English Version
This Site Is Available In English

مورفین بزرگ‌ترین شادی‌آور قرن است

مورفین بزرگ‌ترین شادی‌آور قرن است

اولین جلسه از دور بیست و دوم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر ماهان با دستور جلسه: «شیشه و سایر مخدرها» روز جمعه 13 آبانماه 1401 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ امیدوار هستم حال همه شما خوب باشد حال من هم به حمدالله خوب است. امروز جمعه ساعت ۰۸: ۰۸ دقیقه در پارک طالقانی تهران سیزدهم آبان ماه سال هزار و چهارصد و یک.
دستور جلسه همان‌طور که دبیر اعلام کردند، ما پیگیری می‌کنیم درمان مواد شیشه را و گفته بودیم که از دستور جلسات کنگره تبعیت نکنیم و راجع به مسائل فنی و تخصصی مواد مخدرهای مختلف و کیس‌ها هم می‌آیند و گزارش می‌دهند و وضعیت خودشان را عنوان می‌کنند.

جلسه قبل به‌تنهایی راجع به شیشه صحبت کرده بودیم و گفتیم درمان شیشه با دوز مصرفی ۲ دهم تا ۳ دهم شروع می‌شود و بار اول که می‌خواهیم به مصرف‌کننده داروی ot را بدهیم، خود ما این کار را انجام می‌دهیم با سرنگ انسولین که ۱ سی‌سی هستند، ۲۰ واحد؛ یعنی ۲ دهم سی‌سی داروی ot را زیر زبان فرد مصرف‌کننده می‌ریزیم و تا ۵۰ ثانیه نگه می‌دارد و بعد آن را قورت می‌دهد. بلافاصله نباید آن را قورت دهد چون جذب آن کندتر است. با آب دهانی که در دهانش جمع می‌شود بعد از ۵۰ ثانیه قورت می‌دهد. روز دوم از واحدهای ۳ دهم استفاده می‌کنیم. شما فرض کنید داروی ot ممکن است بعضی را با همان دو دهم و سه‌دهم نشئه کند و با همان مقدار حتی چرت هم بزند خطری ندارد چون تا ۱ سی‌سی هم اثر کشنده‌ای ندارد ولی ممکن است برای بعضی‌ها چرت به همراه بیاورد. بهتر است که ما دوز اولی را کم بدهیم؛ اولی ۲ دهم و بعد ۳ دهم.

وقتی‌که شخص مصرف‌کننده شیشه است و ما به آن ot می‌دهیم، آیا ot جواب می‌دهد؟
بله ۱۰۰% ot جواب می‌دهد تردید نکنید. ot نه‌تنها به شیشه جواب می‌دهد بلکه به حشیش هم جواب می‌دهد، به کوکایین جواب می‌دهد، به الکل هم جواب می‌دهد؛ به همه جواب می‌دهد؛ یعنی ماده مخدری نداریم که ot به آن جواب ندهد، چون همه این‌ها مواد مخدر زیادی درون بدن را بالا می‌برد مثل دوپامین. دوپامین را ما شناخته‌ایم؛ مواد مخدر دیگر هم ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و همه دوپامین را تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ چه حشیش باشد، چه کوکایین باشد و چه الکل، هر ماده مخدری باشد، دوپامین را تحت تأثیر قرار می‌دهند و اوپیوم (تریاک) دوپامین بدن را ۴ برابر می‌کند، ۴۰۰ درصد افزایش می‌دهد و به علت داشتن ترکیبات متنوع زیاد، برای همه این‌ها قابل‌درمان است ولی نکته‌ای که برای شیشه باید در نظر بگیریم، همراه ot اصلاً داروی دیگری نیاز نیست چون مثلاً برای شیشه داروی ضدافسردگی بدهید اصلاً جایز نیست؛ چون خود همان تریاک گفتیم ۳% تا ۲۳% مورفین است؛ مورفین از لغت الهه مرفعه می‌آید؛ مرفع یعنی الهه شادی، یعنی خود مورفین بزرگ‌ترین شادی‌آور قرن است. وقتی مورفین می‌دهید دیگر فلکسیتین چه است لورازپام چه است از این‌ها هیچ‌کدام استفاده نمی‌کنیم خواب‌آورها هم همین‌طور اگر همراه درمان شیشه بخواهید ot بدهید و بعد قرص‌های روان‌گردان هم بدهید، مثلاً برای افسردگی یک‌چیز بدهید برای خواب یک‌چیز بدهید اصلاً کار را خراب می‌کند؛ یعنی تمام سیستم را به هم می‌ریزید ot را خراب می‌کنید و نمی‌گذارید ot کار خودش را انجام بدهد.

یک سری از یزدی‌ها برای زیارت به خانه خدا رفته بودند قدیم‌ها گروهی می‌رفتند تک‌به‌تک نمی‌رفتند تور و این‌ها هم نبود ناهار هم می‌خوردند پول می‌گذاشتند و گوشتی چیزی می‌خریدند و آبگوشت بار می‌گذاشتند که برای ناهار بخورند، یک عرب هم می‌آید و یک موش صحرایی گرفته بود و در دیگ آبگوشت می‌انداخت و می‌گفت انأ شریک؛ یعنی من هم شریک حالا انأ شریک نکنید، یعنی وقتی‌که تریاک را می‌دهید قرص‌های روان‌گردان انأ شریک هست و سیستم را خراب می‌کند. ما هر چیزی که میگوییم تجربه کرده‌ایم اصلاً ما نتوانستیم کسی را به تعادل برسانیم که داروهای روان‌گردان هم استفاده می‌کرد و به بعضی‌ها هم میگویم که اگر می‌خواهید مصرف کنید خودتان میدانید ولی اصلاً به درمان نمی‌رسید. پس این نکته بسیار مهمی است که همراه داروی اوپیوم در درمان اعتیاد از داروهای دیگر به‌هیچ‌عنوان استفاده نشود. اوایل ممکن است کمی سخت باشد ولی بعداً درست می‌شود و این نکته را هم حتماً در نظر بگیریم که ما مسئله‌ای داریم به نام سازگاری وقتی‌که می‌خواهیم از روی شیشه بروید روی تریاک درست است که تریاک جواب می‌دهد ولی بلافاصله جواب نمی‌دهد، چون باید بدن ذره‌ذره بسنجد، بشناسد و تشخیص بدهد. بین ۲۰ روز تا ۲ ماه گاهی اوقات این عمل سازگاری انجام می‌گیرد. شما می‌توانید مریض را متقاعد کنید که صبر داشته باشد و این سازگاری صورت بگیرید کاملاً این قضیه انجام می‌گیرد و بعد اینکه شیشه تنها باشد از روی جدول که داریم پله‌ها بالا می‌رود تا به دیلی ۴/۵ سی‌سی ۶ سی‌سی حتی گاهی اوقات ممکن است تا دیلی ۹ سی‌سی در روز یعنی ۳ سی‌سی tds در روز بالا برود. وقتی بالا رفت ۲۱ روز دیگر متوقف می‌شویم و بعد تیپر می‌کنیم و به پایین کاهش می‌دهیم تا به صفر برسد. وقتی درمان صورت می‌گیرد دیگر مسئله وسوسه و آن داستان‌های حال خرابی که باید از مکان‌هایی فاصله بگیرد که مواد هست و این‌ها همه بیرون ریخته می‌شود و هیچ مسئله‌ای دیگر در این مقوله نداریم که مشکل‌آفرین باشد.

این مسئله مواد مخدر شیشه تنها بود. حال می‌خواهیم ببینیم که ممکن است ترکیبی باشد فرد شیشه مصرف می‌کند. مثلاً فرض کنیم با الکل.
میکروفون را به خانم دکتر فرشته بدهید. اگر مریضی مراجعه می‌کند و شیشه با الکل مصرف می‌کند شما چه برنامه‌ای به او می‌دهید؟

سلام دوستان دکتر فرشته هستم یک همسفر؛ خوشحال هستم که شما دوستان را می‌بینم البته من تا به الآن با این مورد برخورد نکرده‌ام ولی در کل ما هر بیماری که در کلینیک وارد می‌شود اگر با یک ماده‌ی مخدر دیگری یا به‌نوعی الکل باشد ما برنامه را بر این می‌گذاریم که فردی که شیشه مصرف می‌کند با کوکایین یا شیشه مصرف می‌کند با تریاک شیشه با کوکائین یا هر چیز دیگری، ما در مرحله اول میگوییم که اول شیشه را کنار بگذارد و آن ماده‌‌ مواد دیگری مثلاً شما کوکایین یا هرویین را مصرف بکن و میزان مصرف را کم کن و بعد از ۳ جلسه آینده به پیش ما بیایید.
مهندس: ببینید جواب سؤال من را بدهید؛ شیشه با الکل.

دکتر فرشته: در مورد الکل خب هر دو در دوتا مسیر مختلف هستند. من فکر می‌کنم ما باید به درمان شیشه بپردازیم، اصلاً کاری به الکل نداریم؛ الکل را آن مقداری که مصرف می‌کند را تیپر می‌کنیم و به‌مرور کم می‌کند من این کار را توصیه می‌کنم.
مهندس: مرسی میکروفون را به رزیتا بدهید ببینیم جواب چه می‌دهد.

سلام دوستان دکتر رزیتا هستم همسفر؛ صبح همگی به خیر. آقای مهندس من فکر می‌کنم که اول‌ازهمه مصرف الکل را ما روی برنامه میاوریم و طی دو ماه به آن فرصت می‌دهیم که الکل را یواش‌یواش پایین بیاورد و تقریباً تا چهل پنجاه برساند.
مهندس: متشکرم. میکروفون را بدهید به دکتر بهنام.

سلام دوستان دکتر بهنام هستم یک همسفر؛
جناب مهندس در مورد الکل یک حساسیت خاصی وجود دارد. حتماً همه عزیزان مستحضر هستند که ما مخدر را حتی قطع ناگهانی کنیم، بیمار حداکثر دردهای شدیدی را تجربه می‌کند. جز موارد خاصی که بیماری‌های قلبی خاصی دارد و تحمل درد آن می‌تواند مرگ‌آور باشد در موارد دیگر این ریسک را ندارد اما در مورد الکل، قطعاً نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم چون قطع ناگهانی الکل برای فردی که الکلی واقعی است نه حالا کسی که تفننی الکل مصرف می‌کند، حتماً می‌تواند کشنده باشد؛ بنابراین همان‌طور که عزیزان گفتند در این موارد قطعاً باید الکل پله‌پله ازنظر پروتکل‌های وزارت بهداشت تیپر بشود یا برود روی داروهای خاصی که برای بحث الکل است و یا کلینیک‌های ویژه‌ای که برای درمان الکلی ایجاد شده است اگر موافقت بکند با تیپر کردن الکل و به حدی که رسید آن موقع بحث درمان را به همان سبک که در مورد شیشه فرمودید برای آن شروع کنیم.
مهندس: ببینید عزیزان توجه کنید ما راجع به درمان‌های کنگره ۶۰‌ صحبت می‌کنیم؛ ما اصلاً اینجا کلاس تشکیل می‌دهیم که درمان‌ها و متدهای کنگره ۶۰ را اجرا بکنیم؛ پس راجع به متدهای دیگر ما کاری نداریم؛ اینجا فقط راجع به متد کنگره ۶۰ صحبت می‌کنیم که در کنگره ۶۰‌ چه‌کاری انجام می‌دهند.
دکتر مجید شما صحبت کنید.

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر؛ عرض ادب و احترام دارم طبق قوانین که وجود دارد ما می‌بینیم که مصرف الکل قالب هست یا شیشه، بر اساس آن، ما مورد را انجام می‌دهیم. اگر مصرف قالب شیشه باشد خب ما درمان را برای شیشه می‌گذاریم و الکل هم یک ماه تا چهل روز تیپر را انجام می‌دهیم اگرنه، مصرف قالب الکل باشد شیشه را قطع می‌کنیم؛ اما چیزی که برای خود من پیش آمد قبل از جلسه دیشب به آن فکر می‌کردم، ما در موردبحث شیشه و این‌که شیشه تنها مصرف بشود قبلاً صحبت فرمودید اما اینکه شیشه با قرص با حشیش و مخصوصاً با هروئین دارد مصرف می‌شود زیاد در جامعه داریم.
مهندس: نه فقط الکل را جواب بدهید.
دکتر مجید: مصرف شیشه با الکل کیس ما نداشتیم آقای مهندس برای من هم سؤال هست که چرا مثلاً شیشه با الکل زیاد باهم این دو باهم ترکیب؟
مهندس: اگر فردا بیاید شما چکار می‌کنید؟
دکتر مجید: ما مصرف قالب را حساب می‌کنیم شیشه است یا الکل است؟!
مهندس: آفرین مرسی.
میکروفن را به دکتر بدهید.

سلام حسن هستم یک همسفر؛ خیلی متشکرم از وقتی‌که برای مشارکت به من دادید. همکارهای عزیز فرمایش کردند، آقای مهندس فکر می‌کنم  کیسی که ما با آن برخورد می‌کنیم به‌اصطلاح روی دو ماده هست حالا اینجا بحث شیشه و الکل است باید ببینیم که فرد به کدام وابستگی بیشتری دارد؛ روی آن وابستگی که بیشتر است به‌اصطلاح فوکوس می‌کنیم. من می‌گویم اگر شیشه غالب هست یا اینکه روی شیشه می‌خواهیم بحث کنیم، ما روی شیشه تمرکز کنیم و به رهجو بگوییم که فعلاً الکل را می‌تواند در کنار این ادامه دهد، ولی به‌اصطلاح در فازی که به شرایط بهتری رسید روی الکل هم به‌اصطلاح کار می‌کنیم متشکرم.

مهندس: متشکرم حسن مرسی ممنون.
ببینید وقتی بحث الکل می‌شود این را باید خیلی توجه بکنید؛ ما دو رقم داریم؛ یک عرق‌خور داریم و یک الکی؛ این‌ها باهم فرق می‌کنند. گرچه برخورد می‌کنیم می‌گویند ما الکلی هستیم.  عرق‌خور با الکی فرق می‌کند؛ آنهایی که مشروب می‌خورند خیلی طول می‌کشد تا بخواهند الکلی بشوند یعنی یک نفر مثلاً هفته‌ای یک‌بار، هفته‌ای سه بار مشروب بخورد این الکلی نمی‌شود. شاید ۱۰ سال ۱۵ سال طول بکشد که الکلی بشود، مگر به‌صورت یومیه و روزها صبح‌ها الکل بخورد آن موقع ممکن است الکلی بشود. قدیم‌ها که مشروب می‌خوردند، در مشروب خوری افراط می‌کردند. شب که در مشروب خوردن افراط می‌کردند و صبح که از خواب بیدار می‌شدند سردرد داشتند و حالشان خراب بود، به خاطر اینکه این سردرد و این خماری را از بین ببرند یک استکان دومرتبه مشروب می‌خوردند که به آن استکان می‌گفتند خمارشکن؛ صبح که بیدار می‌شدند خمار بودند سردرد و بی‌خوابی و ... این‌ها یک استکان صبح ناشتا مشروب می‌خوردند و به آن می‌گفتند خمارشکن، این قانون را مرتب که تکرار می‌کردند، این‌ها الکلیسم می‌شدند. شب‌ها می‌خوردند و صبح‌ها هم می‌خوردند و ذره‌ذره الکلیسم می‌شدند. الکلیسم فردی است که الکل به آن نرسد، شروع می‌کند به لرزش؛ اگر رو تخت این را بگذاری و الکل به آن نرسد این‌قدر تشنج می‌کند که از تخت پایین میفتد. کماکان برای درمان الکلی‌ها، الکل آن‌ها قطع می‌شود، آن‌ها را به تخت می‌بستند که از تخت زمین نخورد. ما در ایران الکلیسم نداریم؛ من هنوز خودم شخصاً ظرف بیست‌وسه چهار سالی که کار کردم نمی‌دانم شاید به‌ندرت برخورد کردم ولی به یک الکلیسم برخورد نکردم که کسی باشد که الکلیسم باشد و الکل به آن نرسد و حالت تشنج برسد. در کشورهایی مثل اوکراین، مثل روسیه، در آن‌طرف‌ها خیلی زیاد داریم؛ در آمریکا هم زیاد داریم. پس الکلیسم این است. آنهایی که ما در ایران داریم اسمشان عرق‌خور است. اگر می‌آید خودش هم می‌گوید من الکلی هستم من مشروب خور هستم بدانید که این الکلیسم نیست؛ بگویید نخورید چطور می‌شوید؟ ممکن است خیلی چیزها بگوید ولی اگر  گفت من نخورم به تشنج می افتم، نخورم به لرزش میفتم، اگر الکل نخورد دستش می‌لرزد، این حالت بشود آن موقع است که الکلی شده است. این نشانه را ما باید حتماً تأکید بکنیم و از آن‌ها بپرسیم وگرنه بیشتر آن‌ها عرق‌خور هستند. ولی باز چیزی که اینجا دکتر مجید هم اشاره کرد گفت ما کمتر برخورد می‌کنیم با کسی که مشروب با شیشه مصرف می‌کند؛ موارد خیلی خیلی کم است. در این موارد باز مسئله این است قالب کدام است؟! ما در مورد الکل استثنا داریم که آیا واقعاً الکلیسم است؟ اگر الکلیسم است می‌رود روی الکل؛ اگر قالب شیشه است، شیشه را می‌گیریم. در تمام سطوح بخواهیم برنامه‌ریزی کنیم ممکن است چند ماده باشد، آن ماده اصلی که خیلی قوی باشد، آن ماده قوی را می‌گیریم.
در کنگره آمدیم به فرض اگر الکلیسم بود با شیشه، قالب هم الکل بود، وقتی قالب الکل بود، ما شیشه را قطع می‌کنیم؛ قالب یعنی آن ماده دومی که اهمیت کمتری دارد قطع کنیم، مریض دچار سختی نمی‌شود، فرد مصرف کننده به‌سختی دچار نمی‌شود. مثلاً اگر الکی باشد با شیشه، اگر الکل نرسد قالب الکل است، به تشنج می‌افتد ولی شیشه را نزند طوری نمی‌شود؛ اینجا حتماً شیشه را قطع می‌کنیم و الکل را نگه می‌داریم و بعد عمل می‌کنیم.

حالا الکل هم در کنگره چطوری درمان می‌شود؟ در کنگره ۶۰ باز اعتقاد شخصی من این است اگر ما یک الکلیسم را بیاوریم و تبدیل به مریضی بکنیم که تریاکی بشود اوپیوم بخورد، اگر اوتی را مرتب مصرف کند خیلی بهتر از این است که الکلیسم باشد، چون الکلیسم به تشنج میافتد و خیلی وضعیت خطرناکی دارد. ممکن است در این تشنج‌ها زمین بخورد و سرش به جایی بخورد و خون‌ریزی کند، هزارتا آسیب و اتفاقات ممکن رخ بدهد ولی تریاکی خیر؛ این اتفاق‌ها برایش رخ نمی‌دهد. فردی که تریاک مصرف می‌کند می‌تواند به کار و زندگی خود برسد، کارهایش را انجام بدهد ولی کیفیت زندگی یک الکلیسم با تریاکی خیلی فرق می‌کند. کدام از کیفیت بهتری از زندگی برخوردار هستند؟ پس اگر مثلاً فرض کنیم یک الکلیسم تبدیل به یک تریاکی بشود ما برنده هستیم. باز قدم مهمی برداشته‌ایم. کما اینکه که اگر یک فرد شیشه‌ای بیاید تبدیل به یک تریاکی بشود باز ما برنده هستیم؛ چون تریاکی باز به کار و زندگی خود می‌تواند برسد حتی اگر یک هروئینی هم بیاید تبدیل به یک تریاکی بشود باز ما برنده هستیم، باز ما کار خوبی کردیم یک هروئینی تزریقی، هروئینی دودی را تبدیل به مصرف‌کننده تریاک کرده‌ایم؛ خودش به عقیده من گام بسیار مهمی است.

خب منظور من این بود که این‌ها اگر ما شیشه‌ای را اوتی بدهیم تریاکی بشود، خب بشود مهم نیست؛ الکی را بدهیم مصرف‌کننده تریاک بشود مهم نیست؛ کیفیت زندگی بهتری برخوردار است ولی درصورتی‌که اصلاً این‌گونه نیست؛ ما در کنگره اصلاً نداشته‌ایم که یک نفر را شیشه‌ای بوده و اوتی بدهیم و بیاید مصرف‌کننده تریاک بشود؛ اصلاً نداشته‌ایم. چون وقتی یک فرد شیشه‌ای تریاک مصرف می‌کند مانند یک دارو مصرف می‌کند؛ یک قطره به او دادند و گفتند صبح یک سی‌سی بخور، ظهر یک سی‌سی و شب هم یک سی‌سی. آن قطره را می‌ریزد و می‌خورد ولی معتادی بارها گفته‌ام که یک فرهنگ دارد می‌آید بغل گاز می‌نشیند با دوستان حرف می‌زنند جوک میگویند چایی می‌خورند و ذره‌ذره ۳، ۴ ساعت سرشان گرم است. این قطره را می‌ریزد مثل شربت سینه تمام می‌شود و بعد تنها است. پس این را بدانید وقتی‌که ما ot را می‌دهیم نگوییم که این معتاد می‌شود. تمام کسانی هم که قرص می‌خورند معتاد هستند. آیا آنهایی که قرص خواب می‌خورند معتاد نیستند؟ معتاد به قرص خواب است. آنهایی که قرص ضدافسردگی می‌خورند معتاد هستند. آنهایی که قند دارند معتاد به انسولین هستند. آنهایی که فشارخون دارند معتاد به قرص فشار هستند. پس همه هستند؛ آن اعتیاد تنها نقطه منفی این است که باید سر یک ساعتی دارو را مصرف کند. پس می‌بینیم که ot هم همین‌طور سر یک ساعتی باید مصرف کند. آن فرهنگی است که هروئینی می‌شود و می‌رود جنس را باید گران بخرد قاچاق بخرد مشکلات متعددی دارد کار نداریم؛ آن‌ها هستند خراب می‌کند. پس الکلیسم باز دومرتبه ما الکلی را بیاوریم روی ot بعد از مدتی هم الکل بخورد هم ot این کار خراب می‌شود. اگر جایگزین بشود ایرادی ندارد؛ بنابراین وقتی یک الکلی در کنگره ۶۰ بیاید به آن اعتماد نمی‌کنیم.

کسی که زیاد مشروب می‌خورد، عرق می‌خورد، هنوز الکلی نشده، عرق‌خور قهار است، ولی باز به الکل عادت کرده است، در مرحله اول الکل را تیپر می‌کنیم؛ تا دو ماه هرچقدر که مشروب می‌خورد می‌پرسیم چه نوع مشروبی می‌خورد؟ چقدر می‌خورد؟ میزان چند سی‌سی مصرف می‌کنی؟ و بعد مصرف را tds می‌کنیم و دو ماه الکل را تیپر می‌کنیم. ببینیم کلاس می‌آید؟ برنامه را عمل می‌کند؟ اگر همه‌چیز درست بود کلاس آمد عمل کرد بعد می‌برد روی ot آنجا الکل را حذف می‌کنیم و بعد ot به آن می‌دهیم؛ ot هم با ۳ دهم سی‌سی جایگزین می‌شود. هر وعده که می‌خورد را ot می‌دهیم. در این مورد هم افرادی که زیاد مشروب می‌خوردند و الکلی نبودند من با الکلی  در ایران برخورد نکرده‌ام، آن‌ها با ot کاملاً به درمان خیلی خوب و متعادلی رسیدند. پس در آنجا ما آن غالب را حساب می‌کنیم. حالا می‌رویم به مسئله‌ای که شیشه باشد با هروئین. فرد مصرف‌کننده پیش ما می‌آید و شیشه مصرف می‌کند با هروئین.

میکروفن را به اردشیر بدهید. مریض مراجعه می‌کند هم شیشه مصرف می‌کند هم هروئین؛ من مثلاً مریض هستم از من سؤال بپرسید من جواب می‌دهم.

سلام دوستان اردشیر هستم یک همسفر
خب شما چقدر شیشه مصرف می‌کنید؟
_ تقریباً یک گرم.
هروئین چقدر مصرف می‌کنید؟
_ هروئین یک ربعی کمتر از یک گرم
چون درواقع بین هروئین و شیشه نگاه می‌کنیم و قالب چی‌ است و شیشه قالبش زیاد است. ما اول درواقع هروئین را تیپر می‌کنیم و بعد از مدتی شیشه را با ot شروع می‌کنیم.
مهندس: خب مرسی جواب شما درست نیست. چون هروئین خیلی قوی است و آسیب جسمی آن‌هم خیلی بالاست، چون کسی که تنها شیشه مصرف بکند، وقتی آن را قطع کنیم، علامتش این است که فقط می‌خوابد، درواقع سندروم محرومیتش فقط خواب است، وقتی‌که شیشه را قطع کنیم، ۳ تا ۴ روز می‌خوابد اما تریاکی یا هروئینی برعکس هست، وقتی‌که هرویین را قطع می‌کنیم، شخص اصلاً خوابش نمی‌برد، بیرون‌روی می‌گیرد، عرق می‌کند، تشنج می‌گیرد، نه می‌تواند بنشیند نه نمی‌تواند بخوابد، پس به‌این‌علت هروئین نسبت به شیشه غالب است.

 

مشارکت همسفر حسن
من فکر می‌کنم که باید ببینیم ماده غالب چیست اما به‌هرحال موافقم که شیشه را قطع کنیم.
نکته‌ای را عرض کنم خدمت شما، من بیماری داشتم که هم‌زمان کراک و شیشه مصرف می‌کرد و می‌گفت که من شیشه را داخل دهان نگه می‌دارم تا خمار بشوم که مصرف کراک خوب اثر بکند، از شما می‌خواهم که در این مورد هم توضیح بدهید.
مهندس: گفتم که اثرات قطع هرویین بیرون‌روی، بی‌خوابی و... هست و اثر قطع شیشه خوابیدن هست، بنابراین ماده غالب هرویین هست، هرویین را نگه می‌داریم و بلافاصله شیشه را قطع می‌کنیم و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد، شیشه را کنار می‌گذاریم و پروتکل درمان هرویین را اجرا می‌کنیم.
در مورد سؤالی که اردشیر پرسید، باید بگویم هنگام پرسیدن سؤال باید چند کار را انجام بدهد، همه جزییات را باید بپرسد، اینکه هرویین را چگونه مصرف می‌کنید، من به‌عنوان تازه‌وارد می‌گویم ۳ گرم هرویین، درست است؟ باید بپرسید که این ۳ گرم هرویین را تزریق می‌کنم؟ به‌صورت دودی مصرف می‌کنم، اسنیف می‌کنم؟ همه این‌ها را باید مطرح بکند، در ضمن فرد را راستی آزمایی هم بکند، ببیند که درست می‌گوید یا خیر، باید شخص قیمت هرویین را بداند، قیمت تریاک را بداند، منظورم این است که وقتی می‌گوید ۳ گرم می‌کشم، باید بگوید هر گرم را چند می‌خری؟ یا شیشه چقدر می‌خری، گرمی چند و از کجا می‌خری؟ تا مطمئن بشود که وقتی فرد می‌گوید ۳ گرم، هست یا نیست، ۲ گرم هست یا نیست، باید بپرسد، در طول روز چند بار می‌کشی؟ این‌ها را باید حتماً بپرسید. چون وقتی سؤالات درست بپرسید، اعتماد شخص به شما جلب می‌شود، چگونه هروئین مصرف می‌کنی؟ روی زرورق یا تزریق؟ چه وقت‌هایی می‌کشی؟ چند بار در روز می‌کشی و چه ساعتی می‌کشی؟ باید وارد جزئیات مصرف بشود، پس در مصرف شیشه و هروئین، هرویین غالب است و هرویین را نگه می‌داریم و شیشه را بلافاصله قطع می‌کنیم. وقتی می‌گویم هرویین را نگه می‌داریم یعنی درمان را با پروتکل هرویین شروع می‌کنیم، منظور این است که هرویین را به‌عنوان پایه در نظر می‌گیریم و درمان را بر مبنای هرویین انجام می‌دهیم و اصل کار مصرف غالب هست، خود من مصرف تریاک داشتم با الکل، برای درمان الکل را کنار گذاشتم و تریاک را نمی‌توانستم کنار بگذارم اگر این کار را می‌کردم فاجعه به بار می‌آمد. هرویین را هم در پروتکل گفته‌ایم که چگونه شروع می‌کنیم، از ۱ یا ۲ یا ۳ سی‌سی شروع می‌کنیم و تا یک سقف مشخص بالا می‌رویم و سپس کاهش می‌دهیم.
خب بد نیست که کمی هم به تریاک و الکل بپردازیم و توضیح بدهیم، ابتدا چند نفر از افرادی که مصرف شیشه داشتند مشارکت بکنند، توضیح کامل بدهند که مصرف و درمان چگونه بود، دقیقاً هر اتفاقی افتاده همان را بگویید، چیزی نگویید که مثلاً کنگره را بزرگ کنید و بالا ببرید تا بگویید که کنگره خوب است.

جناب مهندس دژاکام: اگر سؤالی دارید می‌توانید از کیس مربوطه بپرسید.

مشارکت مسافر رضا
آقای مهندس ممنونم که به من وقت مشارکت دادید؛ اواخر مصرف شیشه تنها زندگی می‌کردم و کسی نزدیکم نبود، حتی یک روز که همسرم از سرکار برگشتند، نه اثری از من بود و نه از لوازم خانه و من توهم داشتم که می‌خواهند مرا بکشند، خانه‌ای داشتم که به آنجا رفتم و کسی از من خبر نداشت، در آن ساختمانی که زندگی می‌کردم ۶ واحد وجود داشت که ۵ واحد آن خالی بود و تنها من در آن ساختمان زندگی می‌کردم اما هرروز می‌رفتم زنگ واحدهای خالی را می‌زدم تا از آن‌ها شارژ بگیرم. احساس می‌کردم هرجایی که می‌روم ۵۰ نفر پشت سرم هستند و حال خیلی بدی داشتم و همه از من می‌ترسیدند و همه این‌ها برای من اتفاق افتاد و قصد بزرگ‌نمایی ندارم. با سختی و مکافات هزینه موادم را تهیه می‌کردم و هر کاری که می‌توانستم انجام می‌دادم تا وقتی‌که همه‌چیز از دست رفت و با همسرم هم در شُرُف جدایی بودم و تقریباً مدت یک سال تنها زندگی می‌کردم و همسرم هم کارهای طلاق را انجام می‌داد تا اینکه با کنگره آشنا شده بود که در حقیقت دو ۳ ماه اول می‌گفتم، جایی که می‌روی کجاست؟ چه کسانی هستند و چگونه است؟ تا اینکه به هر روشی مرا به کنگره آوردند، اما بااین‌وجود بازهم تا ۳ ماه، باوری نداشتم و کار خودم را می‌کردم و فقط می‌خواستم که همسرم جدا نشود تا اینکه به لطف خدا به جلسات وصل شدم اما به دلیل گریز زدن اول سفر، آخر سفر به مشکل خوردم و برای همین سفرم ۱۴ ماه طول کشید و به دستور آقای مهندس یک پله دیگر به من تکرار دادند. وقتی‌که وارد کنگره شدم و به‌آرامی جلو آمدم همه‌چیز درست شد، هم همسرم ماندگار شد، هم کسب‌وکار خودم را به راه انداختم و یک نکته خیلی مهمی که در کنگره وجود دارد این است که من باید همیشه به کنگره وصل باشم تا موفق باشم اگر درمان بشوم و بروم اتفاقی نمی‌افتد چون هرچقدر که جلوتر می‌رویم، مخصوصاً در سفر دوم مشکلات بزرگ‌تری به وجود می‌آید از هر لحاظ که اگر به کنگره وصل باشم می‌توانم بیایم و با آموزش‌های کنگره مشکلاتم راحل کنم. از آقای مهندس ممنونم که زندگی دوباره‌ای به من، خانواده من و امثال من بخشيدند.

جناب مهندس:
نکته مهمی که وجود دارد و همه به آن اشاره می‌کنند این است که تا دو سه ماه اول همه سردرگم هستند، البته این همان دوره سازگاری هست. بچه که می‌خواهد راه برود در ابتدا راه رفتن را فوری یاد نمی‌گیرد، باید آن‌قدر زمین بخورد که راه رفتن را یاد بگیرد، می‌خواهد حرف بزند نیز همین‌طور است، بنابراین اگر افراد می‌آیند و باز مصرف می‌کنند مهم نیست، این جزء بافت هست، مخصوصاً در مصرف هرویین و شیشه تا دو سه ماه اول مهم نیست که چه‌کار می‌کنند، فقط این مهم است که بیایند، اگر هم گریز می‌زنند با مصرف می‌کنند، بگذارید بزنند، فقط بیایند و اگر می‌خواهید که فوری خوب بشوند و درست بشوند، چنین چیزی امکان ندارد.
کسی سؤالی ندارد؟

سلام حسن هستم یک همسفر، من از شما سؤالی نداشتم، از آن مسافر اولی می‌خواستم یک سؤال بکنم که به نظرم رسید الآن، بله ماه اول را فرمایش کردند که سقوط آزاد بودید درست است؟ بله می‌خواستم بگویم با وسوسه چکار کردید؟ یعنی شما با آن شدتی که مصرف داشتید و آن حالت توهم و چیزهای دیگری که داشتید، خواستم ببینم ماه اول که کنگره برایتان سقوط آزاد گذاشتند وسوسه را چکار کردید؟ آیا کنگره کمکی به شما کرد؟ این را لطف کنید راجع به ماه اول بیشتر توضیح بدین ممنون میشم.
سلام دوستان میثم هستم یک مسافر، خب من قبلاً تا پنج ماه هم قطع مصرف شیشه بودم، اما بعد از آن دیگر نمی‌توانستم، جناب مهندس به ما یک آموزشی داده‌اند که قضیه را ب خیلی قداست ندیم و علمی جلو بروید و علمی از من آموزش بگیرید و خب به خاطر همین من یکسری از مسائل را نگفتم، من آمدم و به من سقوط آزاد دادند که من دو هفته‌ی بعد یا هفته‌ی بعد از آن بیایم روی برنامه، اما من با آن بنده خدایی که ابتدا رفتم داخل لژیون حرفم شد و بعد از نُه روز من دقیقاً نُه روز خوابیدم، یعنی بار اولی که من شیشه را گذاشته بودم کنار سه روز بود، بار دوم شد پنج روز و بار سوم شد نُه روز، بعد از نُه روز آمدم که ایشان گفتند کجا بودی؟ گفتم که من این‌جوری نُه روز خوابیده بودم، گفتند که نه این‌جوری به درد من نمی‌خورد و من گفتم خداحافظ و رفتم خانه، بعد از یک ماه من خواب دیدم، این خواب دیدن برای شیشه‌ای‌ها یک چیز طبیعی هست چون در تمام لایه‌های وجودی ما این قضیه‌ی مصرف شیشه رسوخ می‌کند، بعد از یک ماه من خواب دیدم، خواب دیدم که دوستانم آمدند دنبالم که بریم دوباره مصرف کنیم، بعد من یک‌لحظه خودم را توی حیاط آکادمی دیدم، جناب مهندس را توی خواب دیدم، این قضیه را تازه امروز من بعد از سه سال و نُه ماه دارم میگویم و جناب مهندس آمده بودند همان بالکن آکادمی و من گفتم که خدایا من چکار کنم، من دو تا بچه دارم دوتا دختر دارم، الآن دوباره بروم توی مصرف دوباره داستان می‌شود، گفتم جناب مهندس من یک سؤال داشتم، بعد تا من رفتم طرف آقای مهندس آن دو نفر رفتند، آقای مهندس گفتند که میثم تو بیا، بیا کنگره دور نباش، گفتم چشم، فردا صبح آن بلند شدم و آمدم، ببینید این وسوسه ما اسمش را نمی‌گذاریم وسوسه، سیستم کنگره خیلی الهام از طبیعت گرفته است، خانم‌های باردار مثلاً خیلی یک‌دفعه‌ای میگویند که من دلم شیر می‌خواهد، من شیر هوس کرده‌ام اما این نیازش است، این‌که یک‌دفعه‌ای مثلاً دوست دارد پرتقال بخورد ویتامین ث به او برسد یا حالا هر مواد دیگری که توی آن پرتقال هست، آن نیاز ایشان هست و این نیاز من میثم هست به آن موادی که حالا شیشه داشته به من می‌رسانده که داروی اوتی تمام این نیاز را برطرف می‌کند، چون من نمی‌توانم بگویم که مثلاً من تشنه‌ام و بیایم بروم توی صحرا، چه کسی سراب می‌بیند؟ یک آدم تشنه، من اگر دو تانکر آب‌خنک با خودم داشته باشم اصلاً سرابی نمی‌بینم توی صحرا، پس اینجا مسئله‌ی وسوسه با نیاز تفکیک می‌شود توی کنگره و به من آموزش داده می‌شود که چجوری بیایم و با این قضیه کنار بیایم که این داروی اوتی این کار را با من می‌کند، آموزش‌های جهان‌بینی به من یاد می‌دهد و ابزارهایی را به من می‌دهد که سؤال‌های درستی را از خودم بپرسم که دچار این قضیه نشوم، خیلی ممنونم متشکرم.

مهندس: متشکرم، من توضیح بدهم برای دکتر حسن، پروتکل کنگره قدیم که شیشه بود می‌گفتند که سه روز شیشه را قطع کن، الآن قطعی نداریم برای شیشه توی پروتکل جدید، بلافاصله میگویند که بروند روی سه‌دهم تا اما قدیم ما سه روز می‌گفتیم شیشه را قطع کن کاملاً، بعد می‌بردیم روی همان دو دهم و سه دهم، گفتم شیشه را هم که قطع کند فوری خوابش می‌برد دیگر، این مال ایشان تصادفاً شد یک ماه سقوط آزاد روی پروتکل نیست، راهنما گفته است که سه روز قطع کن و بیا، ایشان رفته و نُه روز خواب بوده است، بعد از نُه روز آمده کنگره، کنگره گفته است که برو دنبال کارت، راهنما متوجه نشده است که سه روز خواب بوده است، گفته است که چون نیامدی به درد من نمی‌خوری و ایشان همین‌طوری بازی‌بازی کرده است که یک ماه سقوط آزادش طول کشیده است تا رفته روی برنامه، اما چیزی ما به‌عنوان یک ماه سقوط آزاد روی شیشه نداریم، شیشه‌ای‌ها نیز ممکن است موقعی که موادشان را قطع می‌کنند، مثل تریاک نیست که استخوان‌درد داشته باشند و بی‌خوابی داشته باشند، علائم ظاهری‌اش زیاد بالا نیست که بعد کنگره می‌گوید که باید طول درمان را طی کنید، اگر سؤالی دیگر دارید باز بپرسید.

ببخشید سلام، من دو تجربه داشتم قبل از اینکه با کنگره آشنا بشوم، یعنی یک بیماری بودند که شیشه مصرف می‌کردند جوان بودن و مراجعه کردن به کلینیک، من برایش بوپره نورفین شروع کردم، یعنی روزانه می‌آمدند کلینیک مراجعه می‌کردند، اصلاً چون خودم فکر می‌کردم که آن موقع من دارم این کار را می‌کنم، نمی‌توانم دارو را بدهم دست مریض و بگویم آقا خودتان استفاده بکنید، چون اصلاً مریض مصرف‌کننده بودند و حاشا هم می‌کردند، خیلی جالب بود که حاشا می‌کردند بعدازاینکه من برایش تست کردم و متوجه شدم که خب ایشان آمفتامینش مثبت است، من آمدم روی بوپره نورفین مریض را گذاشتم، نکته‌ی جالب این بود که بوپره نورفین را جلوی من مصرف می‌کردند اما می‌گفتند که من چیزیم نمی‌شود و ما تا تقریباً چهار میلی‌گرم حالا همکارهای ما به‌اصطلاح می‌دانند که تا چهار میلی‌گرم ما این را بردیم بالا و ایشان از درمان خارج شدند، یعنی بعد از دو هفته دیگر اصلاً مراجعه نکردند آنجا، اینکه من در مورد وسوسه میگویم چون من چندین مریض شیشه‌ای داشتم و من موفق نبودم توی درمان شیشه واقعیتش، من یکی از آشناهای خودم راننده‌ی تریلی بودند راننده‌ی ماشین سنگین بودند، شش ماه پیش من دوره‌ی درمانش گذشت و خانواده‌اش بسیار راضی بودند، بعد از یک مدتی آمد و گفتند که من لغزش کردم، گفتم چه شد که لغزش کردی؟ گفتند من توی جاده داشتم می‌رفتم، می‌گفتند راننده‌ی ماشین ایستاده بود و پایپ دستش بود و این تصویرش افتاده بود توی آینه‌ی بالای ماشین و من دیدم، می‌گفتند که پنج کیلومتر رفتم جلو و با تریلی دور زدم و آمدم آن را مصرف کردم، آمدم از او پایپ را گرفتم و گفتم آقا بدین من هم مصرف کنم، این‌که واقعاً مصرف شیشه یک بحث خیلی به نظر من پیچیده‌ای هست، حالا کنگره واقعاً خیلی مسئله را ساده کرده است و آورده توی این قصه و ما هم سؤالاتی که می‌کنیم به خاطر این هست که برای ما هم این مسئله حل بشود که واقعاً در مراجعه با آن بیمارانی که به این صورت مصرف‌کننده هستند خب من خودم توصیه می‌کنم که به کنگره حتماً مراجعه بکنند و از متد کنگره و حضور در به‌اصطلاح لژیون‌ها و جمعِ به‌اصطلاح کارهای جهان‌بینی و این‌ها استفاده بکنند، به نظرم خیلی مؤثر خواهد بود انشالله، امید به خدا متشکرم.

نگارش: کمک راهنما بهمن

تهیه و تنظیم: کمک راهنما سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .