جلسه هفتم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گلمکان به استادی همسفر انسیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از نگهبان جلسه همسفر زهرا، ایجنت نمایندگی و گروه مرزبانی و همچنین از راهنمای خوبم همسفر طاهره، بسیار قدردانی و سپاسگزاری میکنم که امروز من در این جایگاه خدمت میکنم و آموزش میگیرم. دستور جلسه امروز درباره این است که چگونه از کنگره۶۰ قدردانی میکنیم؟ قدر طبق سیدی «قدر» از آقای مهندس به معنی اندازه است و قدردانی به معنی تشکر و سپاسگزاری. من همسفر شاید به خاطر اینکه در این جهان هستی دینی به سیستم هستی دارم، باید به سمت تکامل حرکت کنم. برای رسیدن به تکامل با اضداد روبهرو میشوم؛ با نیروهای منفی و هر چیزی که مانع رشد و تکامل من میشود؛ بنابراین به آگاهی و شناخت نیاز دارم و این آگاهی و شناخت را باید از جایی درست و سالم به دست بیاورم.
آقای مهندس میفرمایند ما مثل یک درخت گردو هستیم که شاید به درختی که دلیل کمبود اطلاعات و آگاهی گردوهایش ریز و نامرغوب است. حالا چه کار باید کنیم که این درخت گردو، گردوی درشت و مرغوب بدهد؟ درست است باید آب، کود، نور و دمای مناسب داشته باشد؛ اما مهمتر از همه این است که این درخت باید پیوند بخورد پیوندی که بتواند گردوی درشت بدهد.
منِ همسفر شاید سالها زندگی کرده بودم؛ اما نتوانسته بودم پیوندی را پیدا کنم که مرا به آرامش و تکامل برساند تا اینکه سیستم کنگره۶۰ جلوی پای من قرار گرفت. کنگره۶۰ همان پیوندی بود که با آموزشهای ناب استاد، معلم و محقق ما باعث شد آموزش بگیرم، قوانین درست زندگی کردن را یاد بگیرم و به سمت تکامل حرکت کنم.
آقای مهندس و خدمتگزاران کنگره۶۰، راهنمایان، مرزبانان و ایجنتها همه و همه آمدند تا من انسیه پیوند خودم را پیدا کنم، آموزش بگیرم، قوانین را اجرا کنم و به تکامل برسم. حالا وظیفه من چیست؟ من چگونه میتوانم از این آموزشهایی که به من داده شده قدردانی کنم؟ آقای مهندس در سیدی «قدر» میفرمایند: وقتی در سفر دوم بهشدت متوجه تغییر زندگیتان شدید، فکر نکنید که با پرداخت 1 یا 2 میلیون دین خود را ادا کردهاید؛ هر کسی باید حداقل 5 نفر را به رهایی برساند.
دیدهبان لژیون سردار مسافر علیرضا میفرمایند یک سیستم زمانی میتواند پابرجا بماند که نیروی انسانی، علم و سرمایه داشته باشد. حالا من چگونه میتوانم اینها را جبران کنم و دین خودم را ادا کنم؟ آقای مهندس در یکی از لایوهایشان مثال زیبایی زدند: حاتم طایی غلامی داشت که خربزهای خرید و تکهای از آن را به حاتم طایی داد، حاتم طایی آن را با ولع خورد و دوباره تکهای به غلامش داد و غلام هم با ولع خورد. وقتی تکه آخر را خودش خورد، دید خربزه چهقدر تلخ و بدمزه بوده گفت: چرا به من نگفتی؟ غلام گفت: شما هزاران خوبی به من کردهاید حالا اگر این تلخی را دیدم چهطور سریع به روی شما بیاورم؟
اینها همه آموزش است برای من انسیه؛ اینکه قدردانی در کنگره یعنی من یاد بگیرم لحظات و رویدادهایی را برای خودم ایجاد کنم که در کنگره برایم شیرین و لذتبخش باشد. کجای دنیا اینحسهای خوب را میبینیم؟ کجا این همه تشکر میکنیم؟ کجا این همه کادو میدهیم و کادو میگیریم؟ اینجا برای من انسیه یک بهشت است. حالا در این بهشت باید سلاماً سلاما باشم؛ سخن بیهوده نداشته باشم، قوانین را رعایت کنم و در مسیری که از ظلمت و تاریکی به سمت نور و روشنایی آمدهام حرمتها و قوانین را حفظ کنم تا به سلامتی، روشنایی و حال خوش برسم.
من در کنگره۶۰ چهار تا جشن دارم برای اینکه بهای این حال خوش را بپردازم: جشن ایجنت و مرزبانان، جشن همسفر، جشن راهنما و جشن گلریزان. من میتوانم با زبانم با کلامم با قلبم و با عملم از این بزرگواران قدردانی کنم. در پایان این نوید را به شما میدهم که هفته جدید و حتی هفتهای بعدی که هفته همسفر است و از تکتک شما همسفران بهواسطه مسافرانتان قدردانی میشود.
تصاویر برگزاری انتخابات مرزبانی



.jpg)

مرزبانان کشیک: همسفر مهدیه و مسافر یامین
تایپیست: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
عکاس: همسفر سوری رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی گلمکان
- تعداد بازدید از این مطلب :
256