جلسه دوم از دوره دوم کارگاههای آموزشی لژیون سردار به استادی راهنما همسفر نیره دنور، نگهبانی همسفر پروین و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «خدمت مالی و تأثیر آن روی زندگی من و سیدی کاغذ پوسیده» روز سهشنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم.
خدمت کردن در کنگره ۶۰ خیلی حال آدم را خوب میکند، حالا چه بهصورت مالی چه غیرمالی میتواند در پیشرفت چه در کنگره و چه بیرون از کنگره به من کمک کند. من خودم زمانی که وارد کنگره شدم وضعیت مالی مناسبی نداشتم؛ اما شکر خدا با وارد شدن در مسیر خدمت از آن زمان مسیر زندگی من عوض شد و مشکلاتی که با آنها دستوپنجه نرم میکردم، کمکم کمرنگ شد و توانستم به یک آرامش نسبی برسم.
میخواستم یک خاطرهای تعریف کنم که تجربه من از وارد شدن به لژیون سردار است. من چند سال در لژیون سردار حضور داشتم و مبلغ ۶ میلیون تومان را واریز میکردم؛ اما پارسال قبل از گلریزان مریض شدم و حالم اصلاً خوب نبود به صورتی که حتی در جلسات هم نمیتوانستم حضور داشته باشم تا اینکه بعدازظهر روز قبل که دوشنبه بود خوابیده بودم ساعت ۶ بعدازظهر بود یکدفعه از خواب بیدار شدم و انگار یک نفر به من گفت فردا در جشن گلریزان دنور بشو. هیچ پیشزمینهای نداشتم، پساندازی نداشتم، میتوانستم این مبلغ را تهیه کنم؛ اما خب باید از خودم میدادم، یک مقداری فکر کردم و گفتم من دنور میشوم.
زمانی که این تصمیم را گرفتم، شاید قابلباور نباشد اما سردرد من تا آخر شب خیلی تخفیف پیدا کرد و حال من بهتر شد و توانستم فردای آن روز در جشن شرکت کنم و دنور شوم؛ تعهد دادم و خدا را شکر که توانستم پرداخت کنم.
از آن روز به بعد خیلی از مسائل و مشکلات من حل شد، خیلی ترسها داشتم در وجودم اما بعدازآن از بین رفتند و به یک حال خوبی رسیدم که حاضر نیستم با هیچچیزی در دنیا آن را عوض کنم.
در رابطه با قسمت دوم دستور جلسه که سیدی کاغذ پوسیده است، جناب مهندس میگویند: «کسی که عقل دارد میتواند پول، علم و زور هم داشته باشد بهشرط اینکه در صراط مستقیم باشد». روی مسئله مالی همیشه جناب مهندس تأکیددارند که دقت بیشتری داشته باشیم.
من اول باید آن پول را بخواهم و بعد در مسیر آن حرکت کنم و ذرهذره آن را به دست بیاورم و ذرهذره این اتفاق میافتد. همانطور که جناب مهندس میگویند: «باران قطرهقطره جمع میشود و دریاها و اقیانوسها را به وجود میآورد». پس این از یک منبع کوچک نور شروع میشود و به یک روشنایی وسیع میرسد.
در مرحله اول توان مالی مهم است و دوم مشخص کردن هدف خیلی مهم است؛ یعنی من مشخص کنم که از چه راهی، از چه مسیری آن پول را به دست بیاورم و سوم رسیدن به خواسته است. آقای مهندس در سیدی میگویند: «جمعکردن ثروت بدون هدف کار انسانهای ابله است.» پس من باید آن پول را به دست بیاورم و درراه درست از آن استفاده کنم.
چرا در رابطه با مسائل مالی اینقدر تأکید میشود؟ از قدیم همیشه به ما میگفتند که پول چرک کف دست است و من خودم هم یکی از این افراد بودم؛ اما آقای مهندس میفرمایند: «معنویات در کنار پول است که کامل میشود و انسان در ادامه با آموزش و آگاهی که به دست میآورد سعی میکند که انتقالدهنده خوبی برای عقل باشد و عقل هم فرمان درستی بدهد تا من در ادامه بتوانم در مسیر زندگی خود در آینده موفق باشم».
.jpg)

تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه، عضو لژیون سردار
عکس: همسفر بهار، مرزبان خبری و عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
1263