English Version
English

رسیدن به مقصد راستین

 رسیدن به مقصد راستین

بارها توپ بسکتبال آرام چرخ خورد و درون سبد افتاد. آن‌قدر هنرمندانه این کار را انجام می‌داد که فراموش کردم نیم‌ساعتی بود که در پارک طالقانی به دنبال ایشان می‌گشتم. با لبخند، پرانرژی و با دقت بسیار به همسفر دیگری طریقه توپ انداختن در سبد بسکتبال را آموزش می‌داد. از همان نگاه اول مرا به خود جذب کرد. مشتاقانه به انتظار ایستادم تا آموزش تمام شود. جلو رفتم و خودم را معرفی کردم. با متانت و خوش‌رویی پذیرای من شد.
با ۲۲سال تخریب شیشه مسافرش وارد کنگره شد. حدود ۱۰ماه‌ به راهنمایی مسافر مهدی و همسفر زهرا سفر کرده و اکنون ۱سال و ۳ماه است که رهایی دارند. همسفر مهسا نگهبان بسکتبال پارک طالقانی و خدمتگزار سایت در شعبه پرستار است که از گردنه‌های سختی عبور کرده و با رسیدن به نور و آرامش این جایگاه را کسب کرده است. ساعتی را در کنار هم به گفتگو نشستیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

چگونه برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم تا بتوانیم به‌ نحو مطلوب از تعطیلات در جهت درمان و کمک به خودمان استفاده کنیم. چه تفاوتی در تعطیلات قبل از کنگره و بعد از ورودتان به کنگره داشتید؟
از بزرگی در کنگره شنیدم «صبح‌ها قبل از اینکه روز خود را شروع کنم، قبل از هر کاری و هر طوری که شده ۱۰دقیقه سی‌دی می‌نویسم.»
به‌نظر من باید از همین موضوع سرمشق گرفت و از آن استفاده کرد. برای اینکه انرژی ذره‌ای کنگره در زمان تعطیلات در من جاری باشد، باید هر روز صبح؛ حتی اگر هم در سفر هستم ۱۰دقیقه از سی‌دی خود را بنویسم تا انرژی لازمه را دریافت کنم و راه آموزش هم برای من باز باشد.
قبل از ورود به کنگره زمانی که به سفر می‌رفتم، صبح زود برایم معنایی نداشت و نصف روزم از دست می‌رفت؛ ولی زمانی که وارد کنگره شدم، صبح زود و انرژی آن معنای دیگری برای من دارد و از سفر خود بهتر استفاده می‌کنم.

با توجه به اینکه ۳سال پی‌درپی در جایگاه خدمتی نگهبان بسکتبال فعالیت دارید و در مسیر خدمت همیشه موانعی وجود دارد، لطفاً بفرمایید این جایگاه خدمتی چه تأثیری روی نقطه تحمل شما و چه بازتابی در زندگیتان داشته است؟
بودن در این جایگاه خدمتی باعث شده گره‌های دورنی خود را به‌مرور زمان پیدا کنم و روی آموزش‌های خود بیشتر تفکر کنم. به نظر من از آموزش گرفتن تا عملی کردن آن طیف بسیار بالایی وجود دارد که در اینجا وادی پنجم خودش را نشان می‌دهد. همین امر باعث می‌شود که تمرینی برای زندگی من باشد که بتوانم ظرف درونی خود را روز‌به‌روز بزرگ‌تر کنم.
در کنگره۶۰ برای همسفران شرایط ورزش بسکتبال وجود نداشت. از زمانی که آقای مهندس فرمان برپایی این ورزش را دادند با مشکلات و موانع زیادی رو‌به‌رو شدیم. یکی از این مسائل این بود که زمانی که پارک طالقانی تعطیل می‌شد و هفته آینده حضور پیدا می‌کردیم با خرابی میله‌های بسکتبال مواجه می‌شدیم و همین امر باعث شد که در چینش و جمع‌آوری میله‌ها تفکر بیشتری کنم تا کسی آنها را حرکت ندهد که باعث خرابی مجدد شود.

به نظر شما منظور از جهانبینی ورزش چیست. ضمن اینکه هدف کنگره از شرکت در مسابقات چیست و حامل چه پیامی می‌تواند باشد؟
منظور از جهانبینی در ورزش این است که دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم. برای مثال آدرنالینی که توسط ورزش کردن در من ترشح می‌شود، باعث بالا رفتن هیجان و احساسات زیاد در من می‌شود و من با آموزش‌هایی که گرفته‌ام باید تقسیم انرژی کنم تا آن هیجان باعث نگردد که خدایی نکرده با برخورد اشتباه، کسی را آزرده‌خاطر کنم.
شرکت در مسابقات این را به من همسفر نشان می‌دهد که در کجای مسیر آموزش قرار گرفته‌ام. زمانی که خطا و یا اشتباه دیگری را می‌بینم از او آموزش بگیرم که من هم رفتار ناشایستی از خود نشان ندهم و روی اصول و قوانین حرکت کنم.
«ما در کنگره باخت نداریم.» این جمله را بارها و بارها شنیده‌ایم. من اوایل آن را درک نمی‌کردم و برایم معنایی نداشت تا اینکه در آن قرار گرفتم. همیشه شنیده‌ایم که از اشتباهات خود درس بگیریم. در کنگره۶۰ از کلمه «آموختن» به جای «باخت» استفاده می‌شود؛ به‌این‌دلیل که من برگردم و نگاه کنم که در کجای بازی خطا داشته‌ام و دفعه بعدی آن اشتباه را تکرار نکنم. همین امر باعث بازنگری می‌شود که روی صورپنهان من تأثیر به‌سزایی خواهد داشت. شرکت در مسابقات این را به من همسفر نشان می‌دهد که‌ چقدر آموزش‌های خود را عملی می‌کنم تا یاد بگیرم همیشه قوانین را رعایت کنم.

با توجه به اینکه مدتی در قسمت سایت کنگره فعالیت داشته‌اید لطفاً بفرمایید عملکرد سایت چگونه می‌تواند در تحقق هدف کنگره۶۰ تأثيرگذار باشد؟
یکی از فواید سایت با خبر بودن از مراسمات و اتفاقات دیگر شعب می‌باشد. از طریق سایت، مرزهای کنگره۶۰ به دیگر نقاط جهان افزایش پیدا می‌کند و با توجه به اینکه سایت انگلیسی فعالیت خود را آغاز کرده‌، مطالب به کشورهای دیگر انتقال داده می‌شود و به جهانی شدن کنگره کمک می‌کند.
هدف همه‌ ما رهایی انسان‌هایی است که در تاریکی اعتیاد غرق شده‌اند و هیچ راه بازگشتی برای خود پیدا نکرده‌اند. هدف آقای مهندس این است که این علم به دیگران انتقال پیدا کند تا آنها هم بتوانند راه خود را پیدا کنند و همه از این حال خوش برخوردار باشند. یکی از راه‌هایی که همه دنیا را به یکدیگر وصل کرده، ارتباطات مجازی است. کنگره از همین امر استفاده می‌کند تا پیام رهایی را از طریق نمونه‌های آشکار به دیگران برساند.

به‌ نظر شما چرا آقای مهندس به این نتیجه رسیده‌اند که باید مسافران و همسفران زمانی را کاملاً از کنگره دور باشند و به زندگی عادی خود بپردازند؟
هدف کنگره۶۰ استحکام پایه‌های خانواده است. آقای مهندس همیشه به روابط بین اعضاء خانواده توجه بسیار دارند. در تمام طول سال اعضاء یک خانواده کنگره‌ای در جهت اهداف کنگره در حرکت هستند و تقریباً تمام ساعت‌های مفید خود را در کنگره حضور دارد و به دیگر افراد خدمت می‌کنند. همه‌ ما هر روز در تلاش هستیم که آرامش و آسایش را به خانه بیاوریم و در کنار هم زندگی کنیم و لذت ببریم.

جمله زیبایی که در کنگره شنیده‌اید و آن را سر لوحه زندگی خود قرار داده‌اید؟
«آخر امر، امر اول اجرا می‌شود.» این جمله را خیلی دوست دارم؛ زیرا من را به سمت تفکر کردن سوق می‌دهد و پیام حرکت کردن و باز شدن مسیر را به من گوشزد می‌کند.
زمانی که هدفی را برای خود تعیین می‌نماییم، تمام تلاش خود را برای رسیدن به کار می‌بریم. گاهی اوقات تفکر کردن را فراموش می‌کنیم که از چه مسیری حرکت کنیم بهتر است و چه مسیری ما را به بیغوله‌ها می‌برد؛ ولی اگر من نقشه حرکت برای خود ترسیم کنم و تمام طول مسیر را بسنجم؛ به‌خاطر اینکه در صراط مستقیم و درست حرکت می‌کنم، راه برای من نمایان می‌شود و تمام نیروهای الهی به من کمک خواهند کرد؛ درنتیجه به آن آخر امر که هدف نهایی من بوده‌ است، می‌رسم.

در تعطیلات دور شدن از آموزش‌های کنگره، مسافران به‌خصوص سفر اولی‌ها را با آسیب‌های متعددی روبرو می‌کند، به‌نظر شما نقش همسفران در این روزها چیست؟
وظیفه همسفر محیا کردن امنیت، صبر و فضای آرام است تا مسافر سفر خوبی داشته باشد. او در این شرایط باید آموزش‌هایی را که در طول این یک‌سال گرفته است اجرایی کند. اگر مسافر سفر اول بدخلقی کرد این را بداند که حال بد او به‌خاطر دارویی است که در حال مصرف آن است؛ لذا نباید هیچ انتظاری از او داشته باشد و تعادل خود را به‌هم نریزد.

چگونه مسافران و همسفران در کنگره می‌پذیرند که کوتاه‌ترین راه، همیشه درست نیست و به‌دنبال راه درست یا همان صراط مستقیم قدم برمی‌دارند؟
همه‌ مسافران و همسفرانی که در کنگره حضور دارند، راه‌های زیادی را برای ترک اعتیاد رفته‌اند؛ ولی عمر همه‌ آنها کوتاه بوده است. اگر قرار بود با کوتاه‌ترین مسیر به نتیجه برسیم، هیچ‌کس در زندگی تلاش نمی‌کرد و همه چیز برای همه مهیا بود.
آقای مهندس بیان می‌کنند «بهترین راه، همان صراط مستقیم است که ما را به مقصد راستین می‌رساند؛ ولی راه رسیدن همیشه هموار نیست.»
اگر در مسیر رسیدن به هدف، چالش‌های زیادی داشته باشم و جلوی پای من سنگی بزرگ قرار بگیرد، برای من آموزش دارد و لذت وصال را بیشتر می‌کند.

همسفر مهسا را درحالی ترک می‌کنم که طنین زنگ‌دار صدایش در سرم می‌پیچد و به یادم می‌آورد که اگر مسافری به درمان و حال خوش می‌رسد، بی‌شک نقش همسفرش کمتر از خود او نیست.

گروه سایت همسفران آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .