English Version
English

مسئولیت درمان هر شخص بر عهده خودش است

مسئولیت درمان هر شخص بر عهده خودش است

نهمین جلسه از دوره سی و یکم جلسات ویلیام وایت به استادی مسافر داود، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» جمعه 12 اسفند ماه ۱۴۰۱ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان داود هستم مسافر سیگار ؛
خیلی خوش حال هستم که فرصتی پیش آمد تا در لژون ویلیام وایت پارک طالقانی خدمت کنم، امیدوار هستم که جلسه خوبی را در کنار هم داشته باشیم. خداقوت عرض می کنم خدمت آقای خدامی و آقای کامران رک که واقعا زحمت می کشند و از نگهبان و دبیر جلسه سپاس گذاری می کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند.
درمورد دستور جلسه؛ وظایف راهنما و‌ رهجو، هرشخص در هر جایگاهی که باشد چه سفر اول چه سفر دوم چه کمک راهنما چه ایجنت و دیده بان یک مسئولیتی نسبت به خود و دیگران دارد. مثلا یک سفر اولی مسئولیت درمان سیگار خودش را دارد، زمانی بود که در کنگره60 هر شخصی بیشتر سیگار می کشید نشان دهنده حال خوب وی بود با این توجیح که سلامت سیستم ایکس را به نمایش می گذارد اما امروز این موضوع برعکس شده است و ‌ما می دانیم سیگار مستقیما روی سیستم ایکس اثر می گذارد و کسی که سفر اولی باشد و درمان سیگارش را شروع نکند به طور کامل سیستم ایکس او احیاء نمی شود.

این وظیفه دوطرفه است، برای اینکه وظایف به درستی عمل بشود درکنگره60 یکسری قوانین و اصول طراحی شده است که بخشی از این قوانین مکتوب شده و بخشی لسانی و شفاهی است. به نظر من به صورت کلی وظیفه رهجو درست سفر کردن است اما وقتی درست سفر کردن را می شکافیم ممکن است صد ها وظیفه دیگر در درونش باشد. من همیشه نظرم این است که رهجو ها یک ساعت قبل از شروع جلسه در شعبه حضور داشته باشند، فرایند شروع جلسه به درمان رهجو کمک می کند وقتی رهجو هنگام شروع جلسه حضور پیدا کند رهجو چیزی از این فرایند ندیده است و همه چیز را آماده میبیند که باعث بد عادت شدن و تنبلی رهجو ها می شود. خود من خیلی اتفاقی یک روز قبل از شروع جلسه حضور پیدا کردم دیدم همه مشغول هستند و باهم همکاری می کنند این نقطه عطفی بود تا من بهتر به وظایفم عمل کنم.
من کمک راهنما هستم به نظر من وظیفه راهنما باید آموزش گرفتن باشد، وقتی با این دید وارد شوم که می خواهم به عده ای آموزش بدهم ممکن است به خودم این اجازه را بدهم که قوانین را رعایت نکنم.

چقدر خوب است که در کنگره60 قدیمی بشویم اما کهنه نشویم! کهنه شدن خطرناک است و باعث می شو‌د هنجار شکنی کنیم.
من مرزبان بودم که آقای مهندس فرمودند کسانی که درکنگره60 جایگاه خدمتی دارند باید سیگارشان را درمان کنند، من واقعا سیگار کشیدن را دوست داشتم و لذت می بردم از سیگار، با خودم فکر کردم من به عنوان مرزبان در قبال بنیان کنگره ۶۰ وظیفه ای دارم، چون ما هرچیزی که بدست آورده ایم از علم آقای مهندس است و هیچکس از خودش چیزی ندارد، تصمیم گرفتم سفر سیگارم را شروع کنم و بعد ها متوجه شدم چقدر حرف درستی زدند آقای مهندس ‌‌و چقدر به من کمک کرد. ممنون که به حرف هایم توجه کردید.

 

عکس و تایپ: مسافر سیگار امید

تنظیم: مسافر سیگار محمد 8

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .