جلسه دوم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰؛ نمایندگی زالپارس؛ با استادی ایجنت محترم نمایندگی گلمکان مسافر حسین ، نگهبانی مسافر یحیی و دبیری مسافر مسعود با دستور جلسه «بنیان کنگره 60» پنجشنبه 20 آذر 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، حسین هستم، یک مسافر.
بسیار شاد و شاکر هستم که امروز خداوند این توفیق را داد تا در هفته بنیان در نمایندگی زالپارس حضور داشته باشم، آموزش بگیرم و از مشارکتهای دوستان نیز بهرهمند شوم.
ابتدا فرارسیدن روز زن را به بزرگبانوی کنگره ۶۰، خانم آنی بزرگ تبریک میگویم و همچنین این روز را به همه همسفران نمایندگی زالپارس شادباش عرض میکنم؛ زیرا حقیقتاً آرامش جهان به دست زنان و همسفران است.
خیلی خوشحالم که هفته بنیان با این روز عزیز مصادف شده است. جا دارد از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای محترم لژیون دوم تشکر کنم که این جایگاه را در اختیارم قرار دادند. همچنین از نگهبان جلسه سپاسگزارم.
هفته بنیان اگرچه به نام جناب مهندس دژاکام است، اما در حقیقت متعلق به تمام مسافران و همسفرانی است که حتی همین امروز وارد کنگره شدهاند. چون بذر اولیه را جناب مهندس کاشتند و امروز همه ما، از گذشته تا امروز، از این درخت تنومند و ریشهدار تغذیه میکنیم. باید شاکر و سپاسگزار باشیم که در چنین بستری قرار داریم و از آموزشهای ناب بنیانگذار کنگره ۶۰ بهرهمند میشویم. هفته بنیان، هفته سپاسگزاری تمام اعضای کنگره ۶۰ است.

من یادم هست سال ۷۶ که جناب مهندس کنگره ۶۰ را راهاندازی کردند، روزگار اوج تاریکی اعتیاد بود. من اهل مشهدم ولی در کاشمر بزرگ شدهام. آن زمان اوضاع منطقه به دلیل ورود مواد توسط افاغنه بسیار آشفته بود؛ درگیریهای متعدد با نیروی انتظامی رخ میداد و حتی کار به هلیکوپتر و شهادت و جانبازی نیروهای ما میرسید. در چنین شرایطی مردی بلند میشود و درباره مواد مخدر و نحوه توزیع آن میان مصرفکنندگان صحبت میکند؛ این کار دل، جگر و ایمان میخواهد.
اینکه در اوج مبارزه و خون دادن، کسی برود در ستاد مبارزه با مواد مخدر و بگوید میخواهد مواد را طبق روش خودش بین مصرفکنندگان تقسیم کند تا درمان شوند، نیاز به پیشینهای قوی و ایمانی راسخ دارد. تفکر جناب مهندس سالها جلوتر از زمان خود بوده است. انسانی که در دل تاریکی از روشنایی سخن میگوید، باید یقین کامل داشته باشد.

امروز ما خیلی راحت روی صندلیهای خود مینشینیم؛ اما برخی شاکرند و به درمان میرسند و برخی ناسپاس، و حتی ممکن است با آبروی کنگره بازی کنند. جناب مهندس هیچ توقعی از مصرفکننده ندارد؛ فقط میخواهد برای اثبات درمان، حداقل چند آزمایش بدهد. همان آزمایشهایی که باعث شد ستاد مواد مخدر متوجه شود هزار نفر پایلوت درمان شدهاند و شربت تریاک را در اختیار کنگره قرار دهد. بنیانگذاری چنین کار عظیمی بسیار دشوار است.
من خودم فهمیدم بنیانگذاری یعنی چه. روزی که در زالپارس، در یک اتاق سهدرشش شروع کردیم، با دانش و تفکر جناب مهندس جلو رفتیم و سختیهای زیادی کشیدیم. امروز زالپارس در بخش مسافران و همسفران هر کدام هفت راهنما دارد و قبولیهای بسیار خوبی داشتهایم. اینها نتیجه زحمات تکتک عزیزان است. هنوز جمله جناب مهندس را فراموش نمیکنم:
«حقیقت اگر ذرهای باشد، زیر کوه دماوند هم پنهان بماند، خودش را نمایان میکند.»
این جمله همیشه مرا امیدوار نگه داشت.

سالها تلاش شد تا زالپارس شکل بگیرد. روزهایی بود که با ده نفر میآمدیم و میرفتیم. امروز در کنار ساختمان جدید مسافران، شاهد هستیم که این حقیقت به وقوع پیوسته است. آقای سنجولی، دیدهبان عزیز، نقش بزرگی در پایهگذاری زالپارس داشتند و همچنان کمک میکنند.
هر کس باید به اندازه توان و جایگاه خودش خدمت کند. اگر امروز روی این صندلی نشستهام، باید ببینم سهم من چیست؛ نه اینکه چشمم به دیگر خدمتگزاران باشد. این جایگاهها ساده بهدست نیامده. بارها گفتهام ما روی گرانترین صندلی دنیا نشستهایم؛ صندلی خودسازی، پاکسازی، انسانسازی و خودشناسی. به هر کسی اجازه نمیدهند روی این صندلی بنشیند.
در کنگره یک خانواده هستیم. شاید یک مسافر در هفته چهار بار ایجنت و مرزبان را ببیند، درحالیکه ممکن است برادر خودش را کمتر ببیند. بنابراین ما به هم نزدیکتریم. اگر از بنیان صحبت میکنیم باید در عمل هم پیرو آن باشیم؛ «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.»

خیلیها خدمت کردند تا امروز ما در این جایگاه بنشینیم. همانطور که جناب مهندس برای اعتیاد به دلِ مواد مخدر رفت و این کار دل بزرگ میخواهد، ما هم اگر سپاسگزار نباشیم، خیلی راحت این نعمت را از دست میدهیم.
یک مسافر درمانشده، یک انسان سالم در اجتماع است؛ و این یعنی اثری بزرگ. من به اندازه خودم خدمت میکنم و از شما هم میخواهم وظیفه خود را درست انجام دهید.
معنی مسافر و همسفر در پیامها کاملاً مشخص است؛ مسافر یعنی حرکت از ظلمت به نور. این مسیر پیچوخم فراوان دارد.

از همه کسانی که از روز اول در آن اتاق سهدرشش همراه ما بودند و زالپارس را شکل دادند تشکر میکنم. اگر همسفران در شعبه حضور نداشته باشند، آن شعبه محکوم به شکست است. اگر روزی تعداد صندلیهای همسفران کم شود یعنی در مسیر ضعف هستیم؛ و اگر افزایش یابد یعنی قدرت پیدا کردهایم.
سختیها من را بزرگ کرد. درد باید درس بدهد؛ اگر از درد درس نگیریم دوباره میبازیم. امیدوارم بتوانیم ساخت ساختمان جدید بخش همسفران را هم آغاز کنیم. سختی دارد، اما وقتی انسان برای خدمت وقت بگذارد، خداوند کمک میکند. من سال ۹۷ همین مسیر را رفتم و خداوند یاری کرد و به لطف آموزشهای کنگره توانستم در حد توان خود خدمت کنم.
شما انسانهای بزرگی هستید؛ هرکس برای خودشناسی حرکت کند، بزرگ است و باید به او احترام گذاشت. امیدوارم هرکدام به اندازه توان خود به این چرخه کمک کنید.
از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، از همه شما سپاسگزارم.

گروه سایت نمایندگی زالپارس
مرزبان کشیک:مسافر علیرضا
لژیون خدمتگزار: لژیون دوم
راهنمای محترم: مسافر رحیم
مرزبان خبری: مسافر حامد
تایپ و ویراستار: مسافر جعفر لژیون سوم
تنظیم برای سایت: مسافر رحمان لژیون سوم
عکاس: مسافر جلال لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
168