English Version
This Site Is Available In English

مراقب اعمال و رفتار خود باشیم

مراقب اعمال و رفتار خود باشیم

بعضی از ما فکر می‌کنیم که اگر از یک صفت و خصلتی که در دیگران است بدمان می‌آید یا از آن متنفریم، پس خیلی آدم حسابی و کار درستیم و هیچ زمان نمی‌شود که ما دچار این‌چنین صفات بدی شویم، ولی باید بدانیم اگر ما در چنین شرایطی این‌همه جبهه می‌گیریم و این‌قدر ابراز تنفر و انزجار می‌کنیم، به خاطر این است که اگر به حقیقت درونمان پی ببریم خواهیم دید بدبختانه ما نیز بذری از آن خصلت و ویژگی بد در وجودمان داریم که شاید یک روز جوانه زند و رشد و نمو کند و اگر بسترش آماده شود متأسفانه ما نیز دچار همان چیزی می‌شویم که از آن بدمان می‌آید، شنیده‌ایم که می‌گویند از هر چه بدت می‌آید سرت می‌آید.

و همه قانون جذب را هم می‌دانیم که افکار مثبت، مثبت را جذب می‌کنند و افکار منفی، می‌گردند و آنچه منفی ست را می‌گیرند و جذب می‌کنند.

غالباً هم همین‌گونه است انسان‌هایی که خیلی عیب رفتار و کردار دیگران را بزرگ و قبیح جلوه می‌دهند خودشان دقیقاً دچار مشکلی اساسی هستند.

 

            http://gemup.ir/do.php?imgf=aamal.jpg

شاید بارها حتی از نزدیکانمان شنیده‌ایم که چقدر وحشتناک و ناامید کننده از وضع نابسامان اخلاقی و اقتصادی اجتماع صحبت می‌کنند و اظهار تأسف و دلواپسی می‌کنند، اما در اصل این‌گونه نیست و می‌دانی که خود همین افراد جزء همان گروهی هستند که مدام در حال ایراد گرفتن از آنانند.

ما باید همیشه و در همه حال در مورد همه‌ی دیده‌ها و شنیده‌هایمان، احتیاط کنیم و بی‌دلیل و بی‌محابا و در اموری که اصلاً دخلی به ما ندارد، در مورد اعمال و رفتار دیگران قضاوت نکنیم. 

اگر از کسی کینه به دل داریم و از دیدنش حالت انزجار و تنفر داریم این بسیار وحشتناک است و حاکی از آن است که اینکه من از او بدم می‌آید نخست ریشه در درون خودم دارد و داشتن چنین حسی به شخصی و دیدن عیبی در او، کاملاً به خاطر این است که من نیز از همان جنسم.

و می‌دانیم ذرات ناخالص خواسته‌ها و حس‌های منفی می‌گردند و هم‌جنس و هم نام خود را جذب می‌کنند و اگر این‌گونه باشد که من مدام در حال خشم و کینه و عداوت بسر می‌برم، این به دلیل همین است که درون من پر است از ناخالصی و بار منفی که به‌محض اینکه در میدان نیروی منفی دیگری قرار می‌گیرد، بلافاصله آن را جذب می‌کند و اصلاً مهم نیست که مسافت بین من و آن چقدر باشد.

چون گفتیم حس برابر همان نیرویی است که در بیرون است و این نیرو حتماً باید بستر به فعل درآمدن را پیدا کند، یعنی باید در محدوده‌ی یک میدان بار قرار گیرد تا بتواند هم‌جنس خودش را جذب کند، اگر در من ذرات ناخالصی و بار منفی وجود دارد، حتماً به‌محض قرار گرفتن در آن میدان، هم نام خودم را که چیزی جز بدی‌ها نیست جذب می‌کنم.

 و اینکه بعضی‌ها، جامعه و شرایط را علت ایجاد خیلی از جرائم و یا بروز خیلی از نابهنجاری‌ها می‌دانند،  این بستر  به خودی خود نمی‌تواند تنها دلیل ساختن این‌گونه افراد شود، درست است که یک جامعه بد و ملتهب بستری است برای به فساد کشیدن شخص،  ولی این فقط به‌منزله یک میدان است و نه همه‌ی لوازم و اگر در من باری از آن نیرویی که در آن میدان است نباشد، کج‌روی‌های جامعه نمی‌تواند در من نفوذ کند، زیرا جنس خواسته و حس من چیز دیگری است و بدی‌ها را جذب نمی‌کند ولی به‌محض قرار گرفتن در کوچک‌ترین میدان افکار و اعمال مثبت سریع آن‌ها را جذب می‌کند و در خود پدیدار می‌کند.

آری انتخاب و قدرت تصمیم‌گیری و اختیار آدمی باعث می‌شود که با تفکر و اندیشه و محاسبه، خودش راهش را و مسیر زندگی‌اش را انتخاب کند، این خواست درون من است که مشخص می‌کند من مواد مصرف کنم و یا به دیگران بدی کنم یا خیر، درونی پر از خوبی و صداقت داشته باشم و به‌جای تمرکز روی مسائل دیگران به ارزیابی خودم برسم و توان و انرژی‌ام را صرف پیدا کردن معایب دیگران نکنم.

و به همین دلیل است که همیشه خرد جمعیِ نادرست نمی‌تواند تمام یک جامعه را به فساد بکشاند، کما اینکه در همه‌ی ادوار مختلف دیده‌ایم که باوجود بستر مناسب و آماده، جهت بدخلقی‌ها و خداستیزی‌ها،  اما هیچ‌وقت تمام افراد آن جامعه را در برنگرفته و فقط کسانی قربانی طرز نگاه و خرد یک جمع، حتی کثیر قرارگرفته‌اند که در درونشان زمینه و بستر لازم را داشته‌اند، یا به عبارتی بذر آن در نهادشان بوده است و به‌محض گرفتن سیگنال منفی جذب آن شده‌اند و اگر این‌چنین نبود خداوند هیچ زمان بندگانش را مواخذه نمی‌کرد و آنان را به خاطر وجود شرایط و جو اجتماع تبرئه می‌کرد.

و اما متأسفانه نفس با حقه‌های بسیار زیرکانه همیشه زشتی‌ها را آن‌چنان خوب جلوه می‌دهد و از من قهرمان می‌سازد که جز با بالا بردن دانش و آگاهی و تزکیه و پالایش نمی‌توانیم، دستش را بخوانیم و او را دوست و همراه خود ندانیم. 

اگر من توانستم این را بدانم که خودم چقدر پر از عیب و نقصم، یقیناً دیگر کاری به کار دیگران ندارم و این یعنی پنجاه درصد تزکیه و پالایش.

و بدانیم که اگر عیبی را در دیگران دیدیم، آن را بزرگ نکنیم و دست به تفحص و پلیس‌بازی نزنیم که به همه ثابت کنیم نظرمان در تشخیص آن عیب درست بوده است، اصلاً مگر من کی هستم و چه‌کاره‌ام، مگر  مفتّشم که شغلم ایجاب کند پیگیر رفتار و اعمال دیگران باشم.

و این را بدانم که باید روی خودم و زندگی خودم متمرکز باشم و در حریم دیگران دخالتی نکنم و مرز و حدود حرمت‌ها را نگه‌دارم. 

 

 

برگرفته از سی دی قضاوت
نگارش لیلا همسفر عبدالخالق
ویراستاری و ثبت همسفر لیلا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .