود ندارد آنهم در اثر جویدن مداوم و حرکت فک و دهان باعث میشود انسان احساس گرسنگی نکند.
مسئله مهم بعدی، یکی از دوستان این روش را استفاده کرده بود و خراب کرده بود. از او دلیل را پرسیدم و گفت من بعد از 8 ماه حرکت در این روش به خود گفتم که دیگر کافیست و من به هیچچیز نه آدامس و نه سیگار نیازی ندارم و آدامس را قطع کردم. نظم و برنامه را به هم زدم و این ساختار در بدنم بازسازی نشد و دوباره برگشت خورد. نتوانستم رها بشوم و بعد از چند ماه هوس سیگار کردم و مصرف کردم. این روش یک ویژگی دارد. ما در کنگره 60 یک روش الگویی داریم که مبحث جهانبینی است. افرادی که میآیند از الگوها استفاده میکنند و دیدن افرادی که این کار را میکنند، انگیزه بالایی ایجاد میکند.
نکتهای که در درمان ایجاد میشود این است که این روش، روش کلنگر است؛ یعنی ما فکر میکردیم که پیوندها باید یکبهیک بررسی و درمان بشود یا حل و رفع بشود. مثل روشهای مرسوم که برای رفع استرس از یک کش روی مچ استفاده میکنیم و بقیه قسمتها روشهای دیگر. ولی در کنگره بهمحض اینکه بیوشیمی حل شد و در کنارش جهانبینی آمد، تمام مشکلاتی که ما باید تکتک باید به آن رسیدگی میکردیم، همگی در آخر کار حل میشوند، مثل سیستم ایکس؛ یعنی سیستم ایکس که بالانس میشود خیلی از بیماریها رفع میشود. در سیگار هم همینطور است.
نیکوتینی که با سیگار، جایگزین نیکوتین و مواد شبه افیونی طبیعی بدن میشود و ساختار بدن به هم میریزد. حالا در این روش در طول 10 ماه پس گرفته شده و ساختارش درست میشود و بدن بالانس میشود و تعادل پیدا میکند.
در اینجا هم آن پیوندها، جایگزینیها و ارتباطها همه قطع شده و «هوس» به سیگار کاملاً از بین میرود. من واقعاً توصیه میکنم که این روش را پیگیری کرده و یاد بگیرند دوستان. روشهای دیگری هم وجود دارد بهجز درمانهای سنتی، درمانهای طب سوزنی و ... که من به روش کنگره 60 ایمان دارم. پژوهشهایی وجود دارد که در سطح بینالمللی در حال صورت گرفتن است.
«آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم، یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم» بعضی مواقع همهچیز کنار دست ماست. به قول مولانا فردی باید به مصر میرفت و گنجی را پیدا میکرد و غافل از آنکه گنج در حیاط خانه خودش است. اینجا مرکز دانش است و من بهعنوان یک پژوهشگر انتهایی برای آن نمیبینم. همیشه یک شعاری دارم که میگوید یادگیری ادامه دارد. امیدوارم که بتونم عضو مؤثری در ادامه این راه باشم. با تشکر از جناب مهندس ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
مشارکت دکتر رضا:
سلام دوستان، خیلی قشنگ بیان کردید استاد، بهترین ماده برای درمان آن مواد مخدر خود آن ماده است، همه آن روش ترک را دارند ولی مسئلهای که برای درمان هست و کلا با مسئله ترک فرق میکند این روش دی اس تی هست که پس از اتمام آن درمان، ۱۰ ماه که بگذرد فرد به آن پایداریِ ثابت میرسد؛ به قول مهندس که میگویند: فرد در لابراتوار هروئین کار کند و طرف اصلاً احساس خماری نکند، خب من خیلیها را دیدم برای مسئله ترک سیگار، خیلیها پس از مدتی برگشت میخورند. سخت تشخیص آن نقطه کور درمان که آقای مهندس خیلی قشنگ این را تشخیص دادند که آن جسم، روان و جهانبینی هر ۳ تا باید بهموازات هم پیش بروند و فرد به پایداری برسد و دیگر آن حس برگشت درش به وجود نیاید مرسی از وقت مشارکت.
مشارکت خانم دکتر نوروزی:
خیلی استفاده کردم استاد عزیز، در سیدیها من سیدی سیگار را گوش کردم و برایم خیلی جالب بود این فرمایشی که آقای مهندس دارند برای ترک همهی مواد مخدر، زمان مناسب، دوز مناسب و داروی مناسب، من هم دیده بودم عزیزانی که قبلاً سیگار مصرف میکردند و نیت این را دارند که متوقف کنند این روند را، ولی متوجه نمیشدم که چرا نی متوانند با استفاده از داروهای موجود آدامس نیکوتین، قرص و برچسب نیکوتین این کار را انجام بدهند؛ تا اینکه سی دی سیگار را گوش کردم و متوجه شدم علت چه هست، توصیه میکنم حتماً افرادی که میخواهند سیگارشان را درمان کنند حتماً این سیدی را گوش بدهند و حضور داشته باشند در کنگره ۶۰، سپاسگزارم که به من اجازه مشارکت دادید.
.jpg)
مشارکت دکتر سعید:
سلام دوستان سعید هستم. من در مورد درمان سیگار ۲ تا نکته را میخواستم اشاره کنم. بعد از قطع مصرف سیگار حدوداً ۳ سال بعد، فردی که سیگار مصرف کرده سالیانه طولانی امکان ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را دارد؛ حدوداً بعد از هفت سال هم ریسک ابتلا به بیماریهای ریهای را هم دارد. نکات بسیار خوبی را دوست عزیزمان هم اشاره کردند، استاد جلسه و من بهنوبه خودم بهره بردم، همانطور که اشاره کردن روش کنگره ۶۰ همان استفاده از آدامس بسیار مؤثر است. مطلب بعدی من خودم خیلی علاقهمندم در مورد ویپ هست که اگر امکانش باشد یک جلسهای را نگهبان جلسه اختصاص بدهند به عوارض ویپ و ماسک بیخطر بودن برای آن زدهاند ولی غافل از اینکه سرطانزایی بسیار زیادی دارد از آقای مهندس خواهش میکنم یک جلسهای را در مورد سیگارهایی که جدیداً مد شده به نام ویب صحبت کنند.
مشارکت خانم دکتر جعفریان:
در خصوص سیگار وابستگی شدیدی که ایجاد میکند قطعاً کنار گذاشتن آن سخت است چون ازلحاظ روحی تأثیر زیادی میگذارد نکته جالب برای بنده این است که کسانی که سیگار را ترک میکنند بعد از دو سه هفته بهمحض اینکه بوی سیگار به آنها میخورد بسیار برایشان آزاردهنده است و این آزار از حالت طبیعی خارج میشود یعنی یک حالت تنفر در فرد ایجاد میشود من خواهش میکنم در این مورد صحبت بفرمایید.
.jpg)
استاد جلسه:
بنده از تجربه شخصی خودم بگویم من بعدازاینکه سیگار را ترک میکردم بعد از چند روز بهشدت از بوی سیگار نفرت داشتم ولی درواقع آن ارتباطات و بازسازی بدن است که باعث میشود فرد برمیگردد مثلاً یکی از دوستان فوت میکند او مجدد برگشت پیدا میکند به سیگار و این خطر همیشه وجود دارد چون به دلیل عدم بازسازی جسم و عدم جهانبینی کافی بازگشت وجود دارد این را در آمارها میشود دید در آمارهای وزارت بهداشت سال ۹۵ وزیر وقت اعلام کردند امکان دارد بعضی از افراد حتی ۲۰ سال هم سیگار نکشند ولی مجدداً برگشت میخورد یا مثلاً از بوی سیگار خوششان میآید ولی در اینجا درمان صورت میگیرد یعنی کسی که درمان میشود حتی بوی سیگار او را آزار نمیدهد و مثل یک فرد عادی برخورد میکند.
مهندس دژاکام:
کسی نمیتواند بگوید سیگار را ترک کرده و بوی سیگار آزارش میدهد، آزارش میدهد چون نمیتواند بکشد و فشار روحی روانی به او وارد میشود.
مشارکت دکتر احمد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر مؤسس و مسئول فنی کلینیک حامی اراک در مورد دستور جلسه و توضیحاتی که استاد دادند بسیار جامع و کامل بود اما من میخواهم تجربه شخصی خودمان را در مرکزمان عرض کنم که خاطرم هست سال ۹۴ تصمیم گرفتیم که در کنار درمان اعتیاد در مرکزمان درمان سیگار را هم شروع کنیم یک پلاکارد بسیار بزرگ هم زدیم ولی هیچ شخصی به ما مراجعه نکرد اما زمانی که لژیون درمان اعتیاد را زدیم به ما مراجعه میکردند در کنار آن درمان سیگار بهعنوان یک آپشن قرار گرفت
طبق روشی که در کنگره است و آنگاه مشاهده کردیم که کسانی که در کنار اعتیاد سیگارشان را هم درمان میکنند افزایش پیدا کردهاند و این برای من سؤال بودم اما زمانی که لژیون درمان مواد استارت خورد یعنی افراد مراجعه کردند برای درمان اعتیاد به لژیونهای درمانی که در کلینیک بود همانطور که کنگره میبینیم افراد وقتی مراجعه میکنند بعد از ۲ ماه وارد لژیونهای سیگار استفاده میکنند و آدمهای که در کنار اعتیادشان سیگار هم درمان میکنند دارند افزایش پیدا میکنند.
امروز ما در مرکزمان ۶ لژیون درمان اعتیاد داریم که همه شاگردان یک لژیون بودند، ۳ لژیون درمان سیگار هم داریم و در کنار روش درمانی DST سیگار هم بهخوبی درمان میشود و رهاییهای سیگار هم اتفاق میفتد اما ازنظر من نکتهای بسیار مهمی که در کنار درمان سیگار وجود دارد بحث جهانبینی است؛ یعنی علاوه بر اینکه خود روش کامل و عقلایی و علمی است ازنظر تفکری هم این نقطه تفکر در افراد پیدا میشود و برای همین درمان سیگار هم یک درمان موفقی در کنگره و میبینیم خدا را شکر افراد اعتیاد به سیگار هم درمان میکنند.
در کنگره ما میبینیم که حتی خدمتگزارهایی که خدمت میکنند اگر سیگاری باشند به آنها خدمت داده نمیشود یک فرهنگی در کنگره ازنظر تفکری توسعه پیدا میکند و این خیلی جالب. به نظر من تا لژیون درمان مواد در کلینیک استارت نخورد به عقیده شخصی بنده و بنا به تجربهای که دارم لژیون درمان سیگار نمیتواند بهتنهایی موفق باشد. واقعیت این هست که روش درمان نیکوتین در عین ساده بودن یک ریزهکاریهای هم دارد که آن در خود کیس است، یعنی هر بیماری هر مسافری که میآید سیگار درمان میکند بسته به تعداد سیگار مقدار سیگاری که میکشد و میبینیم برای مسافری با ۱/۴ آدامس جایگزینی اتفاق میافتد یک مسافری میبینی باید حتماً نصف آدامس بخورد یا بیشتر و تعداد آدامس در یک مسافر کمتر یا در یک مسافر گاها بیشتر است
ولی شروع درمان همان که استاد فرمودند ولی وقتی در عمل وارد کار میشوید ریزهکاریهایی هم دارد. من صبحتم را با این جمله تمام میکنم چند روز پیش ما مرکز درمانیمان را جابجا کردیم یکی از کارشناسهای دانشگاه همراه من بود کارشناسهای اداره نظارت دانشگاه علوم پزشکی اراک. خوشبختانه با کنگره آشنا شدند هم دانشگاه هم شورای هماهنگی آشنا بوده دانشگاه علوم پزشکی هم اخیراً در این مسائل خیلی همکاری میکنند با مراکزی که با کنگره کار میکنند از من سؤال کردند که چرا روش DST آنقدر روش موفقی کلینیکها کمتر همکاری میکنند و دیرتر استارت میخورد خدمت این همکار محترم عرض کردم ب
برای اینکه خانم فلانی این کار کاری هست که زحمت دارد پزشکی که قرار لژیون در کلینیکش استارت بخورد کارش زیاد میشود زحمتش زیاد میشود و این شاید تنها دلیلی هست به نظر من که بعضی از همکارها تمایلشان کم هست ولی واقعیت را من عرض میکنم اگر مراکز لژیون را استارت بزنند شاید در شروع خیلی کند باشد ولی در ادامه کار آن مرکز باعث میشود کلی خروجی داشته باشد. ما امروز ۳ تا رهایی خدمت آقای مهندس آوردیم و هر هفته تقریباً یا ۲ هفته یکبار رهاییهای مواد یا سیگار را داریم و من توفیق این را پیدا میکنم در جلسهای لژیون پزشکان حضور پیدا کنم. از همکاران عزیز میخواهم که حتماً لژیون درمان سیگار را در مرکزتان شروع کنید و مطمئن باشید که در طول زمان انشاالله موفقیتهای بزرگی حاصل میشود. خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
مشارکت همسفر زهره:
سلام دوستان زهره هستم همسفر من روانشناسم خوشحالم که اینجا هستم. به نظر بنده مهمترین موضوع اول آگاهی و درک خود مسافر هست که چرا سیگار را ترک کند. سؤال من این است که آقای مهندس چرا بچههای که در کلینیک هستند خیلی سخت سفر سیگار را میپذیرند و یک ترس وحشت ناکی از کنار گذاشتن سیگار دارند و هرچقدر هم من برای آنها سیدی سیگار و جایگزینی را توصیف کردم بازهم اینها خیلی کمتر اراده و خواست درمان سیگار را دارند ولی در کنگره ۶۰ میبینم که بعد از گذشت ۲ ماه از سفر شروع میکنند به سفر کردن همزمان با درمان مواد، سیگار هم درمان میشود. ممنونم اگر به سؤال من جواب بدید بازهم متشکرم از وقت مشارکت.
.jpg)
سخنان آقای مهندس:
متشکرم، از استاد جلسه محمد عزیز بسیار سپاسگزارم جلسه را خیلی خوب اداره کردند و خیلی خوب صحبت کردند، صحبتهایشان کاملاً هم علمی بود و هم عملی. یک مسئله مهمی که ما داریم چه در اعتیاد و چه در سیگار، فرقی نمیکند، سیگار هم اعتیاد است؛ حتی از نوع بدتر و خطرناکتر. این است که ما باید زبان بدن را بفهمیم. من در هیچکدام از تحقیقاتی که تا امروز انجام شده چه در آمریکا و چه در هرکجای دنیا ندیدهام که یک محقق در مورد اعتیاد زبان بدن را متوجه شده باشد؛
چه در سیگار و چه در مورد سایر مواد مخدر دیگر، چون کاملاً در ارتباط هستم و هر هفته با آمریکا نامهنگاری دارم. کسانی که نامههای من و بیل را داخل سایت بخوانند متوجه میشود تا زمانی که این را متوجه نشویم فایدهای ندارد. باید دلیل هر چیزی را کاملاً بدانیم، خود من نزدیک به ۳۵ سال سیگار کشیدم و به خاطر کشیدن سیگار سکته کردم و میشود گفت که داشتم در اثر مصرف سیگار میمردم ولی شانس آوردم و نمردم، یعنی اینهمه مواد کشیدم نمردم ولی مصرف سیگار مشکلاتی را برای رگهای کرونری قلبم به وجود آورد که باعث آنفارکتوس شد و شانس آوردم که برگشتم و از بین نرفتم، این هست که یعنی مسائل سیگار را کاملاً درک و حس میکنم و باورم نمیشد که سیگار یک چنین کاری را میکند،
سیگار یک مرگ خاموش است و ما عواقب و عوارض آن را نمیبینیم، اگر میدیدیم خوب بود چون کسانی که این اتفاقها برایشان میافتد درملأعام نیستند، یا سرطان میگیرند یا سکته میکنند یا منجر به مرگ میشود و خیلی هم زیاد است، یکی از شکوه و شکایتهای خیلی زیادی که دوست من پروفسور بیل ویلیام راجع به آن صحبت میکرد و شدیداً ناراحت بود که تمام همکاران و دوستانش که اعتیاد را ترک کرده بودند و در ریکاوری اعتیاد بودند مرگومیر در اثر مصرف سیگار در بین آنان بسیار بسیار زیاد بود، ولی ما داریم درمان سیگار را انجام میدهیم، هفته بعد میتوانیم راجع به سیگار الکترونیک یا همان vape صحبت کنیم.
چون آنها خودشان قوز بالای قوز هستند، در مورد سیگار این مسائل انگیزشی و اراده انسان و این چیزها همه قبول ولی اینها هیچکدام جوابگو نیستند، بهعنوان کمک هستند ولی اصل موضوع نیستند، اراده و انگیزه خیلی کارها را نمیتواند بکند، شما باانگیزه نمیتوانید از دیوار عبور کنید یا از یک درخت بالا بروید، مثالی که خود من میزنم میگویم شما یکتخته به طول پنجاه متر و عرض یک متر را روی زمین بگذارید و بگویید از روی این عبور کن، همه آدمها عبور میکنند اما همین تخته را مابین دو آسمانخراش در ارتفاع ۵۰ متری بگذارید و بگویید حالا از روی این عبور کن، چه کسی میتواند عبور کند؟
وقتی میخواهد عبور کند عرق میکند، موهای بدنش سیخ میشود، قلبش به تپش میافتد، اصلاً نمیتواند عبور کند، اراده و انگیزه و اینها تا یک حد و حدودی درست است ولی بعضی کارها را با اینها نمیشود انجام داد، وقتیکه مسئله اعتیاد پیش میآید باید صرفاً مسئله زبان بدن باشد، یعنی نه حالا بهطور دقیق اما بهصورت کلی باید بدانیم این چه اثری میگذارد و چهکار میکند و چرا باید آن را درمان کنیم، چرا باید ۱۰ ماه طول بکشد، چرا باید پلهپله این کار انجام بگیرد، ما باید اینها را بدانیم،
هیچکسی و هیچ احدی به این مسائل توجهی نکرده و همه در کوتاهمدت میخواهند یک کاری را انجام دهند و این درست مثل این است یک خانمی که باردار شده را با برنامه انگیزشی و اراده و ماتریکس کاری کنیم که زایمانش سهماهه انجام شود، شما نمیتوانید این کار را بکنید، ما باید بدانیم آن چیزی که حالت روحی و روانی انسان را تغییر بدهد و یا مسکن باشد باید از سد خونی مغز عبور کند تا از سد خونی مغز عبور نکرده باشد نمیتواند این کار را انجام دهد، هر داروی روانگردانی که باشد،
یعنی خوابآور یا روانگردان یا ضدافسردگی یا هر چیزی، باید بتواند عبور کند و برود به کمک بقیه مواد شبه افیونی بدن یا مواد ضد درد بدن مثل انکفالینها، باید آنجا اثر بگذارد و سیگار از آن موادی است که آنجا اثر میگذارد، وقتی اثر گذاشت جایگزین میشود، وقتی جایگزین شد ماندگار میشود، وقتی شما جایگزین را بردارید نقص و اشکال پیش میآید و مشکل به وجود میآید، شما نمیتوانید یک انسان گرسنه را با مسائل انگیزشی و اراده سیر کنید، ممکن است که چند روز یا یک هفته او را نگاه دارید ولی بقیهاش چه؟
بقیهاش را باید غذا بریزید داخل شکمش حالا میخواهد نان خشک باشد یا نان جو یا نان کپکزده باشد، باید یکچیزی بدهید که این را سیر کند، اعتیاد و سیگار هم همینطور است، باید ما یکچیزی به او بدهیم که جای آن را بگیرد چون جایگزین شده، نیکوتین آمده جایگزین شده و اگر بخواهید جایگزین را بردارید باید یکچیزی جایش بگذارید، برای یک فرد سیگاری هیچچیزی جای نیکوتین را که از سد خونی مغز عبور کرده و جایگزین شده را نمیگیرد، نه خدا میگیرد نه نعوذبالله پیامبر نه کتاب آسمانی و نه اراده و انگیزه، هیچچیزی جایش را نمیگیرد، گفتم که بیل ویلسون آمد پیش آقای یونگ گفت یک کاری کن برای ترک سیگار، گفت من نمیتوانم، هیچ کاری نتوانستند بکنند، خود فروید هم نتوانست کاری کند، چون اگر با حرف میشد این کار را میکردند، پس هیچچیز جای نیکوتین را نمیگیرد جز خود نیکوتین.
.jpg)
چطور نیکوتین جایگزین شد؟ ذره ذره ذره جایگزین شد، هروئین ذرهذره جایگزین میشود، تریاک همینطور، کسی که یکبار تریاک بکشد که تریاکی نمیشود، شما اگر بخواهید تریاکی شوید باید ۲۰۰ بار بکشید، ۱۰ بار هم تریاک بکشی تریاکی نمیشوی، شاید در راه تریاک قدم برداری و خوشت بیاید و دومرتبه بروی به طرفش ولی هنوز فیزیولوژی به هم نریخته، شما زمانی تریاکی میشوی که وقتی تریاک را قطع کردی سندروم محرومیت تریاک خودش را نشان دهد، اسهال بگیری، عرق کنی، عطسه بزنی، آن موقع دیگر جایگزین شده، مسئله جایگزینی خیلی مهم است، حالا در مورد سیگار هم برای جایگزینی باید آن را بردارید و بهجایش چیز دیگری بدهید، نیکوتین قبلاً توسط دود به بدن میرسید حالا آن را برمیدارید و نیکوتین خوراکی به او میدهید، وقتی میخواهی نیکوتین خوراکی بدهی چقدر باید بدهی؟
این حساب دارد، نمیتوانی به یکی نصف آدامس بدهی به یکی یک آدامس بدهی به یکی بیشتر بدهی، این اصلاً درست نیست، فرد با فرد هم فرقی نمیکند، باید قانون را اجرا کنی و آن قانون این است که میپرسیم شما روزی چند نخ سیگار میکشی، میگوید من ۲۰ نخ سیگار میکشم، نگاه میکنی روی پاکت سیگار نوشته 0/5 میلیگرم نیکوتین یا آنیکی نوشته ۵ میلیگرم نیکوتین، بستگی به سیگارش دارد، میگوییم خوب شما روزی ۲۰ نخ سیگار میکشی و هر سیگار ۰/۵ میلیگرم نیکوتین است و شما در روز ۱۰ میلیگرم نیکوتین دود میکنی، یک نفر دیگر میگوید روزی ۲ پاکت سیگار میکشم که میشود ۴۰ نخ، هر نخ ۰/۵ میلیگرم است ضربدر ۴۰ میشود روزی ۲۰ میلیگرم شما ۲۰ میلیگرم نیکوتین در روز دود میکنی،
میگوییم خب کاری که حالا ما میکنیم، این ۱۰ میلیگرم یا ۲۰ میلیگرم نیکوتین را بهصورت خوراکی به تو میدهیم، حالا اگر ۲۰ درصد بیشتر هم خوردی ایرادی ندارد، چون قبلاً دود میکردی از طریق ریه و شش و بزاق دهان نیکوتین جذب میشد، حالا باید نیکوتین را بجوی که از طریق بزاق دهان و زبان و گلو جذب شود و ممکن است آب دهان را قورت بدهی در معده هم برود، پس نیکوتین دودی تبدیل شد به نیکوتین خوراکی، ولی سقف دارد و اگر سقف را رد کند مشکلات دیگری به وجود میآید، اگر آدامس نیکوتین زیاد بخورد به سکسکه میافتد، بنابراین باید آن را مشخص کنیم، چون سیگارش نیم میلیگرمی بوده باید آدامس هم نیم میلیگرمی باشد، سیگاری که نیم میلیگرم بوده را شما نمیتوانید ۲ میلیگرم به او بدهید یعنی ۴ برابر، میتواند تا ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد زیاد کند.
اما باید حتماً دوز روزانه و به مقدار میلیگرم سیگار مصرفی روزانهاش را خرد کند، یعنی هر آدامس که به شکل مربع هست را به ۴ قسمت تقسیم کند و اگر مثلاً در هرروز ۱۰ میلیگرم نیکوتین میگیرد بهاندازه ۱۰ میلیگرم آدامس را خرد کند بریزد داخل یک قوطی همانطوری که قوطی سیگار داشت، حالا اگر خواست ۲ قسمت هم بخورد اشکالی ندارد ولی باید حتماً آدامس را ۴ قسمت کند، حالا این را در سه ماه اول میگذاریم سازگاری، در درمان اعتیاد این را نداریم ولی برای سیگار داریم، در این سه ماه هرچقدر خواست بخورد، حالا اگر ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد یا حتی ۵۰ درصد هم اضافهتر خواست بخورد، سیگار طول عمرش کم است پس نیکوتین هم طول عمرش کم است،
به خاطر اینکه شما الآن سیگار را میکشید ۲۰ دقیقه بعد دوباره میکشید، بعضیها که سیگار را با سیگار روشن میکنند، بعضیها یک ساعت یک ساعت میکشند، چون طول عمرش کم است نیکوتینی که مصرف کرده جذب میشود و تمام میشود و باز دوباره خمار سیگار میشود، باید سیگار بعدی را روشن میکند، پس ما همین کار را با آدامس انجام میدهیم، مسئله بعدی این است که وقتی سیگار از طریق دهان و زبان و بزاق دهان و گلو و حنجره تا ریه و برای آدامس تا معده جذب میشود، البته بیشتر از خود دهان، حالا آدامس نیکوتین هم از همان طریق جذب میشود و یک چیزی که باز استاد جلسه مطرح کرد
سیگار کشیدن یک تکرار است، کسانی که افسرده هستند یا موهای سرشان را میکشند یا میخواهند یک چیزی بخورند به خاطر همین چاق میشوند، کسانی که افسرده و ناراحت هستند اضطراب دارند حتماً میروند یک غذایی نوشابهای شیرینی یا چیزی میخورند، آن به خاطر این است که وقتی فک انسان حرکت میکند خودش افسردگی را کم میکند، پس آنجا که ما مک زدن به سیگار و حرکت فک و دهان را داشتیم اینجا هم با آدامس این کار را میکنیم، این کار را ما با برچسب یا با قرص نمیتوانیم بکنیم، این تقریباً کپی و شبیه آن است، ما تا سه ماه این را سازگار میکنیم که از حالت دودی بیاید روی عملیات جویدنی و بعد از گذشت سه ماه میآییم طبق فرمول DST با ضریب ۰/۸ با ۲۰ درصد کاهش هر ۲۱ روز از آن مقدار مصرفی کم میکنیم،
مثلاً فرض کنید ۲۰ عدد میخورده حالا میشود ۱۶ تا باز ۲۱ روز بعد میشود ۱۲ تا و بعد ۱۰ تا و ۸ تا و ۶ تا... همینجور ذرهذره کم میکنیم، ما کم میکنیم نه به خاطر اینکه شخص خوشش بیاید، توی DST هم که ما کم میکنیم به خاطر این نیست که شخص راحت باشد و سختی نکشد، ما کم میکنیم به خاطر اینکه مابقی آن را بدن بسازد و تولید کند، میگویند تا بچه گریه نکند مادر به او شیر نمیدهد، وقتیکه ما یک پله کم میکنیم بدن پر میکند ولی اگر زیاد کم کنیم پر نمیکند، شما از یک نفر ۴۰۰ سیسی خون بگیرید بدن پر میکند ولی اگر هرروز بگیرید که نمیشود، شما ۲ لیتر که نمیتوانید بگیرید، یک لیتر هم نمیتوانید خون بگیرید، شما ۴۰۰ سیسی از کسی که خون میدهد میتوانید خون بگیرید و یک مدت میگذرد و باز دوباره میتوانید بگیرید،
ولی هرروز و هر هفته که نمیتوانید این کار را انجام دهید، چون به بدن فرصت میدهیم که کمبود خون را خودش جبران کند، حالا ما هم که پله کم میکنیم و نیکوتین را کم میکنیم به بدن فرصت میدهیم که آن را بازسازی کند، یا وقتیکه ot را کم میکنیم به خاطر این نیست که خوشش بیاید، ما هر ۲۱ روز کم میکنیم که به بدن فرصت بدهیم که خودش را بازسازی کند، پس این مسئلهای که بسیار بسیار مهم است، مسئله بازسازی زبان بدن است، خوب شما بهجای آن میآیید سیگار الکترونیکی یا vape استفاده میکنید، Vape این عملیات را انجام نمیدهد، از چاله درآمدی افتادی در چاه، باز سیگار یکچیزی است که صدها سال سابقه دارد
اما این یکچیز جدیدی است، حالا نگاه کنی میبینی سرطانزا است و هزار مرض دیگر دارد و همینکه استاد جلسه گفت میبینید معدهاش هم درد میگیرد و مشکلات دیگری هم برایش دارد، بنابراین چیزی که برای ما مهم است این است که ما باید قضیه را بشناسیم، من ۳۰ سال مهندس بودم ولی ۳۰ سال مهندس تعمیرات بودم و بعد یک چندین سال هم محقق بودم، دستگاه که خراب میشد باید میرفتی دقیقاً نقطه خرابی دستگاه را پیدا میکردی تا آن نقطه خرابی دستگاه را پیدا نمیکردی دستگاه درست نمیشد، حالا برای بیماریها چه برای سیگار، چه برای اعتیاد به شیشه یا تریاک یا هروئین، چه برای سرطان یا اماس یا هر چیزی باید آن نقطهای که اشکال در آن است را پیدا کنیم،
بیماریهایی که maintenance دارد نشانه این است که ما درمان را نشناختهایم، چون درمان را نشناختهایم maintenance مطرح میشود، اگر درمان را بشناسیم دیگر نگهدارندِ مطرح نمیشود، حالا چه در مسئله سیگار و چه در مسئله اعتیاد اگر بخواهیم maintenance کنیم، درمان را نشناختهایم و چه در کلیت السراتیو و چه در MS که باید هر هفته آمپول بزنیم اگر maintenance داشته باشیم درمان را نشناختهایم، فقط داریم نگهدارندِ انجام میدهیم، این مسئله بسیار خوبی است،
امروز هم راجع به سیگار صحبت کردیم. در کنگره ۶۰ هم درمان سیگار جوری شده که جزء فرهنگ کنگره ۶۰ شده، در کنگره ۶۰ کسی که سیگار بکشد نمیتواند راهنما شود، هیچ خدمتی به او نمیدهند، چون راه درمان را هم گذاشته و یک راه عقلایی است و نتیجه هم میدهد، یعنی اگر در کنگره ۶۰ برود هروئین بکشد زیاد بد نیست ولی اگر بخواهی سیگار بکشی بسیار ایجاد مشکل میکند، بههرحال امیدواریم که این قضیه را در هفته آینده هم ادامه دهیم، موضوع هم سیگار vape است و انشااللّه هفته دیگر هم استاد خانم رزیتا هستند. متشکرم، مرسی.
نگارش: مسافر بهمن و مسافر آرمین
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
4197