English Version
English

محرم شدن از عمل سالم اتفاق می‌افتد

محرم شدن از عمل سالم اتفاق می‌افتد

جلسه‌ی دوم از دور سی‌ و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، با استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "D.SAP" و در ادامه تولد پنج سال رهایی مسافر علیرضا، شنبه 6 خرداد 1402 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که در این جایگاه هستم. از نگهبان و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم. دستور جلسه دیسپ است و چگونگی استفاده دیسپ و بیان فواید آن تکرار مکررات می‌باشد. زمان حقانیت امور را روشن می‌کند. در اوایل کنگره 60 اعضای کنگره باوری به روش DST نداشتند. گذر زمان حقانیت روش DST  را اثبات کرد و امروز ما همه اثبات حقانیت این روش هستیم. دیسپ هم همین‌گونه است. تولید دیسپ خیلی به روش تدریجی شباهت دارد. تفاوت زیادی بین دیسپ و سرکه سیب وجود دارد و تفاوت سرکه سیب و دیسپ مشابه تفاوت سقوط آزاد و روش تدریجی است. این تفاوت را کسانی می‌توانند بگویند که استفاده کرده باشند. حقانیت دیسپ در دوران کرونا نیز خود را نشان داد و من خود کرونا را با دیسپ به‌سلامت پشت سر گذاشتم.

دیسپ برای کاهش وزن بسیار مؤثر است به‌خصوص دیسپ انگور. من دیسپ را اکسیر جوانی خطاب می‌کنم و کسانی که مرتب و صحیح از آن استفاده می‌کنند خود اثر آن را می‌دانند. امیدوارم همه‌ی ما استفاده کنیم. شاید برخی فکر به خاطر امور مالی فروش آن در کنگره 60 انجام‌ می‌شود ولی اصلاً این‌طور نیست. کسانی که استفاده می‌کنند بهره کافی را می‌برند. من به علی تبریک می‌گویم.  به راهنمای او آقای فریدون رفاهی تبریک عرض می‌کنم که در سفر اول راهنمای ایشان بودند.

من وقتی با علی آشنا شدم که مرزبان پارک طالقانی بود. علی بسیار تغییر کرد و این را از خدمت شخص در کنگره 60 و کجا خدمت کردن او می‌توان فهمید. روزهای جمعه در کنار مهندس دژاکام خدمت می‌کند و این بسیار توفیق است که می‌توان رفتار آن بزرگ را دید و از او آموزش گرفت. اگر تغییر در درون ایجاد نشود هیچ اتفاقی نمی‌افتد و علی در حال تغییر است. به او تبریک می‌گویم. در بخش مالی کنگره هم یک روز در هفته خدمت می‌کند. وقتی شخص اجازه خدمت پیدا می‌کند یعنی محرم است.

این محرم شدن از عمل سالم اتفاق می‌افتد. علیرضا راهنماست و در حال خدمت است و امسال 4 رهجوی او آزمون کمک راهنمایی را قبول شدند. به همسفر و دختر علیرضا ، هستی، تبریک عرض می‌کنم. وقتی انسان حال خوب را در کنگره 60 دریافت می‌کند سعی می‌کند آن اقوامی که با او هم حس هستند را با خود به کنگره 60 بیاورد. به علیرضا و تمام همسفر هایش، خواهر علیرضا، خواهرزاده‌هایش دختر نازنینش تبریک عرض می‌کنم. زمانی علیرضا برای یک محله باعث نگرانی و دردسر بود و امروز به لطف الهی هر کس او را می‌بیند حس آرامش از او دریافت می‌کند.

آرزوی مسافر علیرضا:
آرزوی عمر طولانی و سلامتی جناب مهندس دژاکام را دارم.

اعلام سفر مسافر علیرضا:
آنتی ایکس مصرفی هروئین، مدت 12 ماه سفر کردم به راهنمایی آقای فریدون ، راهنمای سفر دوم  آقای زرکش، رهایی پنج سال و یک ماه.

خلاصه سخنان مسافر علیرضا:
خداوند را شاکرم که همچین فرصتی به من داد و الان 6 سال است که در کنگره 60 هستم. از آقای زرکش تشکر می‌کنم که لطف کردند. از آقای مهندس خیلی ممنونم. هر چه فکر می‌کنم گویی مانند یک رویاست. یک نفر آنقدر قوی است که خالق کنگره 60 است. در و دیوار همه‌چیز به او کمک می‌کند که در اثراتی که می‌خواهد بگذارد موفق باشد. سیب خود را به مهندس نشان می‌دهد. تمام دغدغه‌ی مهندس به رهایی رسیدن انسان‌ها و شادی خانواده هاست. من روزهای جمعه مثل یک دربان هستم.

دیروز ساعت 6 صبح تشریف آوردند و ساعت 2 ظهر رفتند. بعضی وقت ما برای خود نیم ساعت یک ساعت صبر نمی‌کنیم ولی آقای مهندس به خاطر تک‌تک ما و رهایی و سلامت همه‌ی توان خود را قرار دارند. من آدمی بودم که محبت را فراموش کرده بودم ولی مهندس از قلب‌ها وارد می‌شود. اگر امروز ما جمعیت زیادی داریم فقط به عشق این آدم است. از آقای زرکش تشکر می‌کنم. اگر امروز حال خوبی دارم صدقه‌سر بزرگ‌تر هاست. صدقه‌سر کسانی است که علیرضا را حفظ کردند.

از  آقای فریدون و مرزبانی و بچه‌های لژیون متشکرم. امسال برای من یک سال آموزشی خیلی خوب بود. از همسر آقای ضیایی متشکرم. از همسفر عزیزم(همسرم)  ممنونم. همینطور از دیگر همسفرانم تشکر می کنم. و از سردار ممنونم... .  هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم خانواده به این بزرگی داشته باشم و دوستانم از شعبه‌های مختلف بیایند. این آبروی مهندس است. این درستی راه است؛ چون روزی جواب سلام من هم در محله‌ی خودم نمی‌دادند.

سخنان راهنمای همسفر مسافر علیرضا:
در طلبت رها شدم درد شدم دوا شدم
من نه منم شما شدم تازه خودم جدا شدم

نغمه منم نوا منم شوق منم شعف منم
سوز فراق نی منم شور سمای دف منم

خیلی خوشحالم و خوشحالی من قابل وصف نیست. بابت امروز و تولد و بودن کنار شما عزیزان خدا را شکر می‌کنم. یادی می‌کنم از آقای فریدون که علیرضا عزیز و همسرشان را راهنمایی کردند. به  همسران  تبریک می‌گویم. وقتی همسر علیرضا به لژیون من آمد فقط می‌خواست برود ولی تغییرات علیرضا باعث شد آموزش پذیر تر شود و ماند و آموزش گرفت و الان جزو راهنماهای خوب است. حضور در لژیون سردار کمک زیادی به او کرد. ندیدم کسی که بخواهد و نتواند.

 

سخنان همسر مسافر علیرضا:
در این جایگاه فقط سپاس‌گزاری به ذهن من می‌رسد. از آقای مهندس تشکر می‌کنم برای عشق و علاقه‌ی بین اعضای خانواده‌ام و برای رهایی. واژه رهایی واژه بزرگی است. همه‌ی ما ها قبل از کنگره 60 راه‌های زیادی را امتحان کردیم و حاضر بودیم کل داراییمان را برای رهایی و درمان بدهیم. آقای مهندس این رهایی را به اعطا کردند و چقدر زیباست که ما فراموشکار نباشیم. زندگی من به دو بخش قبل و بعد کنگره 60 تبدیل‌شده و کنگره باعث تغییرات زیادی در من شده است و حتی اهداف زندگی من را تغییر داده است. بعد از کنگره هم لحاظ روانی و هم مادی به آرامش رسیدیم.

 

تهیه گزارش و ارسال به سایت: مسافر فرید لژیون چهاردهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .