English Version
English

جشن راهنما

جشن راهنما

دوازدهمین جلسه‌ از دوره‌ نوزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه مسافران کنگره ۶۰؛ شعبه اروند آبادان، با استادی ایجنت محترم شعبه مسافر عباس، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر کریم، با دستور جلسه "جشن راهنما" در روز سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.
تشکر می‌کنم از آقا علی نگهبان جلسه و آقا کریم دبیر جلسه که این فرصت به من داده شد در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت بکنم. تبریک می‌گویم هفته راهنما را به تمام کمک راهنمایان محترم، همین‌طور اولین راهنما یا استاد راهنمای کنگره شصت جناب مهندس دژاکام، دیدبان‌های محترم و همین‌طور تمام کمک راهنمایان سراسر کشور به‌خصوص شعبه اروند آبادان تبریک می‌گویم. این پنج الی شش سال که در کنگره هستم همیشه لحظه‌شماری می‌کنم که هفته راهنما بشود و از کمک راهنمای خودم قدردانی بکنم و از آن سپاسگزاری بکنم. چون در حالت معمولی اجازه نمی‌داد که به این شکل قدردانی بکنم و فقط هفته راهنما است که به‌طور عملی (دادن پاکت) می‌شود قدردانی کرد. این فرصتی است که ما بتوانیم از کمک راهنمایان خود قدردانی بکنیم. همین‌طور تبریک می‌گویم کلنگ زنی شعبه کارون اهواز را که امروز انجام شد که دیدبان‌های محترم حضور داشتند، همین‌طور مسئولین محترم شهرستان کارون که شعبه دیگری در شهر اهواز تأسیس بشود و اتفاق خوبی بود و بسیار حال خوشی را تجربه کردیم. امیدواریم که این اتفاق برای شهر خودمان هم بیافتد. با آقای بیات در این مورد صحبت می‌کردیم که یک جمله قشنگی گفتند: که ما ظرفیتمان همین است، گاهی انتظار داریم که از آبادان و خرمشهر بیایند و شعبه پر بشود، نه بلکه باید شعبات دیگری تأسیس بشود و آن موقع است که جمعیت کم‌کم افزایش میابد.

یک لیوان را اگر پرکنید بعد از سرریز می‌شود و چیزی به آن اضافه نمی‌شود. این آرزو رادارم که در آبادان و خرمشهر بتوانیم شعبات دیگری را برپا بکنیم و بتوانیم پیامی باشیم برای کسانی که خواهان رهایی هستند. در رابطه با هفته کمک راهنما، من جزو کوچکی از این بخش هستم و باوجود کمک راهنمایان باتجربه مثل آقای بیات، آقا محسن و آقا برزو من خودم را در این جایگاه نمی‌دیدم که اینجا باشم اما طبق قوانین می‌گویند که من باید استاد باشم. در چند سی‌دی اخیر استاد امین اختلاف انسان و حیوان را بیان می‌کند. یک حیوان وقتی به دنیا می‌آید سریع روی چهار دست‌وپا می‌ایستد و یک ساعت بعد دنبال مادرش راه می‌رود و طی شش ماه بچه‌دار می‌شود و طی دو سال پدربزرگ می‌شود. ولی انسان بعد از دو سال راه می‌افتد و چند کلمه از دهانش بیرون می‌آید و این به دلیل آموزشی است که باید دریافت کند، این یعنی ما نیاز به مربی یا معلم داریم. معلم اول ما پدر مادر هستند، بعد وارد مدرسه می‌شویم، وارد جامعه می‌شویم و معلم‌های دیگر که در ادامه خواهیم داشت. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: هرکس به من کلمه‌ای بیاموزد مرا بنده خودش کرده است. این همان ارزش بالای معلم و راهنما را دارد می‌رساند که با آن عظمت دارد چنین حرفی را می‌زند. بعد ما در زمان مدرسه این‌همه آموزش می‌گرفتیم بعد ماشین معلم هم پنچر می‌کردیم و... این‌ها به دلیل نادانی است. خیلی جاها مثلاً یک مکانیک وقتی به شاگردش آموزش می‌دهد، معلم او است. اگر انسان آموزش نبیند در همان حلقه اول خودش یا همان هزار سال پیش باقی می‌ماند. این انتقال از طریق همین آموزش‌ها و همین معلم‌ها و کسانی که استادی را بر عهده گرفتند و آموزش را انجام دادند. هفته راهنما این فرصت را به ما می‌دهد که ما هم بتوانیم این شکرگزاری را انجام بدهیم. اگر جناب مهندس روز اول می‌رفت و چیزی را منتقل نمی‌کرد خود من الآن اینجا نبودم؛ بنابراین ارزش معلم بودن را در این بیست‌ودو سال که از عمر کنگره می‌گذرد را ما می‌بینیم. من وقتی وارد کنگره شدم خیلی ادعا داشتم، چون بیست سال در مدارس تدریس می‌کردم و برای خیلی‌ها صحبت می‌کردم بعد آمدم در کنگره دیدم یک سری افراد حرف‌هایی می‌زنند و به خودم می‌گفتم من که همه این‌ها را بلدم ولی هر چه آمدم جلوتر دیدم نه چیزهایی که من اینجا یاد می‌گیرم با چیزهایی که آنجا بود بسیار تفاوت دارد. کنگره آموزش‌هایی به من می‌دهد که بتوانم آن‌ها را عملی در زندگی خودم انجام بدهم؛ و روزبه‌روز آموزش‌ها پیشرفته‌تر می‌شود. در کنگره راهنما دنبال نقاط ضعف شاگرد نمی‌گردد، بلکه نقاط قوت شاگرد را به او یادآور می‌شود. استاد امین می‌گوید معلم خوب معلمی است که مطالب را برای شاگرد به‌طور قابل‌فهم بیان نماید.

این را من یاد گرفتم در کنگره کی به من یاد داده راهنما و فرقی نمی‌کند راهنمای درمان سیگار است و یا راهنمای درمان اعتیاد اینکه من به گوش باشم ببینم از دهان راهنما چه چیزی بیرون می‌آید عمل کنم به‌موقع بیایم و یکی از مسائلی که خودم به آن اعتقاددارم این است که رهجویی می‌تواند سپاسگزار باشد که قبل از جلسه اینجا حضورداشته باشد. ما یک تشکر به زبان‌داریم یک تشکر عملی داریم یکی داریم در فکرمان است یکی هم عملی است عملی خیلی مهم است ازنظر ارزشی آنکه عمل می‌کند در اصل دارد سپاسگزاری می‌کند من بیایم هرروز کمک راهنمایم را ببینم تشکر کنم ولی سی دی نمی‌نویسم لژیون نمی‌آیم ارزشی ندارد. این سپاسگزاری فقط سرم را بیندازم پایین بگویم چشم ولی در عمل هیچ کاری نکنم بدرد نمی‌خورد، من زمانی می‌توانم سپاسگزار راهنمایم باشم که یک خدمتگزار خوبی باشم عمل کنم به آن چیزهایی که به من گفته‌شده و این‌طور نباشد که خودم خدمتگزار خوبی نباشم و آبروی راهنمایم را هم ببرم و بگویند این رهجوی فلانی است. باید همیشه باعث سربلندی راهنما باشم. در خانواده همیشه می‌گویند بچه‌ها طوری رفتار کنند که باعث سربلندی پدر و مادر باشند اگر یک خطایی کردند می‌گویند آبروی خانواده را بردی تو رهجو هم همین است رهجو هم لژیونش یک خانواده است راهنما پدر خانواده است باید طوری رفتار کنم آبروی خانواده حفظ شود و آن چیزی که خواسته‌شده به عمل دربیاورم اجرا شود و از این خانواده‌های دیگری درست شود اینجا یک لژیون بود لژیون یکم الآن چند لژیون است؟ چند تا از لژیون‌ها ثمره آقای بیات است و لژیون آقا محسن و سلسله‌مراتب همین‌طوری لژیون‌ها دارد ادامه پیدا می‌کند این باعث افتخار است آن راهنما وقتی می‌بیند خوشحال می‌شود می‌گوید زحماتی که من کشیدم بی‌ارزش نبود و به نتیجه رسیده این سپاسگزاری واقعی است. وگرنه من می‌آیم اینجا یک روز می‌آیم چهار روز نمی‌آیم سی دی نمی‌نویسم فقط دارو می‌گیرم و رها می‌شوم، این اصلاً ناسپاسی محض است که ما بیایم و بگذریم به‌راحتی این است که این هفته راهنما هفته‌ای است که من بتوانم سپاسگزاری به‌صورت کلامی و زبانی و عملی را انجام بدهم و همیشه باید ملکه ذهنم باشد من برای اینکه راهنمایم از من راضی باشد چه‌کار باید بکنم وقتی میگویند از فرمان‌برداری تا فرماندهی و سرت را با سر راهنما عوض کن یعنی همین یعنی من ببینم راهنمایم چه می‌خواهد آن را به کمال انجام بدهم لبخند رضایت را روی لب راهنمایم بنشانم این می‌شود سپاسگزاری واقعی و مطمئناً در همه شرایط زندگی یاد می‌گیرم.

صحبت‌های آقای ترابخانی را که می‌خواندم می‌گفتند در هفته معلم من الآن آموزش گرفتم خود آقای ترابخانی می‌گوید دیده‌بان راهنماها می‌گوید من آموزش گرفتم و برای هفته معلم بهترین کادوها را برای سه تا معلم بچه‌هایم گرفتم بردم ودادم بچه‌ام حتماً یاد می‌گیرد و او هم فردا همین کار را انجام می‌دهد ما هر کاری که می‌کنیم بازتابش در زندگی خودمان است اگر من ناسپاس باشم توی زندگی‌ام این ناسپاسی به شکلی خودش را نشان می‌دهد این را خیلی راحت از او گذر نکنم خداوند اگر ناسپاس باشی خداوند کار خودش را می‌کند ولی شاید آن نگاهی که به من دارد با نگاه کسی که سپاسگزار است فرق می‌کند بنابراین در این هفته باید به هر شکل ممکن و در ادامه هم که خداوند این فرصت را به من داده که این کنگره را پیدا کنم بعد آمدم درمان شدم آن شخصی که من را به درمان رسانده و دست من را گرفته و از این راه آورده او را هیچ‌وقت نباید فراموش کنم و همیشه باید دست‌بوس و سپاسگزار ایشان باشم هرچه گفت بگویم چشم این یعنی سپاسگزاری به کلام. ما دوتا راهنما داریم راهنمای سیگار و راهنمای اعتیاد وقتی بخواهیم قدردانی کنیم این‌ها دوتا مقوله جدا هستند اگر راهنمای درمان اعتیادم باراهنمای درمان سیگار یکی است باید دوتا پاکت بدهم وقتی هم جدا هستند دوتا باید بدهم این را باید بدانم راهنمای سیگارم ۱۱ ماه من را کمک کرده و دستم را گرفته و از یکجایی به‌جایی رسانده آن چیزی که شاید ما در مصرف مواد و سیگار نگاه می‌کنیم ۲۰ یا ۳۰ سال یا ۴۰ سال سیگاری بودند و آمدند با ۱۰ ماه ۱۱ ماه سفر کردن مصرف سیگار را درمان کردند خیلی راحت و جای سپاسگزاری دارد گاهی وقت‌ها من خودم فکر می‌کردم که راهنما مگر چه‌کار می‌کند می‌آید ده دقیقه در لژیون تا زمانی که خودم راهنما شدم دیدم نه این‌طوری نیست یک ساعت لژیون یک‌چیز است بعد می‌روی حالا پیش خودت میگویی من به این راهنمایی کردم درست بوده درست نبوده همش فکرت روی رهجو است در خانه این دو روز راهنما فکرش درگیر رهجو است اگر به‌هم‌ریختگی به وجود بیاید در راهنما ممکن است یک پیام اشتباهی بدهد بنابراین روی این مسئله فکر می‌کردم توی خانه این نیست که رفتم تمام شد فقط یک ساعت در لژیون بنشیند، نه تمام فکر و تمرکز راهنما روی رهجو است و این درگیری را دارد تا یک رهجو را سلامت به مقصد برساند بعد آن رهجو بگوید من خودم انجام دادم و ول کند برود. مهندس می‌گوید آیه قرآنی «اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا» زمانی که به‌سختی می‌افتید می‌آیید به‌جز و وز می‌افتید تا درمان شوی ولی وقتی درمان می‌شوی میگویی من خودم بودم همه‌چیز را خودم انجام می‌دهم. از این فرصت استفاده کنیم قدر راهنماها را بدانیم تقدیر و تشکر کنیم همیشه هر وقت خواستیم مشارکت کنیم اول از راهنما قدردانی کنیم و بعداً مشارکت کنیم بتوانیم در این هفته آن‌طور که سزاوار است قدردانی کنیم.

عکس: مسافر محمد
تهیه و تنظیم: مسافر صالح

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .