ششمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر فرزین با دستور جلسه (هفته بنیان) پنجشنبه 20 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت 17 شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، حسن هستم، مسافر ؛
واقعاً از روزی که جناب مهندس این مسیر را آغاز کردند، زحمات زیادی کشیدند و ما وظیفه داریم همیشه قدردان ایشان باشیم. امروز، در آستانه بیست و هشتمین سال تولد این مجموعه، لازم میدانم از ایشان و خانواده محترمشان صمیمانه تشکر کنم. همچنین از دیدهبانهای عزیز، مرزبانان، راهنمایان، و تمام خدمتگزاران کنگره60 ؛ همه و همه برای ما ارزشمند هستند و باید قدردانشان باشیم.
از مرزبانان محترم، نگهبان و دبیر جلسه نیز نهایت سپاسگزاری را دارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم آموزش بگیرم و خدمت کنم.
اگر بخواهیم درباره بنیان کنگره۶۰ صحبت کنیم، وقت کم میآوریم. ایشان در سیدیها، کتابها و آموزشها، مسیر درمان اعتیاد، درمان سیگار، چاقی و حتی امروز درمان سرطان را مطرح کردهاند.
انشاءالله سالهای آینده این روش درمان در مورد سرطان و سایر بیماریها بهصورت رسمی وارد عرصه پزشکی میشود.
اعتیاد دردی بود که سالها بشر را آزار میداد، اما جناب مهندس با نگاه علمی و دقیق خود نشان دادند که این بیماری و سایر بیماریها به راحتی قابل درمان است و برای درمان باید جسم را به تعادل رساند و به واسطه آن روان هم به تعادل میرسد و بخش مهمتر و حلقه مفقوده درمان اعتیاد جهانبینی بود که دانشمندان کمتر به آن توجه کردهاند.
در گذشته پزشکان هرکدام سراغ یک شاخه میرفتند و شاید مدتی بیماری را متوقف میکردند، اما مهندس به درمان ریشهای پرداختند.
.jpg)
ایشان واقعاً سررشته درمان جسم و رسیدن انسان به آرامش را پیدا کردند و این ریسمان را به دست بشر دادند. اگر بخواهیم تمام نکات ایشان را بگوییم، باید ساعتها صحبت کنیم؛ چون سیدیای که ۵۰ دقیقه است اگر بخواهیم ریزبهریز باز کنیم، چند ساعت زمان میبرد.
حرفهایی که جناب مهندس فرمودهاند، شما همگی شنیدهاید و تکرار آن شاید اضافی باشد. اما میخواهم بگویم مشارکتهای شما درباره سیدیها و اینکه بنیان کنگره۶۰ چه کارهای بزرگی انجام داده، بسیار ارزشمند است. مهمتر از همه اینکه برای شما چه کرده؟ چه تغییری در زندگیتان ایجاد شده؟
من خودم یادم هست حدود پانزده تا بیست سال پیش در روستایمان یک فرد معتاد بود. هفتهای یک بار، یا ماهی سه چهار بار نیروی انتظامی به خاطر اعتیادش به خانهاش میرفتند و او را بازداشت میکردند و میبردند.
آن زمان خیلیها میگفتند: «این آدم آبرو ندارد» و حرفهای بدی پشت سرش میزدند. اما امروز با آموزشهای جناب مهندس، با ورود اوتی به سیستم پزشکی، با صحبتها و مدارک و نکات ریزی که ایشان ارائه دادند، مسیر کاملاً تغییر کرد.
اگر فرصت بود و نگهبان اجازه میداد، میتوانستم یک یا دو ساعت دیگر هم صحبت کنم؛ اما همینقدر عرض میکنم که از صمیم قلب امیدوارم همه شما، چه از نظر مالی و چه از نظر معنوی، به بالاترین سطح برسید. این آرزوی قلبی من برای همه عزیزان است.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
عکس : مسافر امیر لژیون ششم
تایپ ویرایش و ارسال: مسافر حسین لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
140