گاهی شرح دادن چیزی یا موضوعی سخت ترین کار دنیاست، هر چه انسان بیشتر می‌گردد تا کلماتی را پیدا کند تا بار این امانت را بر دوش آنها بگذارد کمتر موفق می‌شود چراکه عملا توصیف اقیانوس برای ماهی ممکن نیست و او هرگز نمی‌تواند تمامی اقیانوس را درک کند. کاری که امروز قصد انجام آن را دارم نیز دقیقا همین است توصیف یک اقیانوس که کاوشی است بین چند حلقه از آفرینش و کتابی است که چون صوراسرافیل می‌تواند روح در کالبد بی‌جان انسان‌ها بدمد و به آنها زندگی ببخشد.
در کنگره 60 معجزات فراوانی وجود دارد و این را تمام کسانی که مدتی را در این مجموعه عاشقی گذرانده اند به وضوح دیده اند و بر آن گواهی می‌دهند یکی از این معجزات بدون تردید کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است. اجازه بدهید باهم از ابتدا این فرایند را مرور کنیم.
یک شخص تازه وارد در کنگره ۶۰ با این که نام تازه وارد را بر خود دارد اما عموما افرادی هستند که در کهنگی و پوسیدگی زندگی گرفتار شده‌اند و مدت‌هاست که تازگی خود را از دست داده اند. به سبب مصرف مواد مخدر و جهان‌بینی افیونی تقریبا از همه دنیا جامانده‌اند و با کلیه امور مربوط به زندگی غریب و نا آشنا هستند.
یکی از این موارد مهم خواندن و نوشتن است که اکثر افراد مصرف کننده سال ها از آن دور هستند و به هیچ عنوان حوصله خواندن کتاب را ندارند. از طرفی دیگر کتاب ۶۰ درجه یک کتاب قطور با صفحات زیاد که بخش عمده آن از پیام‌هایی نسبتا سنگین و با ادبیاتی جدید و نامانوس تشکیل شده است. کتاب شامل مطالب علمی و تحقیقاتی و تجربه‌های نویسنده است که در نگاه اول جذاب به نظر نمی‌رسد در بین صفحات کتاب نقاشی‌هایی وجود دارد که باعث تعجب شخص می‌شود چرا که خیلی خوب به نظر نمی‌رسد و حتی به برخی تعابیر شبیه نقاشی‌های کودکان است به همان سادگی و بی‌تکلفی؛ اما پس از گذشت زمانی اندک همه چیز به یکباره تغییر می‌کند. وقتی چند پیام اول توسط راهنما برای رهجو رمزگشایی می‌شود و پرده از روی حقیقت کنار می رود در رهجو یک حس جدیدی متولد می‌شود، یک حسی که گویا ترکیبی از کنجکاوی، شوق، بیداری و تسکین است. تجربه‌های نویسنده دقیقا برداشتی از زندگی رهجو است گویی که قهرمان این بخش از کتاب خود رهجوست. تابه‌حال هیچ کس در هیچ کجا این‌چنین او و احساسش را درک نکرده است. حرف‌هایی را که یک عمر او گفته و کسی باور نکرده است امروز در لابلای صفحات این کتاب پیدا می کند و چه حس خوشایندی است که می‌بینی حق با تو بوده است و این مشکلات واقعا وجود داشته و تو اشتباه نکرده‌ای. وقتی یکی پس از دیگری ماهیت این پیام ها را درک می کنی و متوجه می‌شوی که چه حرکت عظیمی را شروع کرده‌ای دیدکاه خودت نسبت به خودت تغییر خواهد کرد و گام هایت استوارتر خواهد شد. آنجا که می‌فهمی بی‌اراده نبوده‌ای، بی غیرت نیستی و تنها و تنها بیماری هستی که نیاز به درمان دارد. وقتی روش درمان موفق را لحظه‌به‌لحظه با استدلال و اسناد بدون نقص می‌آموزی و نمونه‌های بسیاری از این روش پیش چشمانت حضور دارند دیگر دل کندن از این کتاب هرگز ممکن نیست.
کتابی برای درمان، صفحاتی برای زندگی و واژه‌هایی برای رسیدن به عشق و محبت، دیگر آن تصاویر برای تو نقاشی‌های کودکانه نیستند، تصاویری از حقیقت زندگی هستند که تو با هر قدم که برمی‌داری یکی را زندگی خواهی کرد و این خوشرنگ ترین نقاشی دنیاست.
یکی دیگر از موارد اعجاز گونه این کتاب این است که گویا به یک منبع هوشمند متصل است و در هر برهه از زمان برای شخص خواننده مطالبی درخور حال و روز او فراهم می‌کند و آموزه هایش هرگز به پایان نمی رسد. بعضی اوقات احساس می‌کنی پیام ها زنده اند و حتی می‌توان شخصیت صاحب پیام را نیز به وضوح مشاهده کرد، افرادی بزرگ، سرشار از علم و ادب و عاشق کمک کردن به همنوعان خود. در هیچ کدام از گفته‌ها اصراری وجود ندارد اما تو گویا مجبوری که این جام را تا انتها لاجرعه سر بکشی.
یکی از دلایل مقبولیت این کتاب آن است که وقتی مدتی را در کنگره سپری می کنی بیشتر با شخصیت مولف کتاب آشنا می شوی و بعد از دیدن چنین انسانی وارسته و بزرگ به این نوشتار دلبستگی مضاعفی پیدا خواهی کرد.
من سعی کردم از نگاهی متفاوت و با ادبیات مخصوص خودم به این اثر ارزشمند نگاه کنم و مطمئن هستم هزاران هزار روایت دیگر برای آن وجود دارد که گفته‌های من تعبیری ساده از همه آنان می‌باشد؛ اما این دایرةالمعارف درمان اعتیاد و این فصل الخطاب حقیقت و این اعجاز بزرگ کنگره ۶۰ تا روزی که آخرین مصرف کننده به درمان برسد در این دنیای تاریک نورافشانی خواهد کرد و عاشقان و طالبان دانستن را سیراب خواهد نمود.
نویسنده مقاله: مسافر بهمن از لژیون ششم نمایندگی شمس
ارسال به سایت: مسافر محسن رهجوی مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
1460