چهارمین جلسه از دوره چهارم کارگاه های آموزشی -خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی گنجعلی خان کرمان، به استادی ایجنت محترم خانم مونا، نگهبانی مسافر سمیه و دبیری مسافر زهرا، با دستور جلسه «در استحکام پایه‌های علمی و مالی کنگره من چه کرده‌ام؟» روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ راس ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر
در استحکام پایه‌های علمی و مالی من چه کرده‌ام؟ این یکی از دستور جلسات بسیار مهمی است که در لیست دستور جلسات سالیانه کنگره 60 قرار دارد که همگی اعم از کمک راهنمایان، مسافران، همسفران، تازه واردین، سفر دومی‌ها، سفر اولی‌ها، بایستی هر هفته در مورد این دستور جلسات فکر کنیم و چنددقیقه‌ای تمرکز کنیم.
باید هرکس در هر جایگاهی هست، فکر کند که در استحکام پایه‌های مالی و علمی چکار کرده است؟ در دستور جلسه نیامده است که مرزبان‌ها چکار کردند و یا جناب مهندس چکار کرده‌اند؟ هرکس باید این سؤال را در دنیای درون و بیرون از خودش بپرسد و صادقانه جواب بدهد.و به نظر من خوب است که خودمان را ترازو تصور کنیم، یعنی خودمان را قضاوت کنیم. آن چیزهایی که از بدو ورود به کنگره را به دست آوردیم، بسنجیم. کسی هست که یک ماه است آمده، فردی شش ماه است آمده، کسی هست که یک سال مسیر درمان را طی کرده و به رهایی رسیده است و کسی که بعد رهایی همچنان مانده و به او خدمت داده‌شده و برکت خدمت در زندگی‌اش جاری است.
این چیزهایی که من می‌گویم به دست آورده‌ام، جزء دستاوردهای من بوده است. بعدازاین بگویم که من در این مسیر چکار کرده‌ام؟ در سفر اول هستم، آیا بار اضافه برای لژیون هستم؟ همیشه باعث دردسر می‌شوم؟ همیشه مورد انضباطی دارم؟ همواره کلینیک اسم من را به‌عنوان تأخیری یا غیبتی رد می‌کند؟ با دیگران ارتباط خارج از کنگره دارم و دائم مرزبانی من را می‌خواهد یا شربتم را درست نمی‌خورم و روی برنامه نیستم؟ در این صورت برای لژیون و کنگره بار اضافی شده‌ام.
گونه دیگری هم داریم که من سعی می‌کنم یک یار خوب برای راهنمایم باشم، هوای بقیه هم لژیونی‌هایم را داشته باشم. وقتی می‌بینم راهنمایم در لژیون سردار است، بقیه اعضای لژیون را خیلی دوستانه جمع می‌کنم و راجع به دستور جلسه صحبت و مشارکت می‌کنیم. در جلسه بچه‌ها را ترغیب به آموزش می‌کنم، مثلاً می‌گویم بچه‌ها اگر سی‌دی‌هایتان کامل نیست، الان بیایید سی‌دی‌هایتان را تکمیل کنید. چنین شگردهایی سفر دومی‌ها می‌توانند انجام بدهند، نه اینکه بخواهند پا جای پای راهنما بگذارند.
سفر دومی‌ها راهنمایی در لژیون انجام نمی‌دهند، اما می‌توانند یک رابطه دوستانه برقرار کنند. حال باید فکر کنم که آیا من آن مدلی هستم یا این مدلی؟ و این‌ها را در کفه ترازو سبک و سنگین بکنم و بعد آن وقت می‌فهمم کجای کار قرار دارم. این خیلی مسئله مهمی است.
وقتی من به این دستور جلسه فکر کردم، یک مثلثی برایم تداعی شد که مثلث مسائل مالی، علمی و نیروی انسانی است. هر سازمانی برای رشد و بقا و توسعه خودش نیاز به این سه آیتم دارد. کنگره یک سازمان مردم‌نهاد است. مردم‌نهاد یعنی با کمک اعضا اداره می‌شود. ما در کنگره، هم نیاز به پول‌داریم، هم نیاز به نیروی انسانی و هم نیاز به علم‌داریم.علم کنگره بسیار پیشرفته است. به طوری که هر هفته آقای مهندس یک سی دی آموزشی پنجاه، یا شصت‌دقیقه‌ای از مسائل ناب و علمی جهان امروز، برای ما بیان می‌کنند.
در مورد نیروی انسانی هم که الحمدالله افراد لایق و صدیق و خدمتگزاران واقعی در کنگره بی‌شمار هستند. افرادی که رها شدند، سفیدپوش هستند و دارند از وقت و جان خودشان مایه می‌گذارند برای اینکه بتوانند به همدردان خودشان کمک کنند.
مطلب دیگر هم مسئله مالی است. آیا می‌شود بدون پول قدم از قدم برداشت؟ شما از این در بخواهید بیرون بروید و تاکسی بگیرید، باید حداقل ده هزار تومان در جیبتان باشد، اگر نباشد نمی‌توانید حرکت کنید. و نمی‌توانید جایی بروید. کنگره هم نیاز به پول دارد. وظیفه من رهجو در کنگره این است که در قسمت مالی و علمی کنگره فعال باشم. الان در نمایندگی تهران افرادی هستند که مشغول ادامه تحصیل در رشته روانشناسی هستند و دارند علم کنگره را به دانشگاه‌ها انتقال می‌دهند.
الان مراکزی هستند که روان‌پزشکان و دکترها را پرورش می‌دهند، اما یک سری علوم به‌صورت تئوری به آن‌ها ارائه می‌شود که متأسفانه هیچ کاربردی ندارد. حدود دو سه سالی است که اعضای این سیستم، علم کنگره را به دانشگاه‌ها می‌برند و به گوش اساتید و دانشجویان می‌رسانند. واقعاً کم‌کم دانشگاه‌ها دچار یک تحولی می‌شوند و این اتفاق بسیار خوبی است و دانشجوها و اساتید با اشتیاق به کنگره می‌آیند.
من خودم نیز از آن افرادی هستم که دارم تحصيلم را در رشته روانشناسی ادامه می‌دهم. وقتی کنفرانس می‌دهم، واقعاً سکوت محض برقرار می‌شود و همه مشتاقانه گوش می‌دهند؛ زیرا یک سری معلوماتی را می‌شنوند که تا به امروز نشنیده‌اند. ما می‌گوییم شیشه درمان دارد. هفته پیش مقاله درمان شیشه در بزرگ‌ترین سایت مقاله و دانشمندان بزرگ دنیا، سایت ریسرچ گیت چاپ شد.
آقای مهندس یک سایتی به نام خودشان، حسین دژاکام، دارند و مقالاتی که پذیرفته می‌شود، آنجا ثبت شده است. می‌توانید وارد این سایت بشوید و مطالعه کنید.این اتفاق بسیار بزرگی است که یک نفر با شجاعت اعلام کرده است که شیشه با این دارو و این روش درمان دارد و این مسئله در یک مجله بزرگ آمریکایی به چاپ رسیده است و ما چقدر سعادتمندیم که در چنین جایی درمان می‌شویم و آموزش می‌گیریم.
تایپ: مسافر زهرا - لژیون دوم نمایندگی گنجعلی خان
ویرایش: مسافر فاطمه کمک راهنما –نمایندگی گنجعلی خان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
429