دهمین جلسه از دور بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی، ویژه مسافران کنگره ۶۰ شعبه تخت جمشید شیراز با استادی مسافر کنعان ، نگهبانی مسافر هادی و دبیری مسافر نعمت با دستور جلسه ( در کنگره چگونه شصت قدردانی می کنیم ) سه شنبه ۲۵ آذر ماه۱۴۰۴ ساعت۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان کنعان هستم یک مسافر:
از همهی دستن در کاران و خدمتگزار هایی که در کنگره هستند از اینجت تا راهنمایان و به ویژه راهنمای بزرگوار خودم آقا سعید قدردانی میکنم.
اما دستور جلسه در کنگره60 چگونه قدردانی بکنیم همون طوری که دوستان عزیز مستحضر هستند قدردانی یک کلمه مرکب هست که تشکیل شده از دو کلمهی قدر و دانستن قدر یعنی اندازه و دانی یعنی دانستن اون اندازه یعنی ما بدانیم و تشخیص بدهیم که چه اندازه به ما خدمت شده و برابر آن چه اندازه و چه مقدار باید قدردانی کنیم من امروز بنا دارم خیلی آمیانه صحبت کنم عذرخواهی میکنم.
ببینید دوستان بعضی وقتها هست میخواهیم از یک خیابانی عبور کنیم یه ساک داریم سنگین است نمیتوانیم منتقلش کنید یک نفر میآید کمک می کند میبرد آن طرف خیابان یک وقتایی هست ماشین مان خاموش شده نمیتوانیم روشنش کنیم یکی پیدا می شود دست میگزارد پشت ماشین هل میدهد روشن میشود یه وقت یکی یه غذای خوشمزهای برایمان درست میکنند یا یک غذا مطابق ذائقهت به ما میدهند و همه اینها قابل قدردانی و ستایش است .
اما یه وقت هست شما در یک دره عمیق گرفتار شدی در قعر تاریکی و سیاهی و تباهی علاوه بر این که امیدی نداری که رها بشی نگرانی این هم داری که اگر من اینجا در این گرفتاری ماندم خانوادام چی میشود زن و بچه ام چی میشود اطرافیانم چه میشوند یه استرس های این چنینی هم دارید اون موقع یک انسانی پیدا میشود در واقع اگر بگم یک فوق تخصص، متخصص جراحی عمومی، میدونید که در رشته های پزشکی جراحی عمومی از همه چیز سر در می آورند یک فوق تخصص جراحی عمومی پیدا میشه اول بهت اطمینان میدهد که نگران نباش من کمکت میکنم بعد یه باوری در تو ایجاد میشه که بله میشه از این قعر جهنم و از این قعر دره تاریک هم در آمد بعد یواش یواش قدم به قدم راه نشانت میدهد میگوید حرکت کن نترس بر ترس غلبه کن چراغ جلوت میگیرد روشنایی نشانت میدهد یه روزنهای از اون دور دست ها میگه به سمت روشنایی حرکت کن یواش یواش از اون قعر دره شما را بیرون میاره تا به قولاً تو را از آن دره بیرون بیاورد بعد میاره در یک بیمارستانی رایگان بهت خدمات میدهد در یک بیمارستان خصوصی با این تفاوت که هیچ هزینهای از شما نمیگیرد خدمات رایگان به تو میدهد.
یک معلمانی اونجا به کار نموده که راه نشان میدهند بدون اینکه یک ریال طلب کنند جالبه همین که یخورده سر و سامان گرفتی فیزیوتراپی هم میبرد و می گوید باید بیای ورزش هم بکنی نیرومند شوی و شما را میکشاند به سمت ورزش یواش یواش که جلوتر میروی حدوداً ده ماه سرپرستیت میکند راه نشانت میدهد همه روش ها رو به کار میگیرد تا بتوانی به هر حال خودت را پیدا بکنی و جالبتر از همه اینکه بعد از حدوداً ده ماه و به بعد آزادت می گزارد. اگر این کار هارا یک نفر برات انجام بدهد در جامعه حداقل پول گزافی از شما میگیرد اگه پول نداشتی می گوید بیا باغبانیم را بکن بیا برای من کار بکن.
اما این آدم میاد و بعد از این همه خدمت می گوید حالا آزادی میتوانی بیای این جا و تو هم به دیگران مثل خودت کمک بکنی میتوانی بری دنبال زندگیت،چقدر بزرگواری حالا دوستان این آدم را ما باید چگونه قدردانی بکنیم آیا اصلا میشود قدر دانی کرد با پول با دستت شما درد نکند با کف زدن نه فکر نمیکنم .
این همه خدمت فقط یه چیزی به ذهن من آمده من از روز یکشنبه آقا سعید فرمود که باید استاد جلسه بشینی همش به این فکر میکردم که خب من بگویم چگونه قدردانی بکنیم درسته باید اینجا خدمت کرد باید در لژیون سردار مشارکت کرد باید کمک کرد این ها به نظر من مقدمات بدیهیات این قدردانیه اصل قدردانی نیست اما تنها چیزی که به تصور من که تقریباً شاید در کنگره یه کم ، کم رنگ هم هست ببینید دوستان هرکسی که خدمتی میکند از این خدمتش یه هدفی دارد اگه من در واقع میام یه موئسسهای میزنم و یک تعدادی میارم اونجا آموزش میدهم یک هدفی دارم یا هدفم کسب سرمایه هست یا ارتقا علمیه یا اینکه میخوام به گروهی رو به یه مرحله دیگه هدایت کنم و اون آدمی هم که اومده اون فوق تخصصه که اومده این همه کار کرده رایگان هم کار کرده یه هدفی داره هدفش چیه؟ احیای انسانی کمک به احیای انسانی جامعه رو بسازه
و منِ مسافر اگر بخواهم قدردانی بکنم باید در راستای اون هدف کمک بکنم یعنی ترویج کنگره بکنم خیلی از دوستان را من دیدم که در واقع روی خودشان نمیگزارن که بگویند من کنگرهای هستم درحالی که هدف مهندس نجات دادن افراد گرفتار است و ما باید این رو ترویج بکنیم باید تلاش بکنیم دیگران را به این راه بیاوریم.
اینجور راهی نباید امروز سالن ما تا نصفه آدم نشسته باشد حداقل باید پشت درب آدم منتظر باشد و در این راستا من مسافر باید تلاش بکنم و این به نظر من بهترین خدمت و قدردانی از آن آدمی هست که این کار را کرد.
تایپ:مسافر مهدی
عکس تنظیم و ارسال:مسافر محمد جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
107