جلسه دهم از سری دوم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران خرم آباد با دستور جلسه «خدمت مالی و تاثیر آن روی زندگی من» در روز پنجشنبه ۱۴۰۱/۶/۱۷، با استادی کمک راهنما همسفر هدی و نگهبانی همسفر ایران و دبیری همسفر مینا راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از دوستان تشکر میکنم که در این جلسه حضور پیدا کردند و از خانم ایران سپاسگزارم که استادی و مسئولیت برگزاری جلسه را به بنده واگذار کردند. اما در مورد دستور جلسه این ماه لژیون سردار که در مورد خدمت مالی هست.
به همسفرها زمانی که برای اولین بار وارد کنگره میشوند میگویند که شما به عنوان بال پرواز در کنگره حضور دارید و قرار است کنار مسافرتان باشید تا مسافرتان سفر کند و اول که آمدیم فکر میکردیم که همه ما کمکی هستیم و باید کمک کنیم ولی به مرور زمان که جلو میآییم و آموزش میگیریم، میبینیم که سفر مسافران اصلاً ارتباطی به ما ندارد و خواست و تلاش خود مسافر هست که این کار را انجام میدهد.
ما الآن که اینجا هستیم به واسطه آموزشهایی است که اینجا گرفتیم و بعد یاد میگیریم که قراراست که به خودمان کمک کنیم و خودمان را بشناسیم و همیشه دنبال راه حل برای مشکلاتمان میگشتیم و همیشه میگفتیم که راه را پیدا کنیم و همیشه میگفتیم از مشکلی به مشکل دیگر می افتیم تا اینکه به اینجا آمدیم تا با وجود آن همه مشکلات بتوانیم خودمان را پیدا کنیم و ببینم کجای کار قرار داریم.
وقتهایی که در تاریکی و نادانی قرار داشتیم به پدر و مادرم میگفتم شما چرا من را به دنیا آوردید؟ شما که چندتا بچه دیگه داشتید ؟! ولی زمانی که وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم، فهمیدم که وجود من در اینجا باید یک حکمتی باشد و الکی به این دنیا نیامدم اما من حکمتش را نمیدانستم .
بعد قدم گذاشتم در مسیر خدمت و به واسطه خدمت کردن در کنگره، حال خوب به دست میآید و در کنگره خدمتهای مختلفی وجود دارد و امروز قرار هست در مورد یکی از این خدمتها صحبت کنیم که خدمت مالی است. برای اولین بار که در گلریزان شرکت کردم، خودم به نوعی تازه چند ماه بود که وارد کنگره شده بودم و هیچ اطلاعات و آگاهی در مورد این قضیه نداشتم ولی در دلم گذاشته بودند که باید در این قضیه شرکت کنم و با اینکه تمام پول را نداشتم ولی جمع کردم و عضو لژیون سردار شدم.
بعد از اینکه عضو لژیون سردار شدم همین احساس لذت در من ایجاد شد و این حس برای من اتفاق افتاد.
این خدمت فقط برای خودم بود و ما فقط ۲ نفر عضو سردار گروه همسفران بودیم و همچنین جمعیتی نبود بنابراین برای خودم و در نفس خودم یک تغییر جایگاه اتفاق افتاد که احساس کردم میتوانم کارساز، مهم و مفید باشم و احساس مفید بودن به من دست داد چراکه الآن به واسطه مواد مخدر تمام خانوادهها درگیر این قضیه هستند و به واسطه این کمکی که من میکنم و حتی یک هزار تومانی که برای کنگره کارت میکشم، میتوانم به یکی از افراد خانوادهها کمک کنم تا از اعتیاد بیاید بیرون بیایند و به حال خوش برسند.
من همسفری که قبل از اینکه وارد کنگره بشوم عنوان ننگ خسیس بودن و ننگ که آب از دستش نمیچکد و بمیرد پول هم به کسی نمیدهد و خیلی راحت الآن از مبالغ بالا میگذرم بدون اینکه اصلاً به اهمیت موضوع فکر کنم.
شاید زمانی که برای سردار بودن فکر میکردم که گوشی تلفن نداشتم و موبایلم خراب شده بود و میتوانستم با هزینههای آن موقع بهترین گوشی را بخرم ولی گذشتم و برای سردار واریزش کردم، چراکه میدانستم چه چیزی را با چه چیزی معامله کردم.
قبلاً اینکه این کارها را نمیکردم و حتی دندانم درد داشت و نمیدانستم که باید به سلامتیام رسیدگی کنم ولی در اینجا فهمیدم که هیچچیز به اندازه خودم ارزشمند نیست و سلامتی که از دست دادم به من برنمیگردد.
باید قدر چیزی را که دارم، مثلاً الآن در کنگره هم و خیلیها آرزو دارند که به کنگره بیایند و درمان شوند
در آموزشها مقوله هاله تابان را داریم و کسانی که د کارهای ارزشی هستند، هرچه در زمینه مثبت فعالیت کنند، دریافتهای بیشتری خواهند داشت اما اگر در مسیر ضدارزش در حرکت باشم، دریافتی نخواهم داشت.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، متشکرم.
منبع همسفران نمایندگی خرم آباد
تایپ: همسفر مینا رهجوی کمک راهنما همسفر ملیحه لژیون یکم
تنظیم و ارسال مطلب: همسفر معصومه کمک راهنمای تازه واردین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1151