این روز، روز بنیان کنگره ۶۰ را به آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تبریک میگویم. روزی که برای اولینبار به کنگره قدم گذاشتم، حس بسیار خوبی داشتم؛ انرژی گرفتم و احساس کردم به نزد انسانی میروم که خداوند او را همچون فرشتهای آسمانی برای ما فرستاده است. تا با آموزشهایی که در کنگره و در دل وادیها و سیدیها دریافت میکنیم، خود و مسافرانمان را به مسیر تغییر و تبدیل هدایت کنیم؛ مسیری که ما را از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد. اولین قدم، دانایی، آگاهی و تغییر است. کمکم میفهمیم این انسان بزرگ، آقای مهندس چه جایگاهی دارد و ما در اینجا چه مسئولیتی بر دوش گرفتهایم. ما قبل از آمدن به کنگره انسان دیگری بودیم؛ اما با آموزشهایی که آموختیم، توانستیم خودمان را بشناسیم، تغییراتمان را ببینیم و اثرات مثبت آن را در زندگی لمس کنیم.
نقطهتحملمان بالا رفت و فهمیدیم که تنها مسافرمان مقصر نیست؛ منِ همسفر نیز نیازمند آموزش بودم و بیعیب و نقص نبودم. اکنون پلهپله به دانایی میرسیم؛ درست است که هرچه بالاتر میرویم سختیها بیشتر میشود، اما درختی تنومند و قوی میشویم که صبر، تحمل و آگاهیاش روزبهروز افزایش مییابد. محکمتر بر جای خود میایستیم؛ درختی که نمیشکند، مقاوم است و آمادهٔ هر چالشی. وقتی حرکت کنیم، راه نمایان میشود و مسیر خود را خواهیم یافت تا مسافران ما نیز با آموزشها و روشهایی که آقای مهندس خودشان تجربه کرده و آزمودهاند، سفر خوبی داشته باشند. اگر امروز میبینیم مسافرانمان خوب سفر میکنند، همه بهسبب این است که آقای مهندس پیش از ما این مسیر را پیموده و آن را هموار کردهاند.
اگر روزی کنگره نبود، نه منِ همسفر و نه مسافرم نمیتوانستیم حال خوش امروز را تجربه کنیم و شاید حالمان در زندگی هر روز بدتر میشد. وقتی جمعهها به پارک میآییم، حس خوبی در وجودمان جاری میشود؛ همان حس خوبِ زندگی. وادیها و سیدیها به من درس میدهند که خدمت کنم، بخشش داشته باشم و خیرخواه باشم؛ همهٔ اینها امانتهایی هستند که باید درست ادا شوند. کنگره ساختاری است که به کمک و همیاری نیاز دارد. اگر ما در کنار مسافران نباشیم، آنها نمیتوانند مسیر درست را پیدا کنند. ما به راهنمایی دلسوز نیاز داریم؛ وقتی راهنما سخنی میگوید، با پذیرش و عمل به آن، به مقصد خواهیم رسید، زیرا آنان این مسیر را پیش از ما با صبر و رنج پیمودهاند. ما قبل از هر چیز از استاد بزرگمان، آقای مهندس، و خانواده محترمشان آموزش گرفتهایم و با صبر میتوانیم این راه را ادامه دهیم. امیدوارم همواره در کنگره بمانم، مسیر خود را ادامه دهم و زحمات آقای مهندس را به بهترین شکل جبران کنم. انشاءالله روزی به جایگاه راهنمایی برسم تا بتوانم مانند رهجوهای نخستین روز ورودم به کنگره، به دیگران آموزش دهم و آنان را نیز به مقصد برسانم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر سولماز دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
29