دومین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزش خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار با استادی راهنما مسافر محمدرضا؛ نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «وادی هفتم وتأثیر آن بر روی من» در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۲۱ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر؛ از لژیون محترم مرزبانی و نگهبان و دبیر محترم و همه شما عزیزان که این فرصت را در اختیار من قرار دادهاید تشکر میکنم. دستور جلسه این هفته وادی هفتم هست جلسه قبل استاد محترم بهخوبی و درستی توضیح دادند. وادی هفتم میگوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه دیگری آنچه برداشت مینماییم. وادیها قوانین هستی و قوانین حاکم بر زندگی ما هستند و چه بخواهیم و نخواهیم در زندگی ما جاری هستند چه اجرا بکنیم یا نکنیم وقتی با این قوانین و این وادیها آشنا بشویم میتوانیم بهتر زندگی کنیم. این وادی ما را به حرکت دعوت میکند وادی هفتم رمز و راز کشف حقیقت است رمز و راز یک کلیدی هست که گاوصندوق را باز میکند؛ حقیقت چیزی است که بوده؛ هست و خواهد بود مثل خداوند؛ نفس انسان؛ راستی و درستی ولی واقعیت چیزی هست که اکنون هست قبلاً نبوده و ممکن است پنجاه سال دیگر نباشد اما حقیقت درمان اعتیاد چیست؟ حقیقت درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ مسئلهاش حلشده و پروندهاش بسته شده است.
کنگره ۶۰ به این حقیقت رسیده و آن را کشف و آشکار کرده است. از ما میخواهد که این حقیقت را برای خودمان کشف کنیم رمز و راز کشف این حقیقت برای ما که نیازمند درمان اعتیاد هستیم در دو چیز میباشد یکی یافتن راه که کنگره راه را به ما نشان داده اگر این کارها و ریزهکاریها را انجام بدهید راه را یافتهاید اما آیا انجام دادن این کارها کفایت میکند؟ آیا وقتیکه همه ما وارد کنگره میشویم و میگویند منظم باشید سروقت بیایید آیا برداشت ما همه یکی هست؟ یکی نیست چراکه یک نفر ساعت پنج و ده دقیقه میآید و یکی ساعت چهار و نیم و اینجاست که از نظم برداشت متفاوتی شده است. یا راهنما به رهجو میگوید که داروی خود را به این اندازه و رأس ساعت استفاده کن حالا برداشت ممکن است برای فردی این باشد که اگر نیم ساعت هم دیر شد ایرادی ندارد این نوع برداشت ممکن است تو را در طول سفر به خطر بیندازد و اگر طبق برنامه کنگره حرکت نکنی سر از مسلخ در میآوری و سفرت را خراب میکنی؛ بنابراین دو پارامتر یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم مسئله مهمی است.
ما در طول هفته اگر نتوانیم پانزده ساعت برای خودمان وقت بگذاریم حقیقت را پیدا نکردهایم و به حقیقت درمان اعتیاد نرسیدهایم اولویت زندگیمان باید درمان اعتیادمان باشد چراکه اعتیاد بوده که زندگی من را مختل کرده شغل و جایگاه من را در اجتماع؛ خانواده؛ دوست و آشنا به خطر انداخته است و این خود من بودم که به این اعتیاد دامن زدهام و امروز اگر مسئولیت کار خودم را بپذیرم و مطیع کنگره باشم میتوانم به حقیقت درمان اعتیاد برسم. برداشت من باید این باشد که در طول سفر هرچند وقت به خودم مراجعه بکنم و ببینم چقدر پیشرفت کردهام. قبلاً برداشت از اعتیاد این بود که مرخصی دارد ولی ترخیصی ندارد و تا آخر عمر همراه تو خواهد بود؛ و ما در کنگره ۶۰ آموختیم که اعتیاد با مرگ از بین نمیرود و باید در همین دنیا آن را درمان و این مسئله را حل بکنیم وگرنه در جهان و جهانهای دیگر همچنان گریبان گیر ما خواهد بود و من باید طبق مثلث تغییر؛ تبدیل؛ ترخیص عمل بکنم.
من برای اینکه ترخیص شوم باید تغییر کنم بهعنوان مثال جسم را بهعنوان اتومبیل در نظر بگیرید که فرد راننده اوست؛ جسم میشود اتومبیل و فرد در اعتیاد میشود راننده و نفس آن حال اگر این جسم طی ده یا یازده ماه با داروی اوتی درست و تعمیر شد آیا این راننده این نفس این فکر و ذهن و جهانبینی احتیاج به آموزش و درست شدن ندارد؟ مسلماً اگر افکار راننده درست نشود باز دوباره این ماشین را به ته دره هدایت میکند و دوباره به تونل اعتیاد بگشت میکند. حالا که آمدهام به کنگره ۶۰ باید اخلاق؛ رفتار و حرکات من تغییر کند مثلاً غیبت میکردم دروغ میگفتم و قضاوت نادرست میکردم اکنون باید تغییر کنم و به آدم دیگری تبدیل بشوم. در کنگره همه مشغول خدمت هستند که یک نفر آموزش ببیند و حالش خوب بشود همه اینها مربوط میشود به برداشت من که از سفرم از آموزشها چه برداشتی دارم برداشت دارم که آمدم قطع مصرف بکنم یا اینکه درمان بشوم و تبدیل بشوم به یک انسان سالم و سازنده برای خودم؛ خانوادهام و برای جامعهام.
از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
اعلام سفر مسافرین رها شده از بند اعتیاد با راهنمایی مسافر محمد.
مسافر مصطفی؛ حسن؛ احسان؛ ابراهیم؛ علیاصغر از لژیون یکم.
عکاس: مسافر سعید لژیون چهارم
تایپ: مسافر محمدرضا لژیون هشتم
تنظیم: مسافر علی لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
605