English Version
English

اگر زشتی نبود زیبایی معنا و مفهومی نداشت

اگر زشتی نبود زیبایی معنا و مفهومی نداشت

سلام دوستان مجید هستم مسافر
در ابتدای جلسات دعا می‌کنیم که خداوند ما را از شر بزرگترین دشمن خودمان که جهل ونااگاهی خودمان است نجات دهد. این دعا خیلی جای تامل دارد .اینکه بزرگترین دشمن انسان در درون خودش باشد و انسان همیشه خود را بخاطر داشتن این جهل ،گرفتار و در بند اهریمن ببیند شاید جای سوال باشد که چرا خداوند بدی را همراه خوبی و زشتی را همراه زیبایی خلق نمود اصلأ چرا ضدیت را در جهان هستی قرار داد.؟با کمی تامل و تفکر می‌توان به این موضوع رسید که اگر ضدیت نبود چه فرقی بین انسانها بود هیچ وجه تمایزی وجود نداشت.اگر زشتی نبود زیبایی معنا و مفهومی نداشت.اگر تاریکی نبود روشنایی بی معنا.مفهوم بود.در واقع می‌توان گفت هستی بر پایه اضداد بنا شده است.حال انسان بایستی برای رسیدن به تکامل وقرار گرفتن در جایگاه بالا،از این ضدیت ها عبور نماید از جهالت به سمت دانایی واز تاریکی به سمت روشنایی ،ازنفرت به طرف عشق ،و....
تا زمانی که انسان در جهل و نادانی بسر ببرد بندهای زیادی به خود می‌زند و این بندهای منفی انسان را گمراه و سرگردان می‌کنند تا جایی که اصلا فراموش می‌کند که برای چه آفریده شده است و باید چه مسیری را طی نماید ،آنقدر اسیر ماده می‌شود که روز بروز در تاریکی بیشتر فرو می‌رود .در واقع از صراط مستقیم دور و دورتر می‌شود.وقتی بنشینیم و درست تفکر کنیم در خواهیم یافت تمام کارهای اشتباهی که در گذشته انجام داده ایم وهنوز تبعات آن را به دوش می‌کشیم از جهل و نادانی ما بوده است.اما خوشبختانه امروز مکانی وجود دارد که با بودن در اینجا وآموزش گرفتن در آن ،گویی به دنیایی تازه قدم نهاده ای وجان دوباره ای گرفته ای ،چون چشم و دلت را با واقعیت و حقیقت آشنا می‌کند.با آموزشهای کنگره 60به یک دانایی عام می‌رسید که در هیچ جای دیگری نمی‌توان یافت.
پس از خداوند می‌خواهیم که ما را از شر بزرگترین دشمن خود که جهل و نادانی خودمان است در امان نگه دارد .
آمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .