جلسه چهاردهم از دوره هشتم کارگاه مجازی ویژه همسفران نمایندگی شهرری به استادی راهنما همسفر نسرین با دستور جلسه "وادی هفتم و تأثیر آن روی من" شنبه 18 شهریورماه ۱۴۰۲ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
همانطور که همگی میدانیم وادیها مانند نردبان یا زنجیرههای یک زنجیر متصل و پیدرپی هستند و هرکدام یکسری از قوانین حاکم بر نظام هستی را برای ما به زبان ساده بیان میکنند که این قوانین چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارند که باعث تفاوت و فرق جایگاهها در این بُعد میشود. اگر به گفته آقای مهندس ما به طبیعت نگاه کنیم و از آن الگوبرداری کنیم بهدرستی میبینیم که گیاهان، حیوانات، جامدات و هرچیزی که در جهان هستی وجود دارد از نظم خاصی برای ارتقاء پیروی میکنند تا به جایگاه واقعی خود برسند و در آن جایگاه قرار بگیرند. این مطلب را گفتم تا وقتیکه میخواهم در مورد این وادی زیبا که از دو بخش پیداکردن و یافتن راه تشکیلشده صحبت کنم، آمادگی پذیرش و دریافت، ابتدا برای خودم و بعد عزیزانی که به دنبال یافتن راه و برداشت مفید هستند وجود داشته باشد؛ چون درغیر این صورت نمیتوانیم بهسلامتی و با صلح از گذرگاهها و سیاهچالهها جان سالم به درببریم.
وقتی من به کنگره وارد شدم، شاید در ابتدا به خاطر درمان و رهایی مسافر از بند مواد بود؛ ولی در ادامه با گرفتن آموزشها و یادگرفتن قوانین وادیها و جهانبینی کاربردی توانستم از دیدگاههای منفی عبور کنم و برداشتهای ناسالمی که آلوده به ضدارزشها بود را از خودم دور کردم تا از وادی اول به وادی هفتم برسم؛ اکنون شش وادی را طی کردهایم که ۴ وادی در مورد تفکر، نوع تفکر، چگونه تفکرکردن و به چه چیزی فکرکردن یا فکرنکردن بود و در وادی پنجم شروع به حرکت درآوردن تمامی تفکرهای سالم و دوری از ضدارزشها بود و در وادی ششم با دوری از ضدارزشها و کاربردی کردن پلههای وادی پنجم توانستم تا حدی بهفرمان عقل نزدیکتر شوم و از مسائل کوچک و پیشپاافتاده تا مسائل مهم و بزرگ در زندگی از فرمان عقل پیروی کنم.
اکنونکه به این وادی رسیدهام میتوانم کلمهبهکلمه تیتر وادی را بهصورت مفهومی متوجه شوم و بدانم رمز و راز چیست؟ حقیقت چگونه است؟ یافتن راه بسیار مهم است و بعدازآن برداشتهای درست من از این راه است؛ باید بدانیم حقیقت چیزی است که همیشه بوده است؛ مثل قدرت مطلق و قوانین حاکم بر نظام هستی، قوانین ریاضی و نجوم یا قوانین علوم پزشکی و... باید بدانیم حقیقت در عین سادگی از پیچیدگی خاصی برخوردار است؛ مثل حقیقت ویروس کرونا، راه درمان و مقابله با آن که با تمام سادگی از پیچیدگی خاصی برخوردار بود و علم پزشکی در آن ناتوان بود. آقای مهندس با نگاه مهندسیگونه خودشان مسیر درمان را برای این بیماری پیدا کردند و همه ما اعضای کنگره ۶۰ و خانوادههایمان مدیون آقای مهندس هستیم و اگر این موضوع را بیان کردم به دلیل وضوح حقیقت درمان کرونا برای ما بود.
به گفته جناب مهندس شاید در ابتدا این وادیها فقط برای درمان اعتیاد بود؛ ولی آنقدر مطالب کلیدی در آنها وجود داشت که بعضی از کلمات را حذف کردند که همه در هر جایگاه و شرایطی از آن بتوانند برای حل مسائل روزمره زندگی استفاده کنند. وادی هفتم به منِ همسفر و مسافر سفر اول اهمیت راه و برداشتمان را نشان میدهد و نوید روزهای خوب بعد از رهایی با در دستداشتن اندوختههای این راه را میدهد. این وادی ارتباط مستقیم با وادی اول دارد؛ چون گفتهشده اولین قدم برای کشف حقیقت، یافتن راه است و راه درست با تفکر درست و سالم امکانپذیر است؛ یعنی نگاه واقعبینانه و بهدوراز هرگونه توهمی و فقط به سابقه درمانهای خارج از کنگره نگاه میکنیم یا ترکهایی که صورت گرفته میبینیم که شاید فرد بارها اقدام به ترک و درمان کرده و موفق نشده یا در خماری مانده است و هرروز، روزشماری میکند که چند ماه، چند روز و چند ساعت است که مصرف نکرده و آخر شب میگوید شکر خدا که امروز هم بدون مواد گذشت.
در کنگره بهدلیل پیدا کردن راه درست که همان درمان با متد DST و داروی OT هست و برداشتهای درست و مناسب که همان علم کنگره و جهانبینی است، فرد بعد از درمان و گذراندن دوره نقاهت اگر در انباری از مواد یا آشپزخانه ساخت شیشه هم مشغول باشد ذرهای تمایل به مصرف مواد ندارد؛ چون مسیر درستی را طی کرده و برداشتهایش همواره، همراه او هست و نفس خود را تربیتکرده است. فردی که در کنگره درمان میشود به تعادل میرسد؛ به گفته جناب مهندس درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان ما به این دو اصل در کنگره دست پیدا میکنیم.
از نگاه من قوانین و وادیهای کنگره من را به زندگی سالم هدایت میکند و در مسیر تزکیه و پالایش قرار میدهد و باید حرکت کنم که میدانم کار سادهای نیست؛ ولی شدنی است، البته اگر اول خود را بشناسیم و این شناخت به حرف نیست؛ چون باید نیروهای درونی را بهفرمان خود درآورم. نکتهای که در تمام وادیها ازنظر من مدام گوشزد میشود این است که بازیگر باشیم نه تماشاچی، حرکت کنیم نه در حالت سکون، مشورت بگیریم؛ ولی خودمان انتخاب کنیم؛ چون انسان همیشه بر سر دوراهی هستی ونیستی، راستی و پلیدی است اگر به این باور برسیم که حقیقت در دسترس ما نیست و در لحظه میتوان به آن رسید و دستیافت؛ اما با یک نقشه حسابشده قبلی. آنوقت است که هم از مسیر با تمام سختیها لذت میبریم و هم زندگی میکنیم و یاد میگیریم که باید پذیرا باشیم تا بتوانیم به خود برسیم؛ چون انسانی که لجبازی و مقابله میکند نمیفهمد و چون نمیفهمد نه راه پیدا میکند و نه به خواستههایش میرسد.
نویسنده: راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
438