از فرمانبرداری تا فرماندهی؛
واژگانی که کنارهم نقش گرفته و یک معنا را به وجود آوردهاند. معنایی که شاید در نگاه اول، چندان هم با اهمیت جلوه نمیکند و شاید فقط در تلفظ، آهنگ قشنگی داشته باشد ولی شاید روزی تمام آنرا درک کنیم، روزی ک دیگر راهی نمانده تا رسیدن به مکانی که خود حقیقیمان را در آنجا گم کرده بودیم...
انسان در دو بعد (ذهن و ماده) به صورت آگاهانه زندگی میکند و فقط تعداد کمی از افراد میتوانند در جهان خواب هم آگاهی داشته باشند. همچنین انسان؛ در جهان ذهن (صور پنهان) تصاویر را با افکار خویش میسازد و در جهان مادی (صور آشکار) همان تصاویر را زندگی میکند، با توجه به این قانون میبایست توانایی فرماندهی افکار و تفکرات خود را داشته باشد تا بتواند به درستترین نحو ممکن زندگی کند. به عبارت دیگر؛ زمانی که می خواهد تصویری را در ذهن خویش بسازد، تصویر دیگری در ذهنش نقش نبندد و این تنها با «به دست گرفتن فرماندهی» اتفاق میافتد.
اضداد؛
میدانیم که اضداد همواره باعث تکامل در انسان میباشند یعنی برای رسیدن به روشنایی باید از دروازهی تاریکی، برای رسیدن به شجاعت باید از دروازهی ترس و برای رسیدن به فرماندهی بایستی بتوانیم از دروازهی فرمانبرداری عبور کنیم.
فرماندهی عقل؛
عقل فرماندهی عادل و مهربانی که همواره به راستی و درستی حکم میکند و فرمان های عقل به شرط؛ سالم بودن حس و بالا بودن دانایی، صد در صد لازم و واجب الاجرا میشود. این نکته بسیار حائز اهمیت است که فرمانبرداری از عقل بایستی از فرمانهای کوچک آغاز شود تا بتوانیم از تغییرات کوچک به تغییرات بزرگ و نهایتا به تبدیل و ترخیص برسیم! فراموش نکنیم که نیروی مافوق همواره در انتظار یک حرکت و اجرای تنها یک فرمان درست از سوی ما میباشد تا القائات و الهامات مثبت و سازنده را در افکار و اندیشهی انسان جاری کند. با اجرای اولین فرمان عقل؛ تابش نور الهی را احساس خواهیم کرد. به امید روزی که؛ بار دگر بنده شویم، نقطهای تابنده شویم...
نویسنده: کمک راهنما همسفر غزال لژیون سوم
تنظیم: کمک راهنما همسفر یاسمن
همسفران نمایندگی زنجان
-
منبع:
زنجان
- يکشنبه 3 مرداد 1400
- تعداد بازدید از این مطلب :
1124