English Version
English

اکثر ما توقع داریم که همه‌چیز در زندگی از همان روز اول درست، بی‌نقص و مهیّا باشد.(نمایندگی شیروان)

اکثر ما توقع داریم که همه‌چیز در زندگی از همان روز اول درست، بی‌نقص و مهیّا باشد.(نمایندگی شیروان)

سومین جلسه‌ از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی شیروان، با استادی مسافر نجمه، نگهبانی کمک راهنما مسافر مریم و دبیری مسافر سمیرا، با دستور جلسه «ازدواج»  روز شنبه ۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ رأس ساعت 15:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان نجمه هستم یک مسافر

دستور جلسه‌ این هفته ازدواج است. در قرآن آمده ازدواج یکی از رسوم مبارکی است که بین زن و مرد اتفاق می‌افتد. اضلاع مثلث ازدواج، زن و مرد هستند و ضلع‌ سوم، نقاط مشترک آنهاست. وقتی ازدواج می‌کنیم، نباید توقع داشته باشیم شخص مقابل ما تمام و کمال و بدون عیب باشد. وقتی زندگی‌ مشترک شروع می‌شود، ما وارد یک سفر می‌شویم؛ سفری که پر از تجربه است، پر از پستی‌ها و بلندی‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌ها...

من از آموزش‌های کنگره آموختم که اگر همسرم در اخلاق و کردارش مشکلی دارد، من هستم که باید با او سازگار بشوم. زن و شوهر بایستی نقاط قوت یکدیگر را پیدا کنند و روی نقاط مشترکشان کار کنند. وقتی نقاط ضعف را ببینیم، زندگی‌مان روزبه‌روز سردتر می‌شود و از هم دورتر می‌شویم و هیچ ‌وجه مشترکی بینمان باقی نمی‌ماند؛ اما وقتی نقاط قوت همسر خود را ببینیم، زندگی‌مان گرم‌تر می‌شود و این موضوع روی فرزندانمان هم قطعاً تأثیر مثبت خواهد گذاشت.

در اوایل‌ ازدواج پیش‌ می‌آید که زن و مرد به علت اینکه بااخلاق هم آشنا نیستند، در زندگی‌ با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شوند. ما گاهی با خواهر و برادرمان که از کودکی در کنار هم بزرگ شدیم، نمی‌سازیم. حالا یک آدم غریبه وارد زندگی ما می‌شود، معلوم است کمی دچار چالش‌ می‌شویم. تا سختی نباشد، قدر آسانی را نمی‌دانیم.اکثر ما توقع داریم که همه‌چیز در زندگی از همان روز اول درست، بی‌نقص و مهیّا باشد؛ بهترین مسکن، ماشین و...  اما این‌ها به‌مرورزمان به دست می‌آیند.

آقای مهندس می‌گویند؛ در ازدواج، بین هر دو نفر باید حس برقرار باشد، وقتی حس باشد و دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند آن زندگی روند زیباتری دارد.در قدیم، بیشتر ازدواج‌ها به خواست پدر و مادرها بود و مادران ما چه صبورانه زندگی کردند و چندین بچه را بزرگ کردند. من هم از مادرم یاد گرفتم که در زندگی صبور باشم.

مورد جالبی که آقای مهندس به آن اشاره می‌کنند، جاذبه است.اگر من می‌خواهم جاذبه داشته باشم، با عمل بینی و گونه گذاری و تغییر چهره نمی‌شود. جاذبه حسی است که بین دو نفر شکل می‌گیرد.زن و شوهر ازنظر اقتصادی و تحصیلات نباید خیلی از هم دور باشند. مثلاً شخصی که تحصیلات عالیه دارد، اگر با شخصی ازدواج کند که سیکل است، احتمال دارد به مشکل بخورند.

پارسال دستور جلسه ازدواج برای من یک تلنگر بود، فکر کردم؛ حال که دارم به پایان سفر می‌رسم، نکند همسرم را فراموش کنم و مغرور شوم! او مرا را از همه نظر، مالی و معنوی حمایت کرد تا توانستم به درمان و حال خوش برسم. پس باید قدر‌دان او باشم.ما همه در زندگی‌ همسفر خانواده و عزیزانمان هستیم. من، همسرم، دخترم و پسرم همه یک مسیر را طی می‌کنیم. وقتی دست همدیگر را بگیریم، زندگی‌مان قشنگ‌تر پیش می‌رود.

امیدوارم همه ما آموزش‌های کنگره را جدی بگیرم و در زندگی کاربردی کنیم. بارها شاهد بودیم که خیلی از زندگی‌ها در حال نابود شدن بودند، اما با کسب آگاهی و شناخت، توانستند از مشکلاتشان عبور کنند. همه این برکات را مدیون آموزش‌های کنگره و وجود آقای مهندس هستیم. امیدوارم رهایی و حال خوش تک‌تک‌ شما عزیزان را ببینم.

تایپ: مسافر سمیرا- نمایندگی شیروان
ویرایش: کمک راهنما مسافر ناهید- نمایندگی شیروان
بازبینی: مسافر سودابه- نمایندگی آکادمی
ارسال: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .