English Version
This Site Is Available In English

قدردانی در واقع آدرس ویژه‌ای به خود انسان می‌دهد تا خودش را بهتر پیدا کند

قدردانی در واقع آدرس ویژه‌ای به خود انسان می‌دهد تا خودش را بهتر پیدا کند

جلسه دهم از دوره بیست و پنجم  سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روز‌های یکشنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافر یوسف، نگهبانی مسافر غلام‌رضا و دبیری مسافر یاسر با دستور جلسه " در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم؟ " در تاریخ  23 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر.با تشکر و قدردانی از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمایان کنگره ۶۰، مخصوصاً راهنمای عزیزم، و همه‌ی شما مسافرین، چه سفر اولی و چه سفر دومی، که این اجازه و اختیار را به من دادید تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. خیلی خوشحالم که می‌توانم خدمتی هرچند کوچک در این کنگره داشته باشم. 
موضوع جلسه‌ی امروز **قدردانی** است. همین که من در این جایگاه قرار گرفتم و این قدردانی از قلبم برمی‌آید، و در عمل و زبان تجلی پیدا می‌کند، خود نوعی قدردانی است. 
اما «قدردانی» یعنی چه؟ «قدر» به معنی میزان و اندازه است؛ میزان و اندازه و جایگاه هر چیزی در هستی. ما هم جزئی از هستی هستیم. وقتی میزان و قدر و اندازه‌ی خودمان را بدانیم، می‌توانیم میزان و اندازه‌ی چیزهای دیگر در هستی را هم درک کنیم، از جمله کسانی که به ما خدمت می‌کنند یا به ما سرویس می‌دهند. مثل همین کنگره که به من خدمت کرده است و این شناخت، جز با آگاهی و اطلاعات به دست نمی‌آید. این آگاهی را ما از طریق سی‌دی‌ها و آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیریم به دست می‌آوریم. **انسان زمانی می‌تواند قدردان باشد که آگاهی کامل و کافی نسبت به خودش پیدا کند.**
اگر کسی اندازه و قدر خودش را نداند یا قدر داشته‌هایش را چه مالی و اقتصادی، چه معنوی و آموزشی  درک نکند، نتیجه‌اش این می‌شود که مصداق آن گفته می‌شود: 
«شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کف‌ات بیرون کند.» 
در هر جایگاهی که هستیم، اگر قدر آن جایگاه و نعمت‌هایی را که خداوند و دیگران به ما داده‌اند ندانیم، از کف‌مان بیرون می‌رود. این را هم در کنگره می‌بینیم و هم در زندگی روزمره. 
مثلاً اگر قدر یک وسیله‌ی ساده را ندانیم و از آن درست مراقبت نکنیم، همان هم از ما گرفته می‌شود. اما اگر قدردان باشیم، خداوند کمک می‌کند تا آن وسیله ارتقا پیدا کند و بهتر شود.

**قدردانی سه نوع است:**
۱. قدردانی کلامی
2. قدردانی قلبی
3. قدردانی عملی 
وقتی در قلبت، قدر چیزی را بدانی و آگاه باشی، باید آن را در کلام و عمل هم نشان دهی. اگر فقط در قلبت باشد، هیچ‌کس از آن آگاه نمی‌شود. مثلاً در خانواده اگر فرزندت را قلباً دوست داری ولی در گفتار و رفتار نشان ندهی، او از کجا بفهمد که واقعاً دوستش داری؟
در کنگره هم وقتی به آگاهی می‌رسیم، آدرس «خودِ» واقعی‌مان را پیدا می‌کنیم و کم‌کم متوجه قدر و اندازه‌ی خودمان می‌شویم. آن‌وقت است که قدر کنگره را نیز درک می‌کنیم، چون به ما آموخته قدر خودمان را بشناسیم. 
اما تنها دانستن کافی نیست. باید با کلام و عمل هم نشان دهیم. مثلاً وقتی جشنی برگزار می‌شود، یا برای مرزبان‌ها، ایجنت‌ها و راهنمایان‌مان از صمیم قلب تشکر می‌کنیم، این تشکر تنها با گفتن جمله‌ای مثل «خیلی دوستت دارم» کامل نمی‌شود؛ باید **عملاً هم قدردانی کنیم**، مثلاً با هدیه یا پاکتی کوچک، تا نشان دهیم از دل‌مان می‌گوییم. 
در زندگی روزمره نیز باید قدر هرچیز را بدانیم؛ مثلاً قدر آب، که نعمت بزرگی است. نباید بی‌ملاحظه مصرف کنیم، چون می‌دانیم خیلی از هم‌وطنان ما به آن محتاج‌اند. این قناعت، خساست نیست؛ بلکه درک ارزش و اندازه‌ی نعمتی است که داریم. 
به عقیده‌ی من، در کنگره قدردانی در واقع **آدرس ویژه‌ای به خود انسان** می‌دهد تا خودش را بهتر پیدا کند. تا وقتی انسان قدر خودش را نداند، قدر دیگران را هم نمی‌داند؛ تا خودش را دوست نداشته باشد، نمی‌تواند دیگران را دوست داشته باشد. 
باید عاشق خودت باشی تا بتوانی عشق را به دیگران منتقل کنی. این موضوع با منیت فرق دارد. گاهی بعضی‌ها می‌پرسند آیا این خوددوستی منیت نیست؟ خیر، منیت نیست. اینکه خودت را در جایگاه درست بشناسی، فاصله‌ها را حفظ کنی و در هر کاری آگاهانه رفتار کنی، منیت نیست؛ بلکه آگاهی است. 
در کنگره به ما یاد داده‌اند که انسان زمانی در آرامش است که **قدر هرچیز را در جای خودش بداند** نه کمتر، نه بیشتر.

در ادامه برگزاری آزمون هفتگی:

مرزبان خبری: مسافر صادق
تایپ: مسافر حسن لژیون اول
ویراستاری: مسافر مجتبی لژیون چهارم
ارسال: مسافرمحمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .