English Version
This Site Is Available In English

ترس با خود محرومیت را به وجود می‌آورد

ترس با خود محرومیت را به وجود می‌آورد

هر انسانی در مسیر زندگی‌اش ترس را تجربه می‌کند. ترس‌ها انواع گوناگونی دارند. ترس از قبول نشدن، ترس از ارتفاع و خیلی ترس‌های  دیگر که وجود دارند. در عین حال اگر ترس ریشه‌دار شود حس بدی ایجاد مي‌كند و انسان را فلج مي كند، فکر را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. انسان هر کاری که بخواهد انجام دهد اگر ترس داشته باشد دیگر انجام آن کار برایش به راحتی نخواهد بود. در هر صورت ترس همیشه همراه انسان است، ولی ترس‌های انسان در واقع همان درس‌های انسان هستند. ترس‌ها را می‌شود به دو قسمت تقسیم کرد: ترس‌های بازدارنده که نقش بازدارندگی و تخریب را بازی می‌کنند و ترس‌های نگهدارنده که انسان را حفظ می‌کنند و باعث  ایمنی انسان مي‌شوند. در انجام دادن یک کار؛ ما یک نیروی بیرونی و یک نیروی درونی داریم.اگر نیروی درونی قابلیت این را داشته باشد که بر نیروی بیرونی غلبه کند، انسان به انجام دادن آن کار قادر می‌شود و تحت این شرایط چیزی به عنوان ترس ظاهر نمي‌شود.

ترس‌ها در واقع یکی از نتایج مستقیم مسئله‌ی شرک هستند که در انسان ظاهر می‌شوند. ترس‌ها مي‌توانند جلوی مسیر رشد انسان را بگیرند و خیلی وقت‌ها این حس آنقدر ناراحت کننده مي‌شود كه انسان از انجام خیلی کارهایی که به آنها عشق می‌ورزد و علاقه‌ی شدیدی به آنها دارد صرف‌نظر می‌کند. مثلا خماری، سقوط آزاد رفتن، ترس زیادی به وجود می‌آورد. ترس از خماری شاید یکی از بزرگترین ترس‌های دنیا باشد. انسان تکاملش در روبرو شدن با همین ترس‌ها‌ست. ترس یک نیروی بازدارنده است که انسان را از تعادل خارج می‌کند. یک نیروی دیگری باید باشد که تعادل نسبی را به وجود بیاورد و آن نیروی خشم و نفرت است.یعنی هر انسانی که ترس دارد قطعا خشم و نفرت هم دارد. ترس با خود محرومیت به وجود می‌آورد. مثلا ترس از صحبت کردن یا مشارکت، دو سال است به کنگره آمده ولی اصلا مشارکت نمی‌کند و همیشه از مشارکت کردن فرار مي‌كند. خودش را از خیلی چیزها محروم مي‌كند و این محرومیت در او خشم را جمع می‌کند.

خشم و ترس یکدیگر را کامل می‌کنند و به هم قدرت می‌دهند. یعنی اینکه وقتی به ترس جواب مي‌دهي خشم هم شروع به قوی‌شدن می‌کند. شجاع‌ترین انسان، انسانی است که بیشترین ترس را در زندگی تجربه کرده و با ترس‌هایش روبرو مي‌شود و درستش مي‌كند تا به نقطه‌ای مي‌رسد که ترس‌ها از بین می‌روند. پس هر کسی که بخواهد ترسش از بین برود باید اول جهان‌بینی یاد بگیرد و خشم و نفرتش را شناسایی کند. موقعی که ترس و خشم با هم به وجود می‌آید ممکن است حس‌هایت را از دست بدهی، شاید نتوانید درست صحبت کنید یا کنترل روی بینایی یا بوها را نتوانید تشخیص دهید، حتی ممکن است نتوانید آدم‌ها را تشخیص بدهید. در ترس نگهدارنده خشم را داریم، اما خشم تحت فرمان انسان است. شما ممکن است یک‌جا عصبانی بشوید اما این عصبانیت تحت فرمان شماست، با نفرت فرق می‌کند. اما خشم بازدارنده از جنس نفرت است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت مسئله ی ترس مربوط به پس گرفتن نیروها می باشد.

منبع: سي‌دي (ترس)

نويسنده: همسفر فاطمه رهجوي راهنما
همسفر مبينا(لژيون سوم)
رابط خبري: همسفر نيلوفر رهجوي راهنما همسفر مبينا (لژيون سوم)
ارسال:  همسفر ملک رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون‌ سوم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .