English Version
English

آبروی علم، عمل آن است

آبروی علم، عمل آن است

دوازدهمین جلسه از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی دکتر فرشته و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر بیژن با دستور جلسه: «نقش سی‌دی‌ها در آموزش و رهایی من » روز جمعه مورخ 23 مهرماه 1400 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان بهنام هستم یک همسفر؛ من دکتر بهنام شاه‌محمدی هستم، مؤسس و مسئول فنی کلینیک درمان مهرنام؛ خیابان ابوریحان، پلاک 190.
تشکر ویژه دارم از نگهبان عزیز جلسه که امروز به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم برای خدمتگزاری. بحث امروز در حقیقت درباره آموزش و اجزای آموزش و ابزار آموزش خصوصاً سی‌دی‌ها در کنگره است. این سال‌های طولانی که من در خدمت کنگره بودم. احتمالاً به گوش شما هم آشنا است که اگر امروز کنگره در جایی قرار گرفته که من و شما هم داریم می‌بینیم و این رتبه را پیدا کرده، نبوده جز استفاده بهینه از آموزش و خصوصاً بحث سی‌دی‌ها.

واقعاً تکلیف را مشخص می‌کند و نگاه درستی که از روز اول در تشکیل کنگره وجود داشت برای درمان اعتیاد صرفاً قرار نیست یک دارو به بیمار بدهیم و استفاده از یک دارو قرار نیست مشکلات را حل بکند. نگاه جامع‌تری به اعتیاد بود و اعتیاد را فراتر از یک بیماری جسمی می‌دیدند و دیده شد. آن اتفاق درست از روز اول افتاد که تمام ساختارها به این سبک و سیاق شکل گرفت که آموزش، رکن اصلی درمان است. از قوانین داخلی، از اساس‌نامه‌های کنگره بگیرید که کنگره به‌عنوان یک مرکز تحقیقاتی علمی درمانی می‌داند تا نام‌گذاری‌هایی که شد. مثلاً شعبه اصلی به اسم آکادمی و اصلاً نام کنگره 60 که یادآور مجامع علمی است همه در این راستا است که بنیان گزار کنگره نگاهی داشت که مسائل فرد معتاد حل نمی‌شود جز اینکه آموزش درست ببیند. این آموزش در همه ارکان زندگی فردی و اجتماعی دخیل است. تمام ضد ارزش‌ها به خاطر عدم آموزش یا آموزش نادرست است. مثالی که جناب مهندس هم می‌فرمایند کاراکتری بود در فیلم قدیمی گوزن‌ها یک آقایی بود به نام سید که در یک معضل سنگین اعتیاد افتاده بود با دوستش درد دل می‌کند و از گذشته‌اش می‌گوید یک‌چیزی را که خیلی زیبا اشاره می کنه که چی شد که به اینجا رسیدم. چی شد که چیزی نمی‌دانم دونم از ضد ارزش این است که آیا چیزی به ما یاد دادند که ما یاد نگرفتیم؟ واقعیت این است که یک معضل بزرگ اجتماعی است. اگر نگاه بکنیم وقتی‌که این حجم گسترده ضد ارزش‌ها را اگر نگاه کنیم که اصلاً چی شد که این‌همه ضد ارزش به وجود می‌آید به بک‌گراندشان که برمی‌گردیم در حقیقت یا آموزش ندیدند یا آموزش سوء دیدند. در حقیقت چون منابع درست آموزشی نداشتند مربی و آموزگارشان شده همان اجتماع بلبشو دوروبرشان. همان اتفاقات ناخوشایندی که در آن خانواده و اجتماع می‌دیدند شد مربی‌شان و بجای ارزش‌ها ضد ارزش‌ها در سرشان نشست. این نگاه کنگره است که ما نمی‌توانیم این ضد ارزش‌ها را در رأسشان اعتیاد را حل کنیم جز اینکه آن آموزش غلط را با آموزش درست جایگزین کنیم. اصلاً قرصی ندارد که فرد، ضد ارزش‌هایش، یک قرص بدهیم دارو بدهیم و فرد دروغ نگوید غیبت نکند. تهمت نزند کار خلاف نکند. همان‌طور که در یک بازه زمانی درازمدت سوء آموزش به وجود آمده حالا باید در یک بازه زمانی معقولی با آموزش درست از منابع آموزشی درست، او را برگردانیم روی خط. پس بزرگ شد کاملاً. اهمیت پیدا کرد بحث آموزش در کنگره. برای آموزش یک سری ابزارهایی وجود دارد که یکی آن آموزگار است که در هفته خودش در مورد کمک راهنما مفصّل صحبت می‌شود و چطور انتخاب شدنشان و سخت‌گیری‌های سنگینی که انجام می‌شود تا کسی به‌عنوان راهنمای کنگره شناخته شود صحبت می‌شود.

آن چیزی که بیشتر مربوط به این جلسه ماست منابع آموزشی و خصوصاً سی دی است. در کنگره منابع آموزشی مختلفی در نظر گرفته شده است. فردی را که می‌خواهیم به او یاد بدهیم که چطوری باید باشد تا خوب باشد از کتب مختلف و جزوات و لژیون‌ها نقش آموزشی بسیار خوبی دارند تا همین ورزشی که صبح‌های جمعه عزیزان می‌بینند در پارک انجام می‌شود و واقعاً یک کمک‌آموزشی سنگین است. یا اردوهای آموزشی مختلفی که تشکیل می‌شود؛ اما قطعاً یکی از مهم‌ترینش سی‌دی‌هاست. در کنگره عزیزان مستحضر هستند که ما چند کتاب مهم داریم که دوتا از آن خیلی بُلد است و از روز اول بوده. یکی کتاب 60 درجه که اساس و اصلیت واقعی کنگره است که با آن کار، شکل گرفت و دیگر کتاب وادی‌ها، وادی عشق. این‌ها چهارچوب‌ها و اصول کلی و دقیق کنگره در آن‌ها دیده شده؛ اما در حقیقت اگر بخواهیم تمثیلی بگویم مثل اصول یک دین می‌ماند که ما اصول اعتیاد را تعریف کردیم که چیست و ما در کلیّت چه باید بکنیم. چه کتاب 60 درجه و چه کتاب وادی‌ها که حرکت کلی را به ما نشان می‌دهند. بحث تفکر و بحث حرکت و ساختارها و عشق را در یک کلیت مطرح می‌کند اما برای اینکه این‌ها برای بچه‌ها جا بیفتد و بتوانند به‌درستی انجام دهند در طول این سفر همیشه در مسیر جاده بمانند یک سری آموزه‌های هفتگی نیاز هست که آن را در قالب سی دی نگهبان کنگره هفته‌به‌هفته در سطح کنگره تولید و توزیع می‌کنند و این سی دی گارد ریل یا علائم و چراغ‌های راهنمایی این حرکت هستند. بچه‌هایی که رهجوهایی در این سفر با سی‌دی‌های مختلف با مباحث مختلف که در طی این هفته‌ها می‌گیرند هر جا که می‌خواهند از خط خارج شوند دوباره هولشان می‌دهد و می‌آورد در همان خطی که بروند به سمت اینکه آن چهارده وادی را بفهمند و اجرایی کنند پس سی دی نقش خیلی پررنگی می‌تواند داشته باشد که این حرکت به‌سلامت اتفاق بیفتد. خوشبختانه در تمام اجزا و جزییات زندگی آدم‌ها جناب مهندس دارند این سی‌دی‌ها را تهیه می‌کنند و این اتفاق خیلی خجسته‌ای است. از سطح کلان و مباحث خیلی کلی و سنگین تا مباحث خیلی ساده. مثلاً در مورد آداب معاشرت. یک‌چیزی که شاید به چشم نیاید و خیلی اوقات اصلاً در موردش صحبت نشود؛ و بچه‌ها یاد می‌گیرند اصول اولیه و الفبای معاشرت چگونه باید باشد. سی دی خیلی کمک می‌کند که بچه‌ها در خط بمانند یک‌جوری هم مطالب داخلش تهیه شده که الزام هم ندارد که بگوییم برای بحث اعتیاد است فقط. یک‌جورهایی عامه شمول است. همه آدم‌ها می‌توانند بسته به فراخور و نیاز خودشان از آن استفاده بکنند.

این سی‌دی‌ها برای اینکه بیشترین اثربخشی را داشته باشند کنگره روش فکر کرده و مدل‌های مختلف استفاده را دیده. در بحث یادگیری متدهای مختلفی است. کسی ممکن است مطلبی را بخواند. کسی ممکن است مطلبی را بشنود یاد بگیرد. یک کسی ممکن است در یک جمع حضور پیدا کند یاد بگیرد سیستم دیداری کمکش کند. به‌هرحال آدم‌ها تمرکزشان در یادگیری در سیستم‌های مختلف متفاوت است. ولی همه مطالعات نشان می‌دهد قطعاً یکی از بهترین شیوه‌ها برای یادگیری این است که درعین‌حال که شما مطلبی را می‌شنوی همان موقع مطلب را بنویسی. در حقیقت یک ارتباط درست ایجاد می‌شود بین سلول‌های مختلف حافظه که در همان موقع که مطلب را می‌شنوی با دقتی که می‌کنی تا بتوانی روی کاغذ بیاوری و بنویسی بیشترین ماندگاری و مانایی را در ذهن شما دارد. به عبارتی یک‌بار گوش کردن و نوشتن معادل چندین بار فقط گوش کردن است. پس یک رکن مهم در اینکه کنگره تأکید دارد که حتماً سی‌دی‌ها باید نوشته شود این بحث مانا بودن آن مطلبی است که می‌شنوید. نکته دوم که در بحث نوشتن کمک می‌کند مطلبی را که چه می‌شنویم و چه می‌خوانیم مثلاً یک سی دی یک‌ساعته که جناب مهندس ارائه می‌دهند تمام مطالبش یک ارزش و اهمیت ندارد. کلیت یک مطلب را می‌خواهد بگوید ولی جملات مختلف طبیعتاً قدرت کلامی متفاوتی دارد. به عبارتی در یک مطلب یک‌ساعته ده جمله یا دو پاراگراف خیلی مهم‌تر باشد. وقتی فردی این را می‌نویسد کمک کی کند که همان موقع یا دفعه بعد که مطالعه می‌کند آن قسمت‌های مهم‌تر را هایلایت کند. همان کاری که در دوران تحصیل انجام می‌دادیم و یک ماژیک هایلات داشتیم و قسمت‌ها مهم را در حقیقت خط می‌کشیدیم. این کمک می‌کند که دفعه بعد که می‌خواهد آن مطلب را مرور کند نیاز نباشد کل آن را گوش کند. اگر عجله هست بتواند قسمت‌های مهم را به‌سرعت مرور کند. طبیعتاً کلیت سی دی را بارها گوش کرده ولی برای مرورش از آن قسمت‌ها استفاده کند و سرعت فراگیری بالاتر برود. از آن‌طرف می‌بیند بعد از مدتی دفتری کتابی جزوه‌ای برای خودش درست کرده که ارزش معنوی خوبی برای خودش پیدا می‌کند مثل‌اینکه یک سندی است برای تلاش این مدت او. هرقدر در جلسات رفته ورزش کرده در لژیون‌ها بوده و کار کرده خیلی مدرک بیرونی‌اش وجود ندارد ولی این دفتری که تهیه می‌کند یک جورایی سند زحمت زیادی است که برای رهایی کشیده و می‌تواند به خانواده ارائه کند. نوشتن سی‌دی‌ها در کنار کمک به درممان اعتیاد، می‌دانیم هستند افرادی در کنگره که توانمندی سوادی و ادبیشان ممکن است خیلی بالا نباشد. این کمک شایانی کرده که در این مسیر هم بچه‌ها پیشرفت خوبی بکنند. واقعاً آدم‌هایی که روز اول شروع می‌کنند به نوشتن با آدم‌هایی که بعد از یک سال سی دی نوشتن مقایسه می‌کنیم خیلی تفاوت کردند در بحث ادبیاتشان و نوشتارشان و دست‌به‌قلم شدن. از قدیم دست‌به‌قلم شدن یک‌جورهایی مثل‌اینکه معادل فرهیختگی بوده و این کمک خیلی شایانی می کنه. به‌هرحال با توجه به اینکه من وقتم تمام است این بحث نوشتن سی‌دی‌ها واقعیت این است که همان قصه‌ای هست که می‌گویند بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه. عزیزانی که در این مسیر زحمت می‌کشند حتماً نتیجه درست‌تری می‌گیرند. آن‌قدر این مسئله مهم شده که چند وقتی است که کنگره، آدم‌های بی‌سواد را برای درمان نمی‌پذیرد و ارجاع می‌شوند به جاهای دیگر. امیدوارم عزیزان از این مسیر، از این بحث نوشتن سی‌دی‌ها کمال استفاده را بکنند.
از اینکه به صحبت‌هایم گوش کردید سپاس‌گزارم.
مشارکت‌ها

سلام دوستان دکتر محسن هستم یک مسافر؛ پزشک متخصص کودکان.
در کنگره هرکسی که می‌خواهد صحبت کند باید یک صحبتی از اصل قضیه کنگره یعنی همان درمان تدریجی انجام دهد. در کنگره درمان را روی سه ضلع یک مثلث می‌گذارد و با درمان جسم و جهان‌بینی، روان را نیز درمان می‌کند. در تمام دوران‌ها همه دنبال آن بودند که حالشان خوب باشد و روانشان نیز خوب باشد. برای جسم راهکارهایی در کنگره وجود دارد و برای بهبود جهان‌بینی کارهایی را انجام می‌دهیم تا دانایی‌مان بالا برود و منظور دانایی مؤثرمان هست و قسمت مهم آن کاربردی کردن دانایی هست؛ و برای دانایی یک مثلث تعریف شده است که تفکر و تجربه و آموزش اضلاع آن مثلث هست. نکته‌ای که در این میان هست این است که ما تجربه زیاد کرده بودیم ولی تفکر روی آن‌ها انجام نمی‌دادیم و آموزش‌ها نیز آموزش‌های درستی نبودند. در کنگره آموزش‌هایی را به افراد می‌دهند و در بحث آموزش باید بدانیم که زمانی خوب یاد می‌گیریم که بعد از آموزش گرفتن بتوانیم آن را آموزش بدهیم به دیگران و یک‌مرتبه پایین‌تر از آن این است که آن مطلب را بنویسیم و نقش نوشتن در یادگیری بسیار بالاست. نکته‌ای که خیلی مهم است این است که آموزش را کاربردی کنیم. در شغل من که با کودکان سروکار دارم پدری می‌آید و می‌گوید آقای دکتر من فرزندم را خیلی نصیحت می‌کنم تا به سلامتی خودش اهمیت بدهد و من به او می‌گویم که فرزند تو یک نصیحت کننده خوبی می‌شود. ما باید این را بدانیم و برای آنکه آموزش‌ها را کاربردی کنیم اول برای خودمان استفاده کنیم و ما باید این را در نظر داشته باشیم که آموزش وقتی اتفاق می‌افتد که ما آن موضوع را ببینیم و این روشی است که آقای مهندس این موضوع را به نحو درستی انجام داده‌اند به‌طوری‌که همیشه خودشان می‌گویند که من هیچ کاری را از شما نمی‌خواهم مگر آنکه خودم قبلاً آن را انجام داده باشم و در جامعه و یا مدرسه ما همیشه ما را فقط نصیحت کرده بودند و آن تأثیری نداشت زیرا که جهان‌بینی کاربردی نبوده است و ما در این هفته دستور جلسه‌ای داشتیم با عنوان ویژگی‌های لژیون قوی. این مشخص می‌کند که مشخصات یک لژیون قوی باید در کاربردی بودن مسائل جهان‌بینی آن باشد به‌عنوان‌مثال اگر ادعا می‌کنند که ۳۰ سال است که درمان اعتیاد می‌کنم پس نتیجه‌اش کجاست و ما نهایتاً با سی دی نوشتن می‌خواهیم به جهان‌بینی کاربردی دست پیدا کنیم ممنونم بابت وقت مشارکت.

سلام دوستان دکتر بابازاده هستم یک همسفر.
من در مشارکت خودم باید بگویم تجربه من به سال ۸۷ برمی‌گردد که به مرکز مطالعات برای گذراندن دوره‌ی اعتیاد رفته بودم. در آنجا استادانی صحبت کردند و ما استفاده کردیم و نت‌برداری کردیم و بعدازآن دوره من وارد درمان شدم و مسئول یک کلینیک شدم بعد از یک سال متوجه شدم من مطالب را متوجه نشدم مثلاً بیماران سؤالاتی می‌کردند که من نمی‌توانستم جواب بدهم و برای خودم نیز شبهاتی وجود داشت. دوباره به مرکز ملی مطالعات مراجعه کردم و گفتم می‌توانم دوره را دوباره بگذرانم آن‌ها گفتند خلاف مقررات است ولی به‌عنوان مستمع آزاد دوباره شرکت کردم و من این بار ۱۰۰ درصد موضوع را متوجه شدم و مورد رضایت خودم بود که بتوانم به بیماران بیشتر کمک کنم و خودم نیز شبه ای نداشته باشم. و من آنجا متوجه شدم وقتی برای بار دوم آموزش‌ها را نوشتم خیلی از آن مطالب برایم روشن شد به‌طوری‌که مغز ما وقتی مطالبی را بی‌اهمیت یا کم‌اهمیت بداند آن را به لایه‌های زیرین می‌فرستد ولی با نوشتن مطالب به‌خوبی در ذهن ما می‌ماند و وقتی این موضوع تکرار شود کارایی بسیار مطلوبی دارد. متشکرم.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛ روانشناس مرکز ندای سلامت میدان سپاه ساختمان همشهری طبقه ۳ واحد ۸.
من در اینجا قبل از آنکه آموزش را تعریف کنم یادگیری را تعریف می‌کنم یعنی هدف از آموزش یادگیری مطلب می‌باشد. در کتاب دکتر سیف یک تعریف خوبی برای یادگیری است و آن این است: تغییر نسبتاً پایدار براثر تمرین و تکرار؛ و این معنی‌اش این است که یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که بتوانیم آن را تکرار کنیم. برای تکرار مطالب نیاز هست که ما آن مطالب را داشته باشیم که این باعث می‌شود ما بتوانیم آن را مرور و تمرین و تکرار کنیم. یکی از حسن‌های استفاده از سی‌دی‌های کنگره آن است که ما در هنگام نوشتن آن از دو حافظه استفاده می‌کنیم هم حافظه سمعی و هم حافظه بصری و وقتی هر دوی این‌ها باهم فعال می‌شوند حافظه کوتاه‌مدت ما هم فعال می‌شود و این باعث یادگیری بیشتر می‌شود. متشکرم.

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر؛ پزشک کایروپراکتیک هستم.
در مورد دستور جلسه و نوشتن سی‌دی‌ها باید بگویم که کمال قدردانی را از جناب مهندس دارم به خاطر این علم و آگاهی که در اختیار من قرار دادند و این اطلاعات و آگاهی ناب و دست‌نیافتنی است و از تمام دوستانی که در تهیه و تکثیر این سی‌دی‌ها تلاش می‌کنند نیز تشکر می‌کنم. دکتر شریعتی می‌گوید وقتی همه به دنبال چشمان زیبا هستند تو به دنبال نگاه زیبا باش و این نگاه زیبا را چه کسی خلق می‌کند؟ و آن تفکر و کسب آگاهی که انسان به دست می‌آورد و باعث زیبا دیدن می‌شود. اولین چیزی که نوشتن سی‌دی‌های کنگره برای من داشت این بود که آن نگاه را زیبا می‌کند. شخصی که از یک مسیر مدت‌ها عبور می‌کرده و به‌یک‌باره متوجه می‌شود که درختی در آنجا بوده است و متوجه آن نبوده و بعد از مدتی که نگرش زیباتر و دقیق‌تر می‌شود متوجه می‌شود که چه برگ‌های زیبایی آن درخت دارد. و هر چه نگرش شفاف‌تر می‌شود جزئیات بیشتری می‌بیند. به‌عنوان‌مثال پرندگان زیبایی که روی درخت لانه دارند و این فقط بعد آشکار قضیه می‌باشد؛ و من در مورد زندگی خودم تفکر می‌کنم می‌بینم که مشکلاتی داشتم در گذشته نه‌چندان دور که چه راه‌حل‌های ساده‌ای داشته‌اند و برای من پیچیدگی زیادی داشتند. و این علم و آگاهی از طریق نوشتن آموزه‌های کنگره بود. مسئله دیگری که برای من روشن شد این بود که از ایمنی بدن ما ارتقا پیدا کرده است. آقای مهندس در موضوع درمان روان می‌گویند که احساساتی چون ترس ناامیدی و نگرانی باعث مختل شدن کارکرد سیستم ایمنی بدن می‌شود و بعضی‌اوقات هم این حس‌های منفی انسان را به سمت اعتیاد سوق دهد و دیگری که در مورد نوشتن سی‌دی‌ها می‌باشد این است که ما وقتی سی دی را فقط گوش می‌کنیم حس شنوایی ما درگیر می‌باشد ولی در نوشتن آن حس لامسه حس بینایی و حواس دیگر نیز درگیر می‌شوند و نیز در زمان نوشتن سی‌دی‌ها تصاویر ذهنی برای ما خلق می‌شود و برای فرد استدلال فردی ایجاد می‌کند. هرچه آن تصاویر ذهنی قوی‌تر باشد شخص روی برخوردهایی که در جامعه می‌بیند می‌تواند استدلال کند که این ریشه‌هایش از جایی دیگر است و آن انرژی خودش را از دست نمی‌دهد. موضوع دیگر تکرار می‌باشد که در زمان نوشتن سی دی تکراری که یک‌بار ما گوش می‌کنیم و یک‌بار در ذهن خود تکرار می‌کنیم و یک‌بار هم آن را می‌نویسیم و این تکرار باعث می‌شود در ذهن ما حک شود و من فکر می‌کنم حتی هورمون‌های مغزی را هم تقویت کند که برای نویسندگان آن وسوسه نوشتن هم آن‌ها را سوق می‌دهد برای نوشتن زیرا که حال انسان را دگرگون می‌کند و دیگری موضوع خط که من الان حدود ۱۴۰ یا ۱۵۰ عدد cd نوشته‌ام که وقتی برمی‌گردم به سی‌دی‌های اولیه فکر می‌کنم شخص دیگری این سی‌دی‌ها را نوشته است. ممنونم بابت وقت مشارکت.

سلام دوستان زهره هستم همسفر؛ کمک راهنما و مددکار کلینیک فرشته هستم دانشجوی ارشد روانشناسی.
من داشتم فکر می‌کردم در مورد اینکه چرا نوشتن سی دی در کنگره اجباری شد چون هیچ‌کدام از کارهای کنگره بی‌حکمت نیست و من متوجه ۶ فرایند در نوشتن سی دی انجام می‌شود. یکی توجه دوم هوشیاری سوم ادراک چهارم حافظه پنجم زبان و ششم تفکر. وقتی فردی در جایی بیکار می‌ماند در ساعت ۵ الی ۶ هزار فکر در ذهن او می‌آید و اکثراً تفکر ناخوشایند می‌باشد و وقتی توجه به سمت نوشتن سی دی می‌رود توجه فرد به سمت نکات مثبت می‌رود و دوم وقتی سی دی نوشته می‌شود فرد هوشیار است و در همان زمان حضور دارد. به گذشته و آینده نمی‌رود؛ و ادراک صورت می‌گیرد و یکسری بینش‌ها برایش به وجود می‌آید؛ و چهارم حافظه است که هم حافظه کوتاه‌مدت و هم حافظه درازمدت درگیر می‌شود و با نوشتن پروسه طولانی در مغز شکل می‌گیرد. همان‌طور که در قرآن نیز آمده است نوشتن کاری بسیار مؤثر می‌باشد وقتی مطلبی را از اول می‌شنویم و بعد دوباره می‌نویسیم یک کدگذاری‌های خاصی در مغز انجام می‌شود و اعجاز خداوند را برای ما ثابت می‌کند و پنجمین فرایند زبان می‌باشد که باعث شد نوشتن سی دی زبان من خوب شود زبان فارسی و زبان صحبت کردن و در آخر به تفکر می‌رسیم که وقتی من موضوعی را می‌نویسم به تفکر وا‌داشته می‌شوم و این فرایندها برای ما اتفاق می‌افتد و تا الآن من ۲۰ سی دی را نوشته‌ام و برایم تأثیرات مثبتی داشته است و از آقای مهندس تشکر می‌کنم.


سلام دوستان محمد هستم مسافر؛ کارشناس ارشد مشاوره.
دوستان به موارد زیادی اشاره کردند و من هم یادداشت‌هایی را برداشته‌ام و خودم راجع به موارد دیگری صحبت می‌کنم، تعداد ۱۰۰ عدد سی دی را تمام و کمال نوشته‌ام، حدود ۴۰ سی دی را خلاصه نوشته‌ام و چندین سی دی را هم گوش کرده‌ام، در نوشتن واو به واو یادگیری و آموزش بسیار قوی صورت می‌گیرد، اثرگذاری زیادی دارد و بعد جهان‌بینی محکم‌تر و منسجم‌تر شکل خواهد گرفت. یکی از تجارب من این است که تمام نوشتنی‌ها را جمع کرده و برای آخر هفته می‌گذاشتم، به همین دلیل فشار زیادی بر من وارد و بسیار اذیت می‌شدم، این احوال برای من مثل سقوط آزاد بود و طبق آموزش‌های جناب مهندس که تفاوت dst و سقوط آزاد را مشخص کرده‌اند، یک ساعت در روز برای نوشتن اختصاص دادم. ذهن ما بسیار شلوغ است، در طول شب و در خواب جسم استراحت می‌کند اما ذهن همچنان فعالیت خود را دارد، قبل از خواب به دلیل کارهایی که انجام می‌دهیم (تلویزیون، موبایل، اخبار) و افکاری که داریم ذهن بسیار درگیر است و صبح هم با همین درگیری شروع می‌شود و ما باید در طول روز فرصت‌های را برای آرام شدن ذهن، آرامش و تجدیدقوا فراهم کنیم. یکی از راهکارها برای این کار نوشتن هست که باعث می‌شود که مدت یک ساعت تمام توجه، فکر و ذهن ما معطوف این قضیه می‌شود و به‌مرور ذهن ما از این درگیری و شلوغی نجات پیدا می‌کند، تقویت می‌شود و درعین‌حال خوراک موردنظر برای ذهن تأمین می‌شود. در حین نوشتن هم ذهن استراحت آگاهانه می‌کند، هم خوراک مثبت (دانایی، جهان‌بینی) می‌گیرد و هم اینکه حافظه تقویت می‌شود. روش خوبی است اگر بتوانیم متد dst را برای نوشتن سی دی پیاده کنیم و بین روزهای هفته تقسیم کنیم تا فرصت استراحت و تجدیدقوای ذهن را داشته باشیم. درنهایت اینکه با نوشتن سی دی حال ما خوب خواهد شد، من به‌عنوان کسی که با آموزه‌های کنگره در ارتباط هستم، هنگام سی دی نوشتن حالم خوب می‌شود والان متوجه شده‌ام که گوش کردن با نوشتن سی دی چقدر تفاوت زیادی دارد. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

سخنان جناب مهندس دژاکام
سلام دوستان حسین هستم مسافر.  کنگره ۶۰ از روزی که کارش را شروع کرد بر مبنای جسم، روان و جهان‌بینی بود و برای هر چیزی برنامه‌ریزی داشت برای هفته برنامه‌ریزی دارد برای سالش برنامه‌ریزی دارد برای ۲۰ سال آینده و ۵۰ سال آینده هم از قبل برنامه‌ریزی دارد کما اینکه اول هرسال تحصیلی ۵۰ دستور جلسه ابتدای مهرماه برای هر هفته مشخص می‌شود و همه می‌دانند در هر هفته در مورد چه چیزی باید صحبت کنند و دستور جلسه چیست و در سراسر کشور همه در مورد آن دستور جلسه صحبت می‌کنند این هفته در تمام شعب کنگره ۶۰ و همه گروه‌ها دستور جلسه مشخصات یک لژیون قوی است لژیون مانند یک کلاس درس می‌باشد در کنگره ۶۰ و همه در مورد همین دستور جلسه صحبت می‌کنند و هر مشکلی ما در کنگره ۶۰ داشته باشیم فوراً آن را دستور جلسه قرار می‌دهیم مثلاً می‌بینیم چه افراد در کارهای یکدیگر دخالت می‌کنند اینجا ما یک دستور جلسه قرار می‌دهیم تحت عنوان فضولی؛ یک هفته تمامی گروه‌ها شروع می‌کنند در مورد فضولی صحبت می‌کنند یا مبحث سی‌دی‌هاست که نوشتن سی دی چه فایده‌ای دارد و تمام گروه‌ها در این مورد شروع می‌کنند به صحبت کردن. هیچ‌کس در کنگره وجود ندارد که سی دی ننویسد؛ اگر کسی سی دی ننویسد عذر او را از کنگره می‌خواهیم.

در حال حاضر چندین سال است که در کنگره ۶۰ فرد بی‌سواد را نمی‌پذیریم، به او سه ماه زمان می‌دهیم تا سواد خواندن و نوشتن را بیاموزد در این سه ماه جای فرد در کنگره رزرو می‌باشد و چه قدر به این دلیل در کنگره ۶۰ باسواد شده‌اند افرادی بودند که دو خط نمی‌توانستند بنویسند ولی اکنون به‌سرعت ۴۰ سی دی را می‌نویسند و تحویل می‌دهد. انسان برای این‌که درگیر مواد مخدر شود باید یکسری ویژگی‌ها داشته باشد و تا زمانی که آن ویژگی‌ها را کنار نگذارند و انسان دیگری نشود نمی‌تواند اعتیاد خود را درمان کند. در حقیقت آن شخصیت قبلی باید بمیرد و یک شخصیت جدید به وجود بیاید تا اعتیاد فرد درمان شود. نه اینکه ما به او بگوییم توپ‌بازی را عوض کن یا زمین‌بازی را عوض کن و یا یار بازی را عوض کن که در کلاس‌های گروه‌های دیگر به فرد می‌گویند و فرد را شرطی می‌کنند که اگر در فروشگاه زغال یا سیخ را ببیند فوری تحریک شود و حال او خراب شود و برود مصرف کند نه!... درمان چطوری باید اتفاق بیفتد که یک فرد هروئینی وقتی‌که درمان شد برود در یک لابراتوار هروئین کار کند یا یک فرد تریاکی بعد از درمان برود در مزارع کشت خشخاش کار کند و خشخاش‌ها را تیغ بزنند و هیچ اثری روی او نگذارد منظور ما از درمان این است، وگرنه اینجا نرو، خانه پدرت نرو، خانه دوستت نرو، این کار را نکن، آن کار را نکن، پیش رفیق ناباب نرو که درمان اتفاق نیفتاده است... این‌ها همه در پرتو علم و دانش است که اتفاق می‌افتد علم اگر علم باشد روی سنگ بگذاریم باید سنگ را طلا کند اگر این علمی که ما امروز تحت عنوان دانش اعتیاد داریم اگر علم بود باید خیلی کارها می‌کرد این علمی که ما در دانشگاه‌ها و مراکز علمی آموزش می‌دهیم و تدریس می‌کنیم فکر نکنم قادر باشد یک نفر را به درمان برساند درمان از این جنس که فرد را بگذاریم در لابراتوار مواد مخدر کار کند و اثری روی او نگذارد و الا ترک کردن را که خود فرد هم انجام می‌دهد و این در کنگره پایه‌گذاری شده و در حال انجام است ما باید کار خود را بلد باشیم بعضی از مواقع کار خود را بلد نیستیم وقتی‌که یک فرد معتاد را می‌بینیم ۲۰ بار ترک کرده و به نتیجه نرسیده است و می‌رود خودکشی می‌کند دلیل این چیزی جز بلد نبودن کار نیست در لژیون پزشکان من نخواستم به شما فشار بیاورم من فقط تأسف می‌خورم برای بعضی از شماها، در جلسه حاضر می‌شوید و هیچ مطالعه‌ای نکرده‌اید حتی سی دی هفته را هم گوش نکرده‌اید کتاب ۶۰ درجه و کتاب عشق را هم نخوانده‌اید و نمی‌خوانید، اگرچه دارید در مسئله اعتیاد کار می‌کنید، ولی این کار کردن به عقیده من مفت نمی‌ارزد چون جواب نمی‌دهد. آبروی علم، عمل آن است. بنابراین من از شما خواهش می‌کنم که زمان خود را تلف نکنید وقتی‌که به لژیون می‌آید، حتماً کتاب ۶۰ درجه را مطالعه نمایید، کتاب عشق را مطالعه نمایید، سی دی هفته را گوش دهید.

در حال حاضر دانشگاه کنگره ۶۰ به‌سرعت به جلو می‌رود ما حداقل هفته‌ای یک میلیارد تومان برای ساخت دانشگاه هزینه می‌کنیم، مقالاتی که در مورد سرطان خون ۴ کنگره پزشکی فرستادیم در دوتای آن‌ها به‌عنوان سخنران کلیدی انتخاب شدیم یکی در زوریخ و یکی هم در استانبول، یعنی در دو کنگره پزشکی به‌عنوان سخنران کلیدی انتخاب شدیم در کنگره‌هایی که از هند و بلژیک و امریکا و جاهای دیگر مقاله ارائه شده است و مقاله دی اس تی را به دانشگاه اورلاندو داده بودیم هفته دیگر جمعه ساعت ۶ بعدازظهر به علت اینکه موضوع کرونا پیش آمده به‌صورت آنلاین سخنرانی داریم و بااینکه هزینه ثبت‌نام در این کنگره که حدود ۵۰۰ دلار می‌شد را ما پرداخت کرده بودیم آن دانشگاه اعلام کرد که ما می‌خواهیم شما به‌صورت رایگان در این کنگره شرکت کنید و فقط می‌خواهیم شما حتماً در کنگره ما حضور داشته باشید و سخنرانی کنید و اصرار داشتند که هزینه پرداخت نکنیم. بچه‌های کنگره ۶۰ مرتب در حال کار کردن هستند و در توسعه علم تلاش می‌کنند. مقالات کووید ۱۹ هم پذیرفته شد که یکی از آن‌ها ضد عفونت بود و دیگری ضدالتهاب هستند و مسائل منفی داروهای دیگر را ندارد و اگرچه ما داروی درمان کرونا حدیث هست را داریم اولی من روز چهارشنبه تأکید کردم که همه باید واکسن بزنند و شاید من اعلام بکنم تا یکی دو ماه آینده افرادی که واکسن نزدند اجازه ورود ندارند، در چه در این دو سال که کرونا وجود داشت در کنگره ۶۰ آرامش کاملاً برقرار بود و انگار در کنگره ۶۰ هیچ اتفاقی نیفتاده است و هیچ تلفاتی ما نداشتیم و آن یکی دونفری که تلفات بود دستورالعمل‌های کنگره ۶۰ را رعایت نکرده بودند ما گروه‌درمانی نداریم گروه درمان نمی‌کند هر گروهی که درمان نمی‌کند فرض کنید یک گروه خلاف‌کار نشسته‌ایم دورهم می‌خواهیم درمان کنیم این گروه که درمان می‌کند گروه چه‌کار می‌خواهد بکند چهارتا مسائل منفی هم از یکدیگر یاد می‌گیریم ما درمان گروهی داری یعنی پروتکل داشته باشیم معلم داشته باشیم برنامه داشته باشیم وگرنه ۵۰ معتاد دورهم جمع شوند و شروع کنند به تعریف خاطرات دوران مصرفشان چه درمانی می‌خواهند بکنند چه چیزی بلدند شما باید یک‌چیزی داشته باشید وقتی می‌خواهید پول بدهید باید پول داشته باشید که بدهید نان می‌خواهی بدهید باید نان داشته باشید، علم را هم می‌خواهید بدهید باید آن علم را داشته باشید. ما افرادی را داریم که در سطوح بالایی تحصیلات دارند و همسرشان معتاد است و هیچ کمکی توانند به او بکنند، برادرشان معتاد است و هیچ کمکی نمی‌توانند به او بکنند مدارج عالی تحصیلی را هم گذرانده‌اند اما هیچ کمکی نمی‌توانند بکنند، در مورد اعتیاد خیلی دوره‌ها را گذرانده‌اند. بنابراین در مورد اعتیاد هم باید طوری بشود که مراکز علمی بیایند از صفر روی صورت‌مسئله اعتیاد کار کنند، اصلاً اعتیاد چه هست، ما به‌عنوان متخصص در فرد معتاد چه چیزی را می‌خواهیم درمان کنیم آیا میدانیم چه چیزی را می‌خواهیم درمان کنیم؟ یا به‌عنوان یک ان جی او گروه‌درمانی چه چیزی را می‌خواهیم درمان کنیم تمام انرژی و قدرت ما چه در گروه‌های مشاوره چه در سیستم‌های دیگر صرف این می‌شود که می‌خواهیم فرد مواد مصرف نکند، همین، ولی چه عواملی باعث ایجاد مشکلات هست؟ هیچ‌کدام را نمی‌توانیم حل کنیم و تا بحال نتوانستیم حل کنیم. در حال حاضر کلینیک‌هایی که با کنگره ۶۰ کار می‌کنند الآن خودشان دارند کار می‌کنند با کنگره هم در ارتباطند خودشان هم بیمار می‌گیرند و بیمارها را به نتیجه می‌رسانند و قشنگ می‌توانند درمان کنند، آقای دکتر عرب زاده که در اصفهان بودند و شعبه‌ای هم به نامشان نام‌گذاری شد دویست‌تا سیصد بیمار دارند لااقل چند ده نفر درمان شده‌اند طوری که در لابراتوار مواد کار کنند و هیچ اتفاقی برایشان نیافتد، از این موارد ما در کنگره زیاد داریم، در گذشته ما هر هفته جلسه داشتیم به خاطر کویید ۱۹ یک هفته در میان شد و امیدواریم که به‌زودی دوباره جلسات مرتب بشود و این همه که صبح جمعه بلند می‌شوید می‌آیید دقت و توجه کنید که چه چیزی میدانید و چه چیزی باید آموزش بگیرید، خاصیتی که در کنگره افراد را با نام کوچک صدا می‌کنند و عنوان‌ها ممنوع هست به این دلیل است که افراد گرفتار عنوان نشوند؛ اگر گرفتار عنوان بشوند درمان جواب نمی‌دهد. این هست که باید در اینجا هم همین باشد و ما بپذیریم همان جمله‌ای را که سردر نشریات کنگره هست که «تا ندانی را ندانیم نمی‌توانیم بدانی را بدانیم»؛ اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی. اول بدان که نمی‌دانی، بعد آن موقع بدانی را میدانی. اگر بگوییم نه من این هستم من آن هستم هیچ‌وقت نمی‌توانیم بدانیم. امیدوارم در لژیون پزشکان ما به این نتیجه برسیم.

مسئله بعدی این هست که عزیزان ما در کنگره ۶۰ وقتی وارد پارک می‌شویم داخل نمی‌توانیم ماشین خود را پارک کنیم من خودم و اعضای خانواده‌ام هیچ‌کدام داخل پارک نمی‌کنیم، باید بیرون پارک کنید هر هفته یک شعبه مسئول پارکینگ هستند از پنج صبح بچه‌هایی که جلیقه‌ی فسفری دارند می‌آیند و تا ظهر مستقر می‌شوند برای برقراری نظم و انضباط پارکینگ، بنابراین خواهش می‌کنم با این افراد همکاری لازم را انجام دهید تا بتوانند به بهترین شکل وظیفه‌ی خودشان را انجام دهند و این نظم و انضباط هست که باعث می‌شود که سه، چهار هزار نفر در اینجا بدون درگیری و اتفاق خاصی دورهم جمع شویم، امیدوارم شاهد حضور پررنگ‌تر شما عزیزان در این جلسات باشم و عزیزان سی دی را گوش کنند و بنویسند؛ فعلاً برای پزشکان اجباری نکرده‌ام ولی لازم هست که بنویسید. امیدوارم در این امر موفق باشید. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
نگارش: مسافر بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .