اولین جلسه از دور نهم کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر، نمایندگی میخک مشهد با استادی مسافر فائزه کمک راهنما، نگهبانی همسفر محدثه و دبیری مسافر مینا با دستور جلسه « وادی نهم و تأثیر آن روی من » در تاریخ 8 آبان ۱۴۰۰ رأس ساعت 14 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان فائزه هستم یک مسافر، بسیار خوشحال هستم که باری دیگر در شعبه میخک حضور پیدا کردم و در خدمتتان هستم.موضوع دستور جلسه این هفته "وادی نهم و تأثیر آن روی من" است و در ادامه نیز تولد یک سال رهایی خانم فاطمه را داریم.
طبق آنچه در کتاب در مورد وادی نهم آمده است، انسان وقتی آفریده شد بر سر یک دوراهی قرار گرفت تا مورد آزمایش قرار گیرد و بتواند بیاموزد، چراکه انسان به جهت آموزش و سپس خدمت بر روی زمین قرارگرفته است. زمانی که انسان بر سر دوراهی قرار میگیرد آیا راهنمایی هم دارد که او را هدایت کند؟!
بله قطعاً در درون همه ما یک پیامبر درونی وجود دارد که همان عقل، وجدان و ندای درونی میباشد،علاوه بر این پیامبران بیرونی نیز وجود دارند شامل: پیامبران، امامان، کتب آسمانی که برای هدایت انسان فرستادهشدهاند، تمام اینها پیام واحدی را عنوان میکنند که میگوید: دروغ نگو، غیبت نکن، دزدی نکن، اموال دیگران را نخور، رشوه نگیر و ...اینها بهعنوان قوانین الهی شناخته میشوند.
تمام انسانهایی که در مسیر ضد ارزشها قرار میگیرند روزی به بیداری خواهند رسید، اتفاقی در زندگی آنها رخ میدهد که باعث میشود راه درست را بیابند و برگشت کنند، البته زمان آن برای هر فردی متفاوت است.
حال چگونه ضد ارزشها را تشخیص دهیم و کنار بگذاریم؟
همه بهخوبی میدانیم که ضد ارزشها آنقدر قوی هستند که بهیکباره نمیتوان آنها را کنار گذاشت، بهطور مثال نمیتوان ادعا کرد که تاکنون دروغ میگفتم، دزدی کردهام، حال یکروزه میخواهم اینها را درست کنم.
همانطوری که انسان در مسیر ارزشها دارای راهنمایان و پیامبرانی میباشد، در مسیر ضد ارزش نیز یک سری نیروها وجود دارند که او را یاری مینمایند، در وادی نهم به ما گفته میشود که بایستی نقطه تحمل خود را بالا ببریم تا بتوانیم از ضد ارزشها پرهیز کنیم.
نقطه تحمل چیست؟
من برای انجام هر کاری با تکرار و تمرین مداوم در جهت آن کار میتوانم نقطه تحمل خود را بالا ببرم و بهراحتی آن کار را به انجام برسانم، بهطور مثال در ضد ارزشها؛ در بحث مصرف مواد شاید دفعه اولی که استفاده میشود شاید آن را اتفاق خوبی نمیدانستم اما بهکرات که استفاده شود نقطه تحمل درزمینهٔ مصرف بیشتر میگردد.
چگونه باید نقطه تحمل را بالا برد؟
شما در هر جایگاهی که هستید چه سفر اولی چه سفر دومی با آموزش گرفتن، نوشتن سیدیها و خدمت کردن میتوانید نقطه تحمل خود را بالا ببرید، کاربردی کردن آموزشها و قرار گرفتن در شرایط آن تأثیر زیادی در بالا بردن نقطه تحمل دارد، مانند این است که من بگویم دروغ نمیگویم اما تاکنون شرایط دروغ گفتن برایم ایجاد نشده است پس نمیتوان گفت من در این زمینه دارای نقطه تحمل هستم.
برای سفر دومیها خدمت کردن بیشتر اتفاق میافتد و در طول خدمت کردن افزایش نقطه تحمل راداریم، بهطور مثال: من در جایگاه دبیری قرار میگیرم تا آن زمان نوشتن برایم سخت بوده است اما در آن جایگاه آنقدر نوشتن را تکرار میکنم تا نقطه تحملم درزمینهٔ نوشتن بالا رود و یا میکروفن گردان میشوم حواس خود را بیشتر جمع میکنم تا بتوانم سریعتر این کار را انجام دهم.
موضوع دیگری که در پایان دستور جلسه میخواهم بیان نمایم، بالا بردن نقطه تحمل در امور مالی است، در کنگره مراسم گلریزان را در پیش داریم که بسیار مهم است، شاید اوایل این تفکر را داشتم که در کنگره هر شرایطی پیش میآید تا از من پول بگیرند اما بهمرورزمان متوجه شدم که این اتفاقات ذهن من را ثروتمند میکند.
اگر من در سطحی قرار دارم که میتوانم از شش میلیون تومان بگذرم دیگر برای من آن مقدار پول آنقدر باارزش نخواهد بود و من میتوانم به پرداخت مبالغ بالاتر مثلاً دنور شدن و یا پهلوان شدن فکر نمایم، با این کار من میتوانم نقطه تحمل خود را در مسئله بخشش و امور مالی بالا ببرم .
امیدوارم هرکدام از ما برای گلریزان این برنامه را از قبل هماهنگ کرده باشیم تا بتوانیم حضور مؤثری داشته باشیم و متوجه تأثیری که بر روی خود و زندگیمان دارد شویم.
سخنان استاد در مورد تولد خانم فاطمه؛
تولد خانم فاطمه را ابتدا به آقای مهندس، تمامی اعضاء کنگره 60، همینطور به ایجنت محترم شعبه میخک آقا محمد و خواهران ایشان خانم ناهید و خانم مریم تبریک عرض میکنم، خانم فاطمه به همراه خانوادهشان در کنگره حضور دارند و خدمت میکنند.
خانم فاطمه وقتی وارد کنگره شدند از قبل آشنایی با این مکان داشتند، تهران نیز آمده بودند اما اوایل ترس و یا تردیدی در وجودشان بود که در طول سفر از بین رفت.
در طول سفر اول فرمانبردار خوبی بودند و همین عامل مهمی بود که کمک کند به حال خوش برسند، من بههیچعنوان به خاطر ندارم که کاری را به خانم فاطمه محول کرده باشم و بگویند نمیتوانم انجام دهم و همیشه گوشبهفرمان بودند و بسیار زیبا حرکت کردند.
تنها جایی که کمی سخت حرکت کردند، درمان سیگارشان بود، مقاومت بسیاری داشتند و برایشان سخت بود که از کشیدن سیگار بگذرند، اما با گرفتن آموزشهای بیشتر به آن نقطه تفکر رسیدند که برای داشتن یک سفر و حال خوب بایستی سیگار خود را درمان کنند.
خانم فاطمه در جایگاههای خدمتی زیادی بودهاند مانند: دبیری،میئول OT و در حال حاضر نیز کمک راهنما هستند و مسئولیت لژیون سوم را بر عهده دارند، همچنین در شعبه شیروان نیز در حال انجام خدمت هستند. به اعضای لژیون ایشان تبریک میگویم، امیدوارم از راهنمای خود الگو بگیرند و بهخوبی در مسیر رهایی حرکت کنند.
در زمان مصرف مواد مخدر انسان در اثر مصرف ممکن است حتی از پس انجام کارهای عادی خود برنیاید اما در کنگره انسانهایی ساخته میشوند که میتوانند درآنواحد چندین کار انجام دهند.
به خانم فاطمه تبریک فراوانی عرض میکنم. امیدوارم که در زندگی به هر آنچه آرزو دارند برسند، رهایی و تولد رهجویان خود را جشن بگیرند، مجدداً به اعضاء خانواده محترمشان نیز تبریک عرض میکنم.
خانم فاطمه - کمک راهنما : خانم فائزه - تخریب: 20 سال مصرف مواد مخدر ، آنتی ایکس مصرفی: شیره، تریاک روش درمان: DST- داروی درمان: OT- مدت سفر اول: ۱۰ ماه و 6 روز- مدت رهایی: یک سال و 9 روز- ورزش: ایروبیک
صحبتهای خانم فاطمه :
سلام دوستان فاطمه هستم مسافر،
ابتدا از آقای مهندس ، راهنمای عزیزم خانم فائزه و ایجنت محترم آقا محمد تشکر میکنم و بابت رسیدن به این جایگاه، کمال تشکر را از این عزیزان دارم. روزی که وارد کنگره شدم بههیچوجه تصور نمیکردم که روزی برسد رها شوم و بتوانم تولد یکسالگی را جشن بگیرم، این اتفاق برای من مانند یک آرزو بود، همیشه دلم میخواست پلههای دارویم کم شود و بتوانم رهایی بگیرم و بایستی 10ماه را سپری میکردم تا به رهایی برسم.
خیلی خوشحال هستم که توانستم در این جایگاه قرار بگیرم، برای تمام شما رسیدن به رهایی، حال خوش و برگزاری تولدهایتان را آرزو دارم.از همسفرانم که همواره در سفر کنارم بودند و هیچگاه تنهایم نگذاشتند، تشکر میکنم.
سخنان آقا محمد همسفر( برادر):
سلام دوستان محمد هستم مسافر، خیلی خوشحالم که در این جایگاه در خدمت شما هستم. به خانم فاطمه تبریک میگویم. از خانم فائزه بابت راهنماییهایی که در این یک سال داشتند تشکر میکنم، امروز میبینیم علیرغم آن چیزی که ما تصور میکردیم ، خانم فاطمه به کنگره آمد و سفر خود را شروع کرد و امروز در این جایگاه قرارگرفته است.
چند سال پیش در تولد خانم مریم، به ذهنم رسید که ایشان را راضی کنیم در جلسه شرکت کند اما آن زمان قبول نکرد، اما در اثر یکسری اتفاقها که برایش پیش آمد، باعث شد تا آن نقطه تفکر درونی در او ایجاد شود و خودش از ما بخواهد که همراهمان به جلسه بیاید.
در کنگره سفر خود را آغاز کرد به رهایی رسید و امروز نیز در جایگاه کمک راهنمایی حضور دارد، برای خانم فاطمه بسیار خوشحال هستم انشالله در جایگاههای بالاتر حضور یابد، به خانوادهام نیز تبریک میگویم.همانطوریکه خانم فاطمه گفت، ما چهار نفر در زمان مصرف و سفر همیشه کنارهم بودیم، انشالله درکنگره 60 نیز در کنار هم خدمتگزار باقی بمانیم، از آقای مهندس تشکر میکنم. انشالله که سایه ایشان همیشه بالای سر ما باشد.
سخنان خانم ناهید همسفر (خواهر)
سلام دوستان ناهید هستم یک مسافر، خیلی خوشحال هستم که در این جشن حضور دارم، من و فاطمه سال 1391 بهاتفاق یکدیگر به کنگره رفتیم، از ابتدا او خواسته قوی نداشت و بهاجبار من میآمد.
زمانی که شعبه مشهد افتتاح شد ، امیدی در دل من بود که فاطمه دوباره میآید و سفر میکند، همین اتفاق هم افتاد و سفر خود را آغاز کرد و الان نیز در جایگاه کمک راهنمایی قرارگرفته است.خداراشکر حال خوبی دارد، خیلی برایش خوشحال هستم. به همه تبریک میگویم. امیدوارم به هر آنچه از خداوند میخواهد برسد.
سخنان خانم مریم (خواهر ):
سلام دوستان مریم هستم یک مسافر ، تولد خانم فاطمه را به خودشان، راهنمای عزیزشان خانم فائزه، آقا محمد، خانم ناهید و همه عزیزان تبریک عرض میکنم.خانم فاطمه تخریبهای زیادی داشتند و حال خوبی نداشتند، ولی خداراشکر تصمیم گرفت به کنگره بیاید و سفر کند.فاطمه خیلی قوی حرکت کرد و فرمانبردار راهنمای خود بود، سفر خود را بهخوبی طی کرد و همیشه مراقب خودش بود. اگر راهنما به او سقوط آزاد میدادند میگفت چشم و آن را انجام میداد، خداراشکر به حال خوش رسید.
خطاب به سفر اولیهای میگویم که اگر گوشبهفرمان حرفهای راهنمای خود باشید، درست حرکت کنید، داروی خود را بهموقع بخورید و آموزشهای لازم را فرابگیرید ، قطعاً به موفقیت خواهید رسید. خانم فاطمه جزء افرادی بود که اگر ساعت پنج بعدازظهر به او زنگ میزدیم میگفت چرا من را از خواب بیدار کردهاید و غر میزد، اما الآن از ساعت 6 صبح بیدار است. انشاالله همه شما این حس و حال زیبا را تجربه کنید و در جایگاههای بالای خدمت قرار بگیرید .
آرزو:
آرزوی اول: در دل آرزو کردند.
آرزوی دوم: تمام سفر اولیها حال خوش و رهایی را تجربه کنند.
از طرف گروه وبلاگ نویسان
تولد یکسال رهایی خانم فاطمه را خدمت خودشان، راهنمای محترمشان خام فائزه و همسفران ایشان تبریک و شادباش عرض می کنیم، تا باد چنین بادا..
تایپ: مسافر مریم - لژیون سوم میخک
ویرایش: مسافر مهسا
بازبینی:همسفر فاطمه
عکس:همسفر یگانه –لژیون پنجم –نمایندگی میخک
ارسال: مسافر مهرانا
- تعداد بازدید از این مطلب :
618