هفته بنیان، تنها یک جشن ساده نیست؛ بلکه فرصتی برای تعمق در ریشههای عمیقی است که مهندس حسین دژاکام با تفکر متعالی خود در دل ما کاشتند. بنیان به معنای اصولی است که ما را در برابر هرگونه تلاطم، تخریب یا انحراف فکری حفظ میکند؛ شالودهای از دانایی، عشق، صداقت و پیمان که مسیر رهائی را برای هزاران انسان در این سرزمین هموار ساخته است. این هفته یادآور آن فرایند الهی است که دانش نجاتبخش با عشق نامحدود در هم آمیخت تا مکانی برای امید و بازسازی شخصیت انسانهای تخریب شده در سیاهی اعتیاد عمارت شود. ما امروز میخواهیم در سایه این بنیان استوار بایستیم و به یاد بیاوریم که ماندگاری ما، نه در قدرت بیرونی؛ بلکه در عمق باور و اجرای آموزشهای پایهای است که ستونهای این بنای عظیم را تشکیل میدهند.
برایآنکه بهتر بتوانیم عمق این بنیان را درک کنیم و ببینیم این اصول چگونه در طول سالها به تحقق پیوستهاند با یکی از راهنمایان باتجربه، ثابتقدم و خدمتگزار راستین کنگره60 به گفتوگو نشستیم. در این مصاحبه ما از زبان تجربههای زیسته راهنما همسفر مینا خواهیم شنید که چگونه مفاهیم بنیادین کنگره در عمل و در سختترین شرایط، پایداری خود را نشان دادهاند و چگونه میتوانیم باتکیهبر این صبر و متانت، چراغ راه خود و مسافرانمان را روشن نگه داریم.
همسفر مینا و مسافرشان با تخریب شیشه وارد کنگره شدند. با راهنمایی راهنما مسافر مهدی و راهنما همسفر نجمه با روش D.S.T و داروی OT به مدت ۲۱ ماه سفر کردند و به لطف خدا و با دستان پرمهر و توانمند آقای مهندس اینک ۱۱ سال و ۹ ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند و در ادامه، سفر نیکوتین را با راهنمایی آقای علی آغاز کردند و ۹ سال است که از دام نیکوتین نیز رها شدهاند. رشته ورزشی همسفر مینا دارت و رشته ورزشی مسافرشان والیبال است.
همسفر مینا نهمین سال خدمت در جایگاه راهنمایی را در حالی طی میکند که عشق به خدمت را در جایگاههای ایجنت نمایندگی میبد و نیز خدمتهای دبیری، نگهبانی، نگهبانی راهنمایان و نگهبانی لژیون سردار نیز محقق نموده است. همسفر مینا بهعنوان ورزشبان دارت فعالیت داشته و به مدت ۱۰ سال عضو لژیون سردار بودهاند.
با شنیدن عبارت «بنیان»، اولین احساسی که در دل شما زنده میشود چیست؟
«بنیان» برای من یادآور حس عمیق امید است. هفته بنیان یکی از لذتبخشترین دستور جلسات و جشنهای ما، یعنی تولد جناب مهندس و تولد تکتک اعضای کنگره ۶۰ محسوب میشود. با شنیدن این واژه، آنچه در قلب و دل من متولد میشود؛ همان امیدی است که به من زندگی بخشید و مرا از تاریکیها بیرون آورد. بنیان به من آموخت که هدف از خلقتم چیست و چه مسیری را باید طی کنم تا به نور و روشنایی برسم.
در سیدیهای مهندس بارها آمده است: «هیچچیز بدون بنیان پا نمیگیرد.» به نظر شما، چه عاملی موجب پایداری کنگره۶۰ شد؟
همه عناصر هستی؛ در کائنات و در امور دنیوی نیازمند یک اصل و ریشه است. همانگونه که خداوند بنیانگذار کائنات است، در کنگره۶۰ نیز، تدبیر، تفکر و راه درستی که جناب مهندس در ابتدای کار پیمودند، پایههای کنگره را چنان محکم بنا نهاد که امروزه شاهد این گستردگی و انشعابات هستیم. ریشههای کنگره آنقدر در زمین استوار است که هیچ طوفان و سیلی نمیتواند آن را متزلزل کند؛ به همین دلیل ما اطمینان داریم که کنگره هرگز از بین نخواهد رفت و ماندگار است.
آیا «بنیان» در کنگره فقط یک شخص است، یا یک جریان فکری و آموزشی؟ شما چگونه این تفاوت را تحلیل میکنید؟
در کنگره۶۰، «بنیان» را نمیتوان صرفاً یک شخص در نظر گرفت؛ بلکه یک جریان فکری است که آن شخص به واسطه تفکر خود ایجاد کرده است. بنیان با تفکر خاص خود توانست کنگره۶۰ را تأسیس کند و سپس این جریان فکری را در ذهن و قلب انسانهای دیگر جاری سازد تا آنها نیز بتوانند از تاریکیها خارج شوند و مسیر بهبودی را بیابند؛ بنابراین چنین نتیجه میگیریم که بنیان هم شخص است و هم جریانی از تفکر متعالی که از آن شخص نشئت گرفته است.
نتیجه خدمت فردی که فقط ظاهر امور را میبیند با شخصی که عمق تفکر بنیان کنگره و هدف اصلی را مدنظر قرار میدهد، چه تفاوتهایی دارد؟
همانطور که استاد «سردار» اشاره میکنند، ما برای دو هدف پا به هستی گذاشتهایم: خدمتکردن و آموزش گرفتن. فردی که به عمق این تفکر رسیده باشد، درک میکند که خدمتکردن یک فرصت است؛ فرصتی که خداوند به هر بندهای عطا نمیکند. او با تمام وجود حس کرده که خدمت، فرصتی برای ادامه آموزش و در نهایت رسیدن به تعادل و تکامل است. کسی که این فرصت را درک کرده باشد، قطعاً به آن آرامشی که خداوند وعده داده، دست مییابد و در مسیر تکامل قرار میگیرد؛ اما اگر کسی معنای خدمت را درک نکند و آن را صرفاً یک وظیفه بداند، قطعاً حال خوبی از خدمت نخواهد برد و ممکن است از کنگره پرتاب شده و مجدداً به تاریکیها بازگردد.
اگر بخواهید به نسل آینده کنگره، فقط در یک جمله، پیامی درباره «بنیان» بدهید، آن جمله چه خواهد بود؟
«بسیار خوشبختیم که در این حلقه از حیات، با بنیان کنگره۶۰ آشنا شدیم و توانستیم مسیر روشنایی را پیدا کنید».
مفهوم «بنیان» چه ارتباطی با «جهانبینی» دارد؟ آیا درک جهانبینی بدون شناخت بنیان ممکن است؟
مفهوم بنیان، همان اصل و ریشه و تفکری است که آقای مهندس پایهگذاری کردهاند. جهانبینی نیز مانند بنیان، به دو بخش تقسیم میشود: جهانبینی درون (شناخت خود انسان) و جهانبینی بیرون (درک انسان از جهان پیرامون). اگر ما شناخت درستی از بنیان کنگره۶۰ نداشته باشیم و ندانیم هدف از آموزش جهانبینی چیست، قطعاً نمیتوانیم به درک حقیقی دست یابیم؛ چرا که پیش از آنکه به درک برسیم، باید هدف و تفکر اصلی را بشناسیم.
کلام آخر
هفته بنیان را ابتدا به بنیان کنگره؛ آقای مهندس دژاکام و سپس به یکایک اعضای کنگره تبریک و تهنیت عرض می کنم و با تمام وجود، شاکر پروردگار هستم که بهرهمندی از این درخت پربار را روزی ما مقدر فرمود؛ درختی که ریشهاش بهترین علوم هستی را در قالب آموزشهای ناب در اختیار ما قرار داد.
از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و همه بزرگوارانی که آنان را در این مسیر الهی همراهی می کنند، سپاسگزارم. از شما و تمامی خدمتگزاران زحمتکش سایت تشکر و قدردانی میکنم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر آزاده، رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر اکرم، رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر افسون، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
78