سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
در سفر دوم قضیه خیلی متفاوت است دیگر نه دفترچهای داری، نه یک پنجمی و نه راهنمایی به آن شکل و نه بیست و یک روزی داری بلکه یک بازده داری، میگویند قطع کردی حالا برو تا به خودت برسی. ما سفر دومی داریم ولی مسافر سفر دوم کم داریم همه سفر دومی هستیم و موادی هم مصرف نمیکنیم ولی کدامیک از ما داریم در طول سفر دوم حرکت میکنیم؟ مسافر سفر دوم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ مسافر سفر اول یک پنجم کم میکند شانزده پله را هر بیست و یک روز طی کرده و حدود یازده ماه سفر میکند باید چهل سیدی هم بنویسد و وقتی این شرایط را داری آقای مهندس در پاسپورت تو مهر میزند بغلت میکند و به تو گل رهایی میدهد میگوید خوش آمدید بیا وارد سفر دوم بشو، حالا آیا مسافر سفر دوم هستی یا نیستی؟ این مهم است، مسافر سفر دوم میبایست یک کارهایی انجام دهد ولی دست خودش است. سفر دومی یک سری وظایف دارد، این لژیونها تشکیل شده برای حرکت در دل سفر دوم و راهنما در عمق سفر دوم حرکت میکند. اعضای لژیون سردار دارند در عمق سفر دوم حرکت میکنند کسانی که در ویلیام و جونز مینشینند همینطور وگرنه در سفر دوم شما چه کاری میکنید؟ چه داری و چه تغییراتی به وجود آوردهای؟ اصلا لژیون سردار مختص سفر دومی است، من میبایست خودم را به شکلی بشناسم، آیا با سیدی گوش دادن میشناسم؟ خود خالق سیدی میگوید که اگر اجرا نکنی به هیچ دردی نمیخورد. روز چهارشنبه آقای مهندس صحبت کردند و گفتند به کلام و دل و اینها نیست بلکه به عمل کردن است داشتند راجع به وادی چهاردهم صحبت میکردند و میگفتند همه چیز به عمل است و در آخر رسیدند به پهلوانها و کسانی که خدمت مالی میکنند. آقای مهندس تعریف میکنند که یک نفر آمد گفت آقای مهندس من تو را دوست دارم ولی با خانوادهات حال نمیکنم مهندس گفتند تو اگر عاشق باشی و دوست داشته باشی سر و ته قضیه را باید دوست داشته باشی، تو اگر خداوند را دوست داری باید جلد اول تا آخرش را دوست داشته باشی، وقتی که خودت سیر شدی موظفی که دیگران را سیر کنی این قانون را در لژیون سردار به ما یاد میدهند و خیلی از شما که اینجا نشستهاید نگهبان، دبیر و خزانهدار و متولی این لژیون هستید و میبایست یک مشارکتی بکنیم تا بتوانیم چهار نفر را جذب کنیم. این حلقه زور خیلی زیادی دارد باید این حلقه را قوی کنید تا سردار این جا حضور داشته باشد. عظمت و قدرت و حس شما این اتفاق را رقم میزند حالا کاری نداریم که بعضی از ما فراموش کاریم که روزی که آمدم با یک حال خراب آمدم و قبلا را یادم رفت.

آقای مهندس فرمودند جهنم در انتظار آن آدمهاست که گذشته خود را فراموش میکنند حالا امروز به کنگره آمدهایم و نام یک بخشنده را گرفتهایم میتوانیم ۶ میلیون، پنجاه میلیون، صد میلیون یا یک میلیارد یا یک هکتار زمین بدهیم باید کسی را داشته باشیم که ده میلیارد به کنگره پول بدهد که در جمعمان داریم فقط مقصر من و شماییم که این دانش را نتوانستهایم کامل گسترش دهیم. باز هم میگویم کنگره پول هیچ کدام از ما را نمیخواهد سفر دوم ما و رهایی ما را میخواهد، بخشندگی و گذشت ما را میخواهد سعی کنیم زمانی که وارد سفر دوم میشویم کوله پشتی خود را زمین نگذاریم و این در سفر دوم است که به وجود میآید. نوزاد که به دنیا میآید او را در دستگاه میگذارند در کنگره این شکل نیست و در سفر دوم هیچ اتفاقی نمیافتد بلکه در کارخانه و همان سفر اول باید این آپشنها را روی شما بگذارند یعنی در سفر اول باید بخشش جا بیافتد یک سری توانمندیها مانند کمک راهنما شدن و خدمت کردن باید جا بیافتد و نطفه این را باید در سفر اول گذاشت. برای همین است که آقای مهندس میفرمایند کسی که شش ماه از سفر اولش گذشته میتواند عضو لژیون سردار شود و این اتفاق خیلی بزرگی است و خیلی کوچک شمرده میشود که من به این شکل نگاه کنم که پول میدهم. در کنگره ۱۵ هزار نفر دارند سفر میکنند و این اعداد و ارقامی که پرداخت میشود هیچی نیست و کنگره به سختی دارد این کار را انجام میدهد. شما حساب کنید سیستم به این بزرگی دارد میگردد آیا هزینه ندارد؟ اینها به درستی برای ما روشن نیست یک دفعه میگوییم یک میلیارد، یک میلیارد برای یک خانواده چهار نفره زیاد است ولی برای یک شعبهای مثل شعبه شما که حدود ۴۴۵ نفر مسافر دارد زیاد نبوده و خیلی عدد بالایی نیست. آب و برق و امکانات هست آیا این ۴۰۰ و خردهای نفر هزینه میکنند؟ سفر برای همه رایگان است، چرا سفر برای یک سفر اولی رایگان است؟ به این خاطر که آقای مهندس را دارد به خاطر داشتن ۱۴ دیدهبان است، به خاطر وجود کلی ایجنت و کمک راهنما است و به خاطر اینکه کلی عضو لژیون سردار دارد. هزینه من که سفر اول را رایگان انجام دادم را شما سفر دومیها دادید همه ما به این شکل بودهایم و این قضایا را اگر مفهمومی نگاه کنیم خیلی فرق میکند.الان اینجا را چه کسی خریداری کرده است؟ با توجه به اینکه یک مطلب هم هست که غیر از اینکه خودمان را حفظ میکنیم باید ازدیاد هم پیدا کنیم و بزرگ و بزرگتر شویم برای اینکه حال آدمهای بیشتری خوب شود.
تایپ : مسافر احسان
ویراستاری: مسافر سعید
تنظیم و ارسال مطالب: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1589