English Version
This Site Is Available In English

پدرم را آرام‌تر می‌بینم

پدرم را آرام‌تر می‌بینم

این هفته، هفته‌ای است که آدم نمی‌داند از کجا شروع كند، چون هرچقدر فکر می‌کنم، می‌بینم اگر امروز من و خیلی از خانواده‌ها یک روز روشن، یک امید تازه و یک زندگی دوباره داریم، همه‌ از اندیشه و زحمات بزرگِ بنیان‌گذار کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام عزيز است. من  همیشه وقتی اسم بنیان می‌آید، به یک حقیقت بزرگ فکر می‌کنم، این‌که اگر یک انسان، با درد خودش درست برخورد كند و به جای تسلیم شدن، راه درست را پیدا کند و آن راه را با عشق و ایمان در اختیار بقیه انسان‌ها بگذارد، همین چیزی که امروز ما در کنگره داریم، نتیجه‌اش می‌شود. ما این‌جا فقط رهایی مواد را نمی‌بینیم بلکه رهایی خانواده‌ها، رهایی ذهن‌ها، آرامش قلب‌ها، رشد انسانیت و عشق را می‌بینیم.

این مسیر کوچک نیست، این یک معجزه‌ است. آقای مهندس فقط یک درمان ارائه ندادند، ایشان یک تفکر، جهان‌بینی و سبک زندگی ساختند. کاری کردند که ما یاد بگیریم چطور از تاریکی‌ها عبور کنیم، نه اینکه فقط از تاریکی فرار کنیم. یاد بگیریم مشکل نداشتن هنر نیست؛ هنر این است که مشکل هست، یاد بگیریم چگونه حلش کنیم. اگر امروز من پدرم را آرام‌تر می‌بینم، لبخندش واقعی است، خانه دوباره نور گرفته است، آینده‌ قابل لمس شده است، همه‌ به خاطر راهی هست که ایشان ساختند. قدردانی من از بنیان، فقط یک تشکر زبانی نیست، من قدردانی را در عمل معنا می‌کنم، در خدمت، وقت‌شناسی، نظم، تلاش برای بهتر بودن و در اینکه هر روز به خودم یادآوری کنم: من نتیجه یک تفکر بزرگ هستم و باید قدرش را بدانم.


برای من قدردانی یک واژه ساده نیست؛ بلکه یک حس عمیق و زنده است که از دل آدم می‌گذرد و در رفتار و نگاه خودش را نشان می‌دهد. گاهی فکر می‌کنم ما انسان‌ها چقدر ساده از کنار بعضی محبت‌ها رد می‌شویم، اما بعضی زحمت‌ها آن‌قدر بزرگ و تأثير گذار هستند که نمی‌توانی فقط با یک تشکر بگذری، باید در سکوت باشی، فکر کنی و ببینی چقدر بودن یک نفر باعث شده است مسیرت روشن‌تر بشود. گاهی این است که نظم داشته باشی، چون می‌فهمی کسی برای ساختن این نظم زحمت کشیده است، گاهی این است که به‌ موقع باشی، به‌ جا باشی و بدون اینکه کسی بگوید قدمی برداری. برای من قدردانی یعنی برگرداندنِ انرژیِ خوب. یعنی اگر کسی باعث رشد من شد، من هم کاری کوچک انجام دهم که این چرخه ادامه پیدا کند. یعنی خودم را بدهکار خوبی‌ها بدانم. اینکه هرکاری انجام می‌دهم، از ته دلم و با نیت خوب انجام دهم. قدردانی یعنی درک کنم که هیچ محبتی در این دنیا بی‌حساب نیست. در آخر، با تمام قلبم می‌‌گویم: خدایا شکرت که این مسیر را سر راه ما گذاشتی و از آقای مهندس عزیز صمیمانه سپاس‌گزارم که زندگیِ هزاران انسان را از تاریکی به روشنایی بردند. خدایا نگه‌دار ايشان باش و برکت وجودشان همیشه جاری باشد.

نويسنده: همسفر همتا رهجوی راهنما مبينا لژيون (سوم)
رابط خبري: همسفر نيلوفر رهجوی راهنما مبينا لژيون (سوم)
ارسال: همسفر سولماز دبیر سایت
عکاس: همسفر انسیه رهجو راهنما همسفر زهرا لژیون (اول)
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .