English Version
English

سلامتی، گوهر نایاب

سلامتی، گوهر نایاب

جلسه چهارم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی لژیون آبیک با استادی دیده‌بان محترم آقای سعید نمکی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر بختیار با دستور جلسه « ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه) » در روز پنج‌شنبه ۳۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، خداراشکر می‌کنم و خیلی خوشحال هستم امروز این توفیق نصیب بنده شد و این اجازه به من داده شد در نمایندگی تازه تأسیس آبیک حضورداشته باشم. اینکه به تک‌تک ما توصیه می‌شود، سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها حداقل نیم ساعت زودتر حضورداشته باشیم، علت این است که می‌خواهیم از تمرکز بالاتری برای شروع جلسه برخوردار باشیم. تمام چیزی که در درون انسان است از طریق حس ارتباط برقرار می‌کند. ما باید یک‌زمان مناسبی را در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم این‌ها را باهم هماهنگ کنیم و ازاین‌جهت حضور به‌موقع در جلسات یک حسن به‌حساب می‌آید و می‌توانیم بهره بیشتری بگیریم.

خیلی تبریک می‌گویم بابت تلاش و زحمت‌هایی که می‌کشید، قطعاً همین‌طور بوده که آقای مهندس و دیده‌بانان محترم اجازه تأسیس این شعبه را داده‌اند؛ قطعاً به توانایی و پتانسیل لازم رسیده‌اید و در نقطه شروع قرار دارید، یعنی همه‌چیزها را به دست آورده‌اید و امروز نقطه شروع حرکت ما است برای اینکه اگر من در حال درمان هستم، تمام تلاش خودم را انجام بدهم تا به درمان برسم و دوستانی که به‌عنوان خدمتگزار در هر قسمتی هستند، طوری تلاش بکنند تا دیگرانی که راه درمان را پیدا نکرده‌اند و می‌خواهند برای درمان به کنگره بیایند بهره لازم را ببرند و به درمان برسند و آن چیزی که تک‌تک ما به دست آورده‌ایم را این عزیزان نیز به دست بیاورند.

واقعاً این سلامتی که ما به دست آورده‌ایم مثل یک گوهر نایاب است که در اختیار خیلی‌ها نیست؛ نه اینکه فقط مصرف‌کنندگان مواد مخدر و خانواده‌های آن‌ها در اثر اعتیاد و تخریب‌هایی که وجود دارد از لحاظ روحی، روانی و جسمی، دچار تخریب‌هایی شده‌اند؛ خیلی آدم‌ها وجود دارند که شاید در کل خانواده‌هایشان حتی یک مصرف‌کننده هم وجود ندارد ولی یک خواب راحت ندارند شب‌ها با کابوس می‌خوابند و صبح‌ها باحال خراب بیدار می‌شوند و از یک سلامتی و تعادل لازم برخوردار نیستند.

سختی‌ها و مشکلات در زندگی خیلی وجود دارد و ممکن است انسان در طول مسیر زندگی خود با مشکلات زیادی روبرو شود اما چیزی که خیلی مهم است، یادگیری حل آن مشکل است؛ یعنی آدم تمام توان خود را بگذارد تا بتواند آن مشکل را حل کند. یکی اینکه اگر مشکل و سختی هست ارزش آن را ندارد که سلامتی خودم را بابت آن مشکل بدهم، آدم عصبی و به‌هم‌ریخته‌ای باشم و از تعادل خارج بشوم؛ مثلاً با شخصی مشکلی دارم آن را صبح تا شب در ذهنم مرور کنم که من باکسی این مشکل را دارم و به خاطر آن نه شب خواب راحتی دارم، نه خوراک خوبی می‌خورم، عصبی هستم، فشارخونم بالا می‌رود و هزار مشکل دیگر؛ خیلی راحت می‌توانم از آن بگذرم حتی اگر قادر نباشم آن مشکل را حل کنم.

خوشبختانه ما درکنگره ۶۰ بادانش و دانایی که به دست می‌آوریم مشکل را شناسایی می‌کنیم و به‌مرورزمان راه‌حل آن مشکل را پیدا می‌کنیم. چه مشکلی بالاتر از مصرف مواد مخدر و اعتیاد که در کل کره زمین درگیر آن هستند و ما الآن به‌جایی رسیده‌ایم که قادر به حل آن مشکل هستیم؛ پس این‌یک توانایی است که به ما بخشیده شده است و از طریق کسب دانایی و الگوهایی که در این مسیر وجود دارد قادر به حل مشکلات خود هستیم؛ البته آموزش هم است که چه کسی به من درس می‌دهد؛ راهنمایی به من درس می‌دهد در گروه خانواده که یکی از نزدیک‌ترین اعضای خانواده او درگیر مصرف مواد مخدر بوده و توانسته‌اند به یک حدی از دانایی برسند که مسئله را حل کنند و بتوانند به بیمارشان کمک نمایند.

خود مصرف‌کننده مواد مخدر هم همین‌طور انواع اقسام ترک‌ها مثل سقوط آزاد، کمپ، سم‌زدایی و خیلی راه‌ها را رفته است نتیجه نگرفته و امروز آمده در بهترین راه قرارگرفته با کمترین هزینه و در بهترین زمان مناسب درمان می‌شود. شاید سفر اولی‌ها بگویند چرا ۱۰ ماه باید طول بکشد؟ ولی کوتاه‌ترین زمان درمان اعتیاد ۱۰ ماه است. من قبل از کنگره بارها ترک کردم شاید زمان خیلی سرعت بالایی بود برای مصرف نکردن ولی برای درمان امکان نداشت و اتفاق نمی‌افتاد؛ حتی کسانی هستند که ۵ سال یا ۱۰ سال به روش سقوط آزاد ترک کرده‌اند و به نتیجه نرسیده‌اند.

مسئله ظرفیت و مسئولیت، دقیقاً به دانایی ربط پیدا می‌کند و مشکلاتی که انسان‌ها در هر مقطعی از زندگی به آن برمی‌خورند، دقیقاً همان گم کردن راه است یا همان قبله گم کردن است. انسان‌های آگاه سعی می‌کنند در مسیر حرکت کنند و انسان‌هایی که از آگاهی لازم برخوردار نیستند، قطعاً به بیراهه می‌روند و قبله را گم می‌کنند. این دستور جلسه برای کسانی است که می‌خواهند خدمت بکنند و نیت خیلی خوبی است اما چون آن ظرفیت و آگاهی لازم را ندارم خدمت کردن باعث می‌شود که خودم را گم بکنم و مسیر را اشتباه بروم.

در یک جایگاه قرارگرفته‌ام مثلاً مرزبان شده‌ام و چند نفر به من احترام می‌گذارند، من خودم را گم می‌کنم؛ خوشبختانه بر اساس تجربه‌ای که سال‌ها درکنگره مشاهده کرده‌ام می‌گویم که به‌ندرت اتفاق می‌افتد، چون همه ما تحت آموزش هستیم و داریم یاد می‌گیریم که هر قدری دیگران به من احترام می‌گذارند به همان اندازه مسئولیت من بالا می‌رود و باید بیشتر دقت کنم.

این را فراموش نکنیم ما درکنگره قرارگرفته‌ایم و دیگرانی قبل از ما بوده‌اند که این‌طور مسائل را رعایت کرده‌اند و انجام داده‌اند و ظرفیت‌ها را به وجود آورده‌اند تا من به درمان برسم و من و خانواده‌ام آرامش را احساس کنم چه در داخل کنگره، چه در خانواده؛ پس امروز بر من لازم است که دانایی خودم را بالا ببرم و ظرفیتم را بالا ببرم تا در هر جایگاهی خدمتی که قرار گرفتم هدفم خدمت و کمک به دیگران باشد، هدفم این نباشد که فکرکنم من الآن بزرگ‌تر دیگران هستم و باید به من احترام بگذارند، اصلاً این‌طور نیست و آن عشق بلاعوض را فراموش نکنم. من تلاشم را انجام بدهم و خدمتم را به‌درستی انجام بدهم و دیگران هم خودشان می‌دانند که باید چه‌کاری انجام بدهند و من خودم غافل از مسئله نشوم. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما تشکر می‌کنم.

 

در ادامه جلسه مراسم پیمان و اهدای شال اولین دوره ایجنتی و مرزبانی نمایندگی آبیک با حضور دیده‌بان محترم آقای سعید نمکی برگزار شد:

تایپ: مسافر حسین (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .