English Version
This Site Is Available In English

در خانواده کوچک‌ترین موضوعی که پیش می‌آید همه متضرر می‌شوند

در خانواده کوچک‌ترین موضوعی که پیش می‌آید همه متضرر می‌شوند

جلسه پنجم از دوره دوم کارگاه‌های آموزش عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ ویژه جشن همسفر نمایندگی شادآباد به استادی ایجنت همسفر اکرم، نگهبانی ایجنت همسفر محمدرضا و دبیری راهنما همسفر اسد با دستور جلسه هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران روز شنبه ۶ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام خدمت همه عزیزان و عرض ادب و احترام خدمت بزرگواران دارم. خداوند را شاکرم بابت اذنی که داده شد تا در این دستور جلسه بسیار زیبا و ارزشمند در خدمت شما عزیزان باشم؛ ان‌شاءالله که لحظاتی پرخیر و پربرکت را در این ساعات ناب هستی برای همدیگر رقم بزنیم. هفته همسفر را به خانواده بزرگ کنگره۶۰ تبریک می‌گویم؛ در حضور جناب آقای مهندس، سرکار خانم آنی بزرگوار و خانواده محترمشان که انصافا سال‌ها است زحمات زیادی را برای کنگره۶۰ کشیدند و ماندند تا امروز ما در این جشن‌ها شرکت کنیم و این واژه‌ها را برای خودمان جشن بگیریم.

از همه عزیزانی که چند روزی است خدمت می‌کنند و زحمت می‌کشند در برپایی این جشن و زحمات زیادی را متقبل شدند، سپاسگزارم و قدردانی می‌کنم. یکسری از دستور جلسات در کنگره۶۰ هستند که وقتی می‌خواهیم از آن‌ها صحبت کنیم، ناگزیر باید به عقب برگردیم. خدا را شکر من خردادماه سال ۱۳۸۹ وارد شعبه شادآباد شدم؛ همین‌ طوری درها باز و همه چیز آماده بود؛ صندلی‌ها چیده شده بود، خدمت‌گزاران مهیا بودند؛

سفر آماده بود و ما نیز شروع کردیم؛ ولی تاریخچه حضور همسفر در کنگره۶۰ به سال‌ها قبل برمی‌گردد؛ سال‌هایی که خیلی از خانواده‌ها، عزیزانشان را همراهی می‌کردند تا شاید یک راهی برای درمانشان پیدا کنند؛ البته درمان را بلد نبودیم، دنبال ترک بودیم. از تجربه‌هایی که انجام داده بودیم با کوله‌باری از رنج، غم و اندوه به آینده‌ای که نامفهوم بود و زمانی را که با رنج داشتیم سپری می‌کردیم، دنبال می‌کردند؛

آن روز نیز همه خانواده‌ها پشت درهای بسته می‌ماندند؛ این‌قدر آمدند، رفتند و ماندند تا سرانجام در سال ۱۳۷۸ جناب آقای مهندس این اجازه را دادند و تصمیم گرفتند که خانواده‌ها نیز وارد شوند و همراه مسافرها و مصرف‌کننده‌هایشان آموزش ببینند. هر جایی که اسم خانواده باشد، آن‌چه که دیدیم همیشه از قرب خیلی بالایی برخوردار است؛ کنگره۶۰ نیز از این موضوع مستثنی نیست و یک تصمیمی را گرفت.

هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که من اگر آسیبی در زندگی‌ام دارم و اگر آسیبی می‌زنم، فقط به خودم می‌زنم و هیچ‌کس متضرر نمی‌شود؛ قطعا در خانواده، کوچک‌ترین موضوعی که پیش می‌آید همه متضرر می‌شوند؛ حتی یک سیگار نیز که آدم می‌کشد، همه خانواده اذیت می‌شوند؛ پس مهندس به این نتیجه رسیدند که باید همه با هم بیاییم و آموزش بگیریم تا خانواده را به تعادل برسانیم؛ خدا را شکر آمدیم و سفر به ما معرفی شد؛ سفری از تاریکی به روشنایی‌ها.

تاریکی اعتیاد همه وجود ما را فرا گرفته بود؛ واقعا خودمان را نیز فراموش کرده بودیم، این سفر معرفی شد، مسافر و همسفر شدیم؛ در بدو ورودمان به ما کلی عزت گذاشتند.
آدم‌هایی که در خارج از کنگره۶۰ هستند و خانواده خودشان هیچ حرمتی نداشتند؛ اگر خودمان نیز به قول معروف یک فکری به گذشته خود بکنیم، می‌بینیم که واقعا هیچ احترامی نگذاشتیم، خودمان به خودمان دیگر احترام نمی‌گذاشتیم؛

آمدیم، مسافر و همسفر شدیم؛ با این واژه‌ها عزت گرفتیم، ماندیم و آموزش گرفتیم. از همان روزی که بین ساقی و مصرف‌کننده فاصله افتاد، این فاصله را در واقع آموزش‌های ناب کنگره۶۰ و متد بی‌نظیر DST پر کرد. قرار شد بمانیم، فرمان‌بردار باشیم، سی‌دی بنویسیم، سر وقت وارد کارگاه‌های آموزشی بشویم و سرمان را با سر راهنما عوض کنیم. نقش همسفر از آن‌جایی پررنگ شد که قرار شد از یک جایی به بعد دیگر مسافر باشیم؛

تا مسافر نمی‌شدیم و این سفر را در خودمان طی نمی‌کردیم، حالمان خوب نمی‌شد؛ تا من حالم خوب نباشد قطعا نمی‌توانم در خانواده و بعد در جایگاه‌های بعدی جامعه و ... به کسی کمک کنم. از استاد امین سؤال کردند چون هر دو جایگاه را ایشان تجربه کردند، مسافر بودن خوب است یا همسفر بودن؟ ایشان به صراحت گفتند: همسفر بودن؛ وقتی همسفر باشیم برای شخص دیگری وقت می‌گذاریم، ولی زمانی‌که مسافر هستیم، برای خودمان تلاش می‌کنیم.

من ۴ سال در کلینیک راه زندگی توفیق خدمت داشتم و هر ساله در همچین روزی، بالاترین تبریک‌ها را به مسافرها می‌گویم؛ امسال نیز دوست دارم بالاترین تبریک‌ها را در جشن همسفر به مسافرها بگویم، انصافا داشتن یک همراه صمیمی، عاشق، توانمند، مدیر، مدبر و دلسوز در زندگی نعمت بزرگی است. گاهی این‌قدر این همسفرها کنارمان هستند و به  شایستگی کارهایشان را انجام می‌دهند که یادمان می‌رود برایشان شکرگزاری کنیم و از آن‌ها تقدیر و تشکر کنیم.

کنگره۶۰ این کمبودها را برای من جبران می‌کند و همه را به من آموزش می‌دهد؛ برای همسفران این‌قدر ارزش قائل است که یکی از دستور جلسات و علاوه بر آن یکی از چهار جشنی که در کنگره برگزار می‌شود جشن همسفر است؛ به همه همسفران عزیز صمیمانه تبریک می‌گویم. به هر حال آمدیم، همسفر و مسافر شدیم؛ ولی امروز دلم می‌خواست به همه آن‌هایی که امروز وارد لژیون شدند یا هفته‌های اخیر وارد شدند مسافر و همسفر فرقی نمی‌کند، دوست دارند در زندگی‌شان یک تغییر اساسی باشد، می‌گویم که باید مسافر و همسفر بمانید.

همسفر و مسافر شدن کافی نیست، لازم است که همسفر بمانیم و به خودمان زمان بدهیم؛ این‌قدر بمانیم، فرمان‌بردار باشیم و سرمان را با سر راهنما عوض کنیم؛ این‌ها شعر و سخن نیست، واقعیت‌هایی است که تجربه می‌کنیم؛ باید این کارها را انجام بدهید تا تغییرات اتفاق بیفتد؛ آدرس را درست آمدیم، قطعا اگر اینجا باشیم و صبور باشیم به آن‌چه که خواسته ما و گاهی بالاتر از آن است، می‌رسیم.

آقا امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه در یکی از سخنان نقل‌شان می‌فرمایند: "وقتی بر انسان رنج و سختی در زندگی وارد می‌شود، تلاشتان را بکنید؛ ولی از یک جایی به بعد دیگر بپذیرید که این رنج زندگی من است، این سختی زندگی من است و باید از پس آن بربیایم." سخاوت کنیم، تلاش خودمان را بکنیم یک‌سری چیزها را نیز دست تقدیر بسپاریم؛ چه می‌دانیم، شاید تقدیر خیلی بالاتر از آن‌چه فکر می‌کردیم اتفاق بیفتد؛

انصافا ما ماندیم و تقدیرات من خیلی بالاتر از دعاهای من شد؛ مواد مخدر کجا و خدمت خلق کجا! برای من تغییرات و تبدیلات اتفاق افتاد و تقدیرات من بلند شد؛ همه انسان‌ها طول و عرض دارند، ولی همه انسان‌ها ارتفاع ندارند ارتفاع را در ماندن و در اثر عمل‌کردهای مثبت به انسان می‌دهند؛ هرچقدر که آرام‌آرام یافته‌های ما بالا برود، ارتفاع پیدا می‌کنیم، اوج پیدا می‌کنیم و آن‌وقت با  تمام سختی‌ها و رنج‌هایی که در زندگی وجود دارد، دست‌های من همیشه در دستان قدرت مطلق خواهد بود؛

آن‌وقت تمام وجود من سرشار از آرامش خواهد بود و می‌توانیم این آرامش را به خانواده‌هایمان هدیه بدهیم. صمیمانه‌ترین تبریک‌ها را به همسفران عزیز دارم و آرزو می‌کنم که دست‌هایتان همیشه در دستان قدرت مطلق باشد؛ قبول کنید که یک‌جاهایی را اشتباه آمدیم و به قول معروف: آب را گل‌آلود کردیم؛ یک‌ خرده راه را برای خودمان ناهموار و موانعی را سر راه خود ایجاد کردیم؛ آرام‌آرام باید آموزش بگیریم، بمانیم تا بتوانیم این موانع را از سرراه برداریم.

در سی‌دی "کشش" استاد فرمودند: یک‌جاهایی این موانع خیلی بلند هستند و شاید نتوانیم از روی آن‌ها عبور کنیم، ولی وقتی باشیم و آموزش بگیریم، فرمول‌ها را یاد می‌گیریم و می‌توانیم دور بزنیم؛ باید در مسیر باشیم تا مسیر، زیبایی‌های خودش را پس از سیر سختی‌ها به ما نشان بدهد.

دلم می‌خواهد در هفته همسفر که هفته شکرگزاری، قدردانی و تبریک گفتن است، یک تبریک هم به کوچولوهای شعب بگویم و خدا را شکر که خردسالان را در همه سنین در شعب داریم. من همیشه می‌گویم که کنگره۶۰ آمد تا جبران کند، هر آن‌چه که ما در تاریکی بودیم و در خانه‌ها برای بچه‌هایمان کم می‌گذاشتیم، نور، صوت و حس در امواج پر از آموزش و خدمت کنگره۶۰ موج می‌زند.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر عبدالله
تایپیست: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سميه (لژیون بیست‌وششم)

ویرایش و ارسال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌و‌پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .