English Version
This Site Is Available In English

وقتی انسان جاری می‌شود سفری از نادانی به آگاهی در مسیر کنگره ۶۰»

وقتی انسان جاری می‌شود سفری از نادانی به آگاهی در مسیر کنگره ۶۰»

دل‌نوشته

« ز تو نیست هر چه در عالم هست

در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی»

به نام قدرت مطلق سلام دوستان، امید هستم؛ یک مسافر.به‌خوبی به یاد دارم روز اولی که وارد کنگره شدم، حالم شبیه انسانی بود که تازه متولد شده و به دنبال گمشده‌ی خود می‌گردد. گیج و مبهوت بودم؛ نمی‌دانستم کجا هستم، چرا اینجا آمده‌ام، چه باید بکنم و هزاران سؤال دیگر در ذهنم موج می‌زد.امروز که حدود ده ماه از سفر من می‌گذرد، وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، به‌وضوح می‌بینم که دیگر آن آدم ده ماه قبل نیستم. در حقیقت، دیگر آن انسانی نیستم که بیش از بیست سال در تاریکی‌ها، با ترس، نگرانی و احساس حقارت زندگی می‌کرد و هر روز بیش از پیش در آن تاریکی‌ها فرو می‌رفت. البته می‌دانم که هنوز راه درازی در پیش دارم و باید بیشتر تلاش کنم؛ می‌دانم هرچقدر هم که وقت بگذارم، باز هم کم است و باید هر روز بیش از قبل بر دانایی و آگاهی خود بیفزایم.اکنون که مسیر برایم نمایان شده است، امیدوارم بتوانم در صراط مستقیم گام بردارم و در مسیر پایبندی به ارزش‌ها ثابت‌قدم بمانم. همان‌گونه که آقای مهندس در وادی دهم می‌فرمایند:«صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.»انسانِ دانا و جاری، انسانی است که به دانایی، آگاهی، کتاب و استدلال‌های محکم مجهز باشد؛ انسانی که با تکیه بر آیات محکم از جانب قدرت مطلق و با آموزش‌هایی که از دل کنگره دریافت کرده است، اعتقادات، روح و روابط خود با دیگران را هماهنگ‌تر و مستحکم‌تر می‌سازد. در این مسیر، داشتن الگویی چون آقای مهندس نعمتی بزرگ است.در اینجا سؤالی برایم مطرح می‌شود:آیا من که بیش از بیست سال مصرف‌کننده مواد مخدر بوده‌ام، باید تا همیشه در همان جایگاه باقی بمانم؟آیا چون دانایی نداشتم، باید نادان و ناآگاه بمانم؟اینکه در زمانی نادان بوده‌ام، دلیلی نیست که همیشه نادان بمانم یا در فقر دانایی و آگاهی باقی بمانم. فقر واقعی، فقرِ ندانم‌کاری و ناآگاهی است. در کنگره آموختم انسانی که دانایی می‌گیرد و به خویشتنِ خویش بازمی‌گردد، پیش از هر چیز باید خود را ببخشد و سپس جبران خسارت کند. باید از خودم شروع کنم و بعد خسارت‌هایی را که در اثر نادانی‌ام به دیگران، به خانواده، پدر و مادر و اطرافیان وارد کرده‌ام، جبران نمایم.اکنون که مسیر زندگی‌ام از تاریکی به سوی روشنایی و نور تغییر کرده است و با تکیه بر قدرت مطلق و یاری‌جستن از نیروهای الهی حرکت می‌کنم، اطمینان دارم که می‌توانم بسیار بهتر خدمت کنم؛ هم به خودم و هم به دیگران.بله دوستان، همه‌چیز در وجود انسان جاری و در حال حرکت است و امروز به‌خوبی می‌دانم که بدون حرکت، هیچ زایشی به وجود نمی‌آید و هیچ تغییری رخ نمی‌دهد. ایمان، تجلی نور خداوند در وجود انسان است و از ایمان سالم، عمل سالم پدید می‌آید.با آموزش‌هایی که در کنگره دریافت کرده‌ام، به مرحله‌ای رسیده‌ام که عشق به هستی در درونم شکل گرفته است؛ عشقی سالم. عشق به تمام موجودات و مخلوقات خداوند، عشق به طبیعت، کوه، دریا، درخت و انسان‌های خوب و بد اطرافم. زیرا به این درک رسیده‌ام که تمام هستی برای من است و من برای هستی؛ و بدون یکدیگر هیچ مفهومی نداریم.وقتی دانایی و آگاهی می‌گیریم و به سمت تکامل حرکت می‌کنیم، درمی‌یابیم که بسیاری از بدی‌ها و زشتی‌های انسان‌ها ریشه در جهل و نادانی دارد. از همین رو سعی کرده‌ام دیگران را نه با حرف، بلکه با رفتار و عملکرد خود راهنمایی کنم.در پایان، تشکر و قدردانی می‌کنم از بنیان کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام، اعضای کنگره ۶۰ و راهنمای بسیار خوبم که برای من همچون فرشته‌های زمینی هستند. امیدوارم منِ سفر اولی بتوانم با توکل بر قدرت مطلق و با تلاش و کوشش خود، به رهایی برسم.متشکرم

نگارنده: مسافر امید 

ارسال: مسافر محسن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .