«با حرکت راه نمایان میشود.» خداوند را شکر میکنم که در مسیر کنگره قرار گرفتهام، این فرصت و اجازه به بنده داده شد تا بتوانم آموزش ببینم و در صراط مستقیم قرار بگیرم. برای این کار باید هم در صور آشکار و هم در صور پنهان تغییر میکردم؛ باید حرکت میکردم و با حرکت است که راه نمایان میشود. بر خود واجب دیدم که پیمان وادی هشتم را انجام دهم. برای عبور از ضدارزشها و تاریکیها همانطور که آقای مهندس فرمودند: تا پیمان وادی هشتم را انجام ندهید درکی از بقیه وادیها نخواهید داشت.
پیمان باعث میشود به درون خودت بروی، خودت را شخم بزنی و با خودت صادق باشی که چه کارهای ضدارزشی انجام دادهای. خیلی خوب است که در کنگره این فرصت به ما داده شده است که در مقابل خداوند بنشینیم و سیاهه خود را بنویسیم؛ حتی گاهی کارهایی که به بازگو کردنش هم خجالت میکشیم میتوانیم بنویسیم و از خداوند بخواهیم که کارهای بد ما را ببخشد. برای خود و دیگران دعا میکنیم و خواستههای خود را از خداوند میخواهیم. خیلی حس خوب و زیبایی است، من حس میکردم مثل کودکی هستم که کار اشتباهی کردهام و در مقابل پدرم ایستادهام و از او میخواهم که مرا ببخشد.
آن روز حس لذتبخش و احساس سبکی بسیاری را حس میکردم و حال خیلی خوبی داشتم. اینطور نیست که وقتی پیمان بستی دیگر اصلاً نباید مرتکب خطا شوی! خیلیها از این میترسند و پیمان را انجام نمیدهند. تغییر کردن یکباره اتفاق نمیافتد؛ باید ذره ذره انجام شود. پیمان مثل زنگ میماند وقتی کاری که اشتباه است را انجام دهی به ما اخطار میدهد تا هواست را بیشتر جمع کنی و مثل یک چراغ راهنما میماند که نباید از حد و حدود قوانین الهی رد بشوی. خداوند را شکر که توانستم و پیمان وادی هشتم را انجام دادم چرا که انجام این پیمان مسیر را برایم هموارتر کرده و باعث شده گرههای وجودیم را راحتتر باز کنم و در انسانی بهتر شدن هر روز بیشتر تلاش کنم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر حدیثه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
92