English Version
This Site Is Available In English

تولد یکسال رهایی

تولد یکسال رهایی

سومین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر منوچهر و استادی راهنما مسافر مرتضی  و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه " درکنگره60 چگونه قدردانی می کنیم و یکمین سال رهایی مسافر رضا " روز پنجشنبه 27 آذر ماه 1404 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد یک بار دیگر در این جایگاه حضور پیدا کنم و آموزش بگیرم، تشکر می‌کنم از جناب مهندس بابت فراهم کردن این بستر مناسب و تشکر می‌کنم از ایجنت محترم شعبه و لژیون مرزبانی و کلیه خدمتگزارانی که در شعبه هاتف و در ساختمان جدید شعبه خدمت می‌کنند.
در خصوص دستور جلسه اول، "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم،" اصولاً انسان قدر چیزهای با ارزشش را نمی‌داند و زمانی که قدر نداند هستی و خلقت آن را از او می‌گیرد، این یک قانون است، قدر عافیت را آن کسی می‌داند که به مصیبتی دچار می‌گردد، دو تا نعمت مخفی وجود دارد که اکثر انسان‌ها قدرش را نمی‌دانند، یکی نعمت سلامتی و دیگری امنیت.
جناب مهندس در سی‌دی‌هایش می‌فرمایند که مثلاً ما تا کلیه مان درد نگیرد اصلاً نمی‌دانیم کلیه کجا هست و چه کاری انجام می‌دهد و زمانی که آسیبی به ما می‌رسد آن موقع می‌فهمیم که سلامتی ما چقدر با ارزش است و آن وقت است که قدرش را می‌دانیم.
قدر یعنی اندازه و ارزش، آیا ما قدر و ارزش چیزهایی را که در زندگی داریم می‌دانیم؟  سلامتی که داریم ارزشش را می‌دانیم؟ آیا ارزش آن خانه و یا ماشینی که داریم را می‌دانیم؟
انسان همیشه فراموش کار است و فراموش می‌کند و تنها قسمت خالی لیوان را می‌بیند، کنگره ۶۰ به ما چه داده است؟ بارها و بارها تلاش کرده‌ایم که از دام اعتیاد رها شویم اما نشد، راه‌های مختلف را امتحان کردیم اما جواب نداد، جناب مهندس همیشه می فرمایند: که آمریکا که پیشرفته‌ترین کشور دنیاست اعتقاد دارد که اعتیاد درمان ندارد و یک بیماری لاعلاج است ولی ما آمدیم در مکانی که این بیماری لاعلاج را درمان می‌کنند، شخص اگر کمی تفکر نماید و آموزش بگیرد متوجه این موضوع می‌شود.
اگر انسان قدر چیزهای با ارزش زندگی‌اش را نداند از او گرفته می‌شود، وقتی که گرفته شد آن وقت متوجه می‌شود، قدردانی در کنگره ۶۰ فقط به زبان نیست و اینکه می‌گویند دو صد گفته چون نیم کردار نیست، من باید اول در درون خودم و در قلبم از این اتفاقی که برای من افتاده قدردان باشم و سپس او را بر زبانم جاری کنم و می‌بینیم اشخاصی را که بعد از رهایی می‌آیند و عضو لژیون سردار می‌شوند و دنور و پهلوان می‌شوند، این یعنی که این‌ها قدردان هستند و فهمیدند که چه چیز با ارزشی به آن ها داده شده است، من زمانی که برای سلامتی‌ام ارزش قائل نباشم آن را با پرخوری عوض می‌کنم، آن را با یک نخ سیگار عوض می‌کنم، امیدوارم که همه ما همیشه قدردان باشیم.

 در خصوص دستور جلسه دوم "تولد یک سال رهایی مسافر رضا" باید بگویم که ایشان زمانی که وارد کنگره شدند، تخریب زیاد حشیش و الکل داشت ولی از همان ابتدا آموزش‌ها را گرفت و واقعا فرمانبردار بود، خیلی منظم و مرتب تکالیفش را انجام می‌داد و به موقع حضور پیدا می‌کرد و از همان سفر اول اگر خدمتی در کنگره بود همیشه داوطلب می‌شد و انجام می‌داد و خدمتگزار بود و الان هم در لژیون سردار خزانه‌دار است و در زمین ساختمان جدید هم هر روز خدمت می‌کند و جز خدمتگزاران خیلی خوب و صادق شعبه است و همه دوستش دارند و امیدوارم همیشه این خدمتش در کنگره ۶۰ پایدار و مستدام باشد و امیدوارم در آینده در آزمون راهنمایی قبول شود چون خودش هم خیلی دوست دارد و چند وقت قبل به او گفتم که چون خواسته داری حتماً قبول می‌شویري، انشالله که در زندگی و خدمت‌هایش مستدام و پایدار باشد و هر روز موفق‌تر باشد.

 

اعلام سفر مسافر رضا:

آنتی ایکس مصرفی الکل،هشیش، مدت 10 ماه و 17 روز سفرکردم به راهنمایی آقا مرتضی به متد DST با داروی OT، رهایی 1سال و 4 ماه،ورزش در کنگره والیبال.

خواسته مسافر رضا:

خواسته من هم جهانی شدن کنگره 60 است تا همه انسان ها از تاریکی خارج بشوند.

مشارکت مسافر رضا:
از ایجنت، راهنماها، لژیون مرزبانی و تمام کسانی که در جشن بنده شرکت کردن تشکر می‌کنم و از راهنمای خودم آقا مرتضی تشکر می‌کنم، من زمانی که وارد  کنگره شدم تخریبات روحی و روانی خیلی زیادی داشتم که با گرفتن آموزش‌ها به درمان رسیدم، و الان زمانی که یک مصرف کننده مرا می‌بیند از اینکه زمانی مصرف کننده بوده‌ام تعجب می کند.
در زمان مصرف شب‌ها با حال خراب از خانه بیرون می‌زدم و افکار منفی من را احاطه کرده بود که با خودم فکر می‌کردم دیگر جای من روی کره زمین نیست و با ورود به کنگره 60 و حال خوشی که پیدا کردم هر روز خودم را مدیون کنگره می‌دانم و امیدوارم تا آخر عمر بتوانم خدمتگزار کنگره ۶۰ باشم، در مورد همسفر هم، به همه مسافران می‌گویم که در این هفته قدردان همسفران خود باشند و قدر این صندلی و جایی که قرار گرفته‌ایم را داشته باشیم.


زمانی که انسان سلامتی خود را دست می‌دهد تازه متوجه می‌شود که چه چیز با ارزشی را از دست داده است و من برای درمان، خواسته قوی داشتم که پس از درمان تمام رفتارهای عجیب و کارهای ضد ارزشی ذره ذره کم شد.
جناب مهندس در کتاب ۶۰ درجه اشاره می‌کند که موقع آن رسیده است که پیشرفت های خود را بنویسم، تا هیچ موقع از یادم نرود و من زمانی که این مطالب را می‌خواندم انرژی زیادی می‌گرفتم و پیشرفت های خودم در جلوی چشمانم نمایان می شد، روزی منتظر یک نقطه تاریک بودم تا حالم خراب بشود ولی با گرفتن آموزش‌ها و درمان شدن در کنگره دنبال یک نقطه روشن هستم تا به حال خوش برسم.

عکاس:مسافر مجید

ویرایش:مسافر محمد

ارسال:مسافر رحمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .