یازدهمین جلسه از دوره ششم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی مسافر زری، نگهبانی مسافر ندا و دبیر موقت مسافر لیلا با دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی میکنیم؟» در روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان زری هستم یک مسافر.
خشنودم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم. از خانم مونای عزیز و خانم فاطمه عزیز تشکر میکنم که امروز به من فرصت خدمتگزاری دادند. دستور جلسه این هفته؛ «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی می کنیم؟» است.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند. هر زمانی واژهٔ قدردانی را میشنویم، در ابتدا حضور خداوند در ذهنمان تداعی میشود، برای این که هر آنچه که در این دنیا به دست ما میرسد یا نیکی که از جانب هر شخصی به ما میشود، در واقع پس پرده همه خواست خداوند است.
هرگاه فردی به ما نیکی میرساند، درحقیقت نسبت به ما احساس مسئولیت میکند و زمانی که میخواهیم از او قدردانی کنیم، در اصل این یک سپاسگزاری از خداوند است؛ چون که خداوند عشق را در وجود ما نهادینه کرده است.
زمانی که جناب مهندس از بند اعتیاد رها شدند، در ادامه ماندند و نسبت به ما احساس مسئولیت کردند ایشان آنچه را که خودشان به دست آورده بودند را به ما نیز بخشیدند و آموختند. در کنگره آموزش میگیریم که چگونه قدردانی کنیم و جشنهای زیبایی مانند؛ جشن همسفر، دیدهبان، راهنما و جشن ایجنت و مرزبان را برای قدردانی داریم. این جشنها به ما کمک میکنند تا سپاسگزاری خود را دراینخصوص خدمات و زحمات این عزیزان، نشان بدهیم.
مسئولیتپذیری سیستم کنگره بود که ما را به رهایی رسانید. برای مثال؛ شخص خودم، تمام زندگیام را به دلیل جهل و بیماری ازدستداده بودم. ما از روز اول ورود به کنگره، ذرهذره هر آنچه را که ازدستداده بودم، به کمک آموزشها و روش درمان DST به دست آوردم.
کنگره عشق و انسانیت را به زندگیام بازگردانید. این همان خدمتی است که سیستم برای من انجام داد. تشکر واقعی از آقای مهندس،راهنما و کنگره ،فقط سپاسگذاری در یک روز و یا اهدای پاکت نیست آنها با زحمات زیاد و با عشق فراوان به ما آموختند که چطور به حال خوش برسیم.اگر که من آموزشها را اجرا نکنم، شکرگزاری واقعی را انجام ندادهام. وظیفه ما این است که مانند این عزیزان، مسئولیتپذیر باشیم و به یکدیگر محبت کنیم.
من نباید بعد از رهایی، کنگره را رها کنم، این عادلانه نیست. قدردانی یعنی ادامهدادن راه و اجرای آنچه آموزش گرفتیم. من با آموزشهایی که گرفتم، رها شدم و الان حالم خوب است. اما این پایان کار نیست. کسانی که قبل از من حضور داشتند، برای نجات و رهایی من ایستادند. وظیفه من هم این است که مانند آنها در برابر آینده مسئول باشم.
من باید بعد از رهایی، به ادامه آموزشها و خدمت بپردازم؛ زیرا در قبال فرزندان، عزیزان و همشهریانی که ممکن است بعدها گرفتار این مشکل شوند، مسئولم. قدردانی واقعی یعنی حضور و خدمت برای این که دیگران هم بتوانند به حال خوش و رهایی برسند.
و در آخر میخواهم به سیدی هفتگی کمبود اشارهای کنم که جناب مهندس گفتند که؛ کنگره چه چالشها و سختیهایی را پشت سر گذاشته است و در مورد کمبود و گرانی شربت OT توضیح دادند که نگران نباشیم و پا پس نکشیم؛ زیرا ما در کنگره مشکلات و مسائل سختتر از این را هم با تفکر سالم پشت سر گذاشتهایم و این مشکلات باعث میشود تا که ما قویتر از گذشته بشویم.ممنون از همهٔ شما عزیزان که به صحبتهای من گوش کردید.
گردآوری و تایپ: همسفر بهاره - لژیون دوم- نمایندگی نیلوفر قزوین
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر فاطمه - نمایندگی نیلوفر قزوین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
33