چهاردهمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی صائب تبریزی به نگهبانی همسفر سحر، دبیری همسفر شادی و استادی
همسفر رعنا با دستور جلسه
«گلریزان» در روز دوشنبه ۱ آبانماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۵ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که در شعبه صائب تبریزی حضور پیدا کردم، من وقتی به شعبه میآیم، واقعاً انرژی زیادی از شما عزیزان دریافت میکنم. دستور جلسه در مورد گلریزان هست. طبق گفتههای استاد امین؛ ما زمانی میتوانیم؛ یک کاری را انجام دهیم که مفهوم آن را درک کرده باشیم، خیلی از افراد میگویند که بخشش از خودگذشتگی هست، ولی ما تا چقدر توانستیم که این موضوع را درک کنیم؟ درک مفاهیم به من همسفر کمک میکند که من چقدر ببخشم و در آن مسیر حرکت کنم. وقتی که چیزی را میبخشیم، طبق عکسالعملهای هستی یک چیزی در ازای آن به من برمیگردد، حال اینجا اگر نگاه من سطحی باشد، آن چیزهایی را که هستی به من برمیگرداند را نمیبینم، درصورتیکه باید به مسائل پیرامون خود نگاه عمیق و ژرف داشته باشم.
آموزشهای کنگره در این مورد خیلی قوی هست که در مورد بخشش چه نگاهی داشته باشیم؟ الان ما در بین اعضای لژیون سردار هستیم و همه شما از آن مرحله گذشتید که الان میتوانید در این جمع حضور داشته باشید، موضوع این هست که وقتی من به این مقطع رسیدم آن موقع هست که کار من شروع میشود، این نیست که من یک مبلغی را واریز کردم و سردار، دنور و یا پهلوان شدم و کار من تمام هست، دقیقاً مثل شال راهنمایی میماند، وقتیکه شال را گردن من انداختند، تازهکار من شروع میشود و میبایست چهار سال بیایم و آموزش بگیرم تا رهجوهایی را تربیت کنم و در پایان آن چهار سال هست که میتوانم، بگویم من راهنما شدهام یا خیر.
در لژیون سردار وقتیکه پول را پرداخت کردم آن موقع کار من شروع میشود و تازه در مسیر قدم گذاشتهام، باید تلاش کنم که آموزشهایی را که دریافت کردم، طوری منتقل کنم که در طرف مقابلم بتواند عمل کند. استاد امین میفرمایند که اگر نتوانم آن آگاهی را برسانم، در واقع خودم اصلاً به آن آگاهی نرسیدهام.
آقای مهندس در چند جلسه گذشته در مورد شعبه تبریز انتقادی صحیح داشتند و حال من واقعاً گرفته شد، من که اهل این منطقه هستم و ریشهام اینجا است، واقعاً تبریزیها وضعیت مالی خیلی خوبی دارند، اینگونه نیست که سطح مالی پایینی داشته باشند، ولی چرا باید این شهر اینگونه باشد که آقای مهندس در مورد ما انتقاد سازنده داشته باشند و حتماً یک جای کار میلنگد و ایراد دارد.

شهری به این بزرگی هنوز یک شعبه دارد و شعبه دیگری اضافه نشده است، تکتک اعضای لژیون سردار باید طوری ادامه دهیم که دیگران را در این راه هم مسیر خود گردانیم و کاری کنیم که آن لذتی را که من همسفر از این جایگاه کسب کردهام، با به اشتراک گذاشتن آن لذت، عضو شدن در این لژیون را برای آنها هم بیشتر کنم تا آنها هم تشویق به بخشش در این مسیر شده و طعم شیرین لذت این لژیون را با تمام وجود حس کنند، درست مانند این است که من یک غذایی را خورده و لذت بردم حال میبایست، کاری کنم که دیگران هم آن لذت را بچشند.
من باید نقطه تحملم را در این زمینه باید بالا ببرم. اوایل تشکیل لژیون سردار که در سال ۱۳۹۲ بود، شخصی اعلام کرد که پنج میلیون را میتواند پرداخت کند، من آن موقع تعجب میکردم که یک فرد، چگونه میتواند از پنج میلیون خودش بگذرد؟ اول خواست فرد هست که باعث میشود این بخشش را انجام دهد، بعداً این است که بدانیم، لژیون سردار چه نوع لژیونی هست؟ ما میدانیم که این نامگذاریهایی که ما داریم، یک قسمت آن از بعدهای دیگر میآید و این را میدانیم که آقای مهندس با بعدهای دیگر در ارتباط هستند. من در ظاهر به کنگره کمک مالی میکنم، ولی اصل کار این هست که من به خودم خدمت میکنم، چون هر کاری که انجام میدهم، نوعی به خود من برمیگردد.
وقتی من از این بُعد میروم، چیزی که برای من میماند، فقط و فقط نتیجه کارهای خودم است. بخشش به صورتی در سر راه من قرار میگیرد که شرایط زندگی من را تغییر میدهد، وقتی من بخششی را انجام میدهم بدون هیچ انتظاری آن کار میکنم، چون فکر میکنم که این کمترین کاری هست که من میتوانم آن را انجام دهم، ولی خداوند هیچچیزی را بدون پاسخ نمیگذارد. خداوند خودش را بدهکار بندهاش نمیگذارد، من اگر یک کاری را انجام دهم، بلافاصله به خودم برمیگردد. بعضیاوقات چقدر چشم ما بسته هست و هوشیاری و چشم دل میخواهد که بعضی چیزها را ببیند. گسترشدادن کنگره ۶۰، سالمترین کاری هست که میشود برای کنگره انجام داد.
برای یک عدهای شاید قابلباور نباشد که یکنفری مسافرش را ازدستداده و در کنگره باشد. وقتی من میدانم که اعتیاد هزاران مادر را گریان کرده و هزاران مادر را گریان خواهد کرد، پرداختی که من میکنم، یک پرداخت جزئی هست. اگر یک میلیمتر کنگره را در مسیرش جلو ببرد، شاید چندین مادر دیگر گریه نکند و فرزندانشان نجات پیدا کرده و کنگره جهانی شود و همچنین این کار باعث میشود که شهرهای خودمان پیشرفت کند، اگر این کار باعث شود که جلوی گریه یک مادر گرفته شود، این برای من کافی هست و همین عمل دست من را در این دنیا و جهانهای دیگر میگیرد. گذشتن از وقت، لباس و انرژی خیلی راحت هست، ولی گذشتن از دارایی و پول خیلی سخت هست.
افرادی هستند که یک جایی که اسم پول به میان میآید، سخت میتوانند ببخشند، این افراد وقتیکه از این مرحله بگذرند، قطعاً میتواند از خیلی مراحل دیگر نیز بگذرند. باید در نظر داشته باشیم که قرار نیست که من هر چیزی که میبخشم، عین همان چیز به من برگردد، کائنات آن چیزی را برمیگرداند که من به نیاز دارم و این حال من را خوب کرده و به من آرامش میدهد. شاید من نیاز مادی نداشته باشم و از نظر معنوی بیشتر نیازمند باشم و آنوقت هست که برداشت من معنوی خواهد بود.
تایپ: همسفر لاله، راهنما همسفر مینو (لژیون دوم)
عکاس: همسفر ساناز (مرزبان نمایندگی)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1110