English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_باوری در ناباوری

گروه خانواده_باوری در ناباوری

جلسه ششم از دوره اول کارگاه های  آموزشی  همسفران کنگره۶۰ نمایندگی رفسنجان به استادی همسفر سلیمه، نگهبانی  همسفر مریم و دبیری همسفر نجمه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

به بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان، خانم آنی، خانم‌ آنی کماندار، دکتر امین و خانم شانی تبریک می‌گویم، و همچنین به شما و تمامی خدمتگزاران و همه‌ عزیزان شعبه رفسنجان تبریک می‌گویم. ممنون از خانم مهری عزیز که امروز لژیون خدمت‌گزار بودند و اجازه دادند من در این جایگاه بنشینم و بتوانم این دستور جلسه را به یک شکل دیگر به آن نگاه کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای عزیزم خانم سحر عزیز و همچنین از تمامی خدمت‌گزاران تشکر می‌کنم.

دستور جلسه این هفته در مورد هفته بنیان است. دستور جلسه‌های که در کنگره۶۰ گذاشته می‌شود توسط آقای مهندس گذاشته می‌شود، یک چیزی را می‌خواهد به ما یاد دهد که همیشه آن تکرار باشد تا من بتوانم از آن مسئله فراموشی فاصله بگیرم؛ چون یکی از ویژگی‌های انسان این است که دچار فراموشی می‌شود، ولی دستور جلسات خیلی خوب تکرار می‌شوند باعث می‌شود ما از آن صفتی که در وجودمان است فاصله بگیریم.

آقای مهندس این‌قدر بزرگوار هستند که این هفته را نگفتند که اسم آن را نگذاریم تولد آقای مهندس یا رهایی آقای مهندس که در مورد آن صحبت شود و این هفته را گذاشتند هفته بنیان و روز چهارشنبه هم چقدر تأکید می‌کردند که این هفته متعلق به تمام اعضای کنگره۶۰ است؛ تولد تک‌تک اعضای کنگره است. یعنی چه؟ در روزی که آقای مهندس رهایی‌شان اتفاق افتاد روشی اختراع شد به عنوان روش D.S.T یعنی امروز تولد روش D.S.T است امروز تولد رهایی درمان اعتیاد است.

چیزی که در کل جهان، مسئله‌ای که هنوز لاینهل مانده، و هنوز هیچ راهی برای درمان آن نیست. امروز به واسطه این روش، تولد روش درمان اعتیاد است.
آقای مهندس می‌فرمایند: ۱۷ سال درگیر اعتیاد بودم، بعد از این که ترک‌های ناموفقی داشتند در ماه رمضان تصمیم گرفتند روزه بگیرند که به آقای مهندس الهام شد که نظمی به موادشان بدهند. چرا به آقای مهندس الهام شد؟ به این دلیل که خواسته خدمت و عشق به انسان‌ها در وجودشان بود این مأموریت و در واقعه  این روش، به آقای مهندس داده شد که از طریق ایشان به سایر انسان‌ها این روش داده شود.

در ۱۵ آذر ماه سال ۱۳۷۶ به قول خود آقای مهندس باوری در ناباوری اتفاق افتاد و دیدند که بعد از چند روز که مواد مصرف نمی‌کند هیچ اتفاق بدی در وجودشان نیفتاده است متوجه شدند خیلی راحت با آن نظمی که به موادشان دادند توانستند به درمان برسند.

این هفته؛ هفته‌ای است که در مورد سختی‌ها و زحمت های که در این مسیر کشیده شده صحبت شود. شاید امروز من خیلی راحت می‌آیم، در کنگره۶۰ و می‌نشینم روی صندلی می‌بینم در واقع یکسری لژیون‌ها است استفاده می‌کنم. لژیون سردار، لژیون جونز، لژیون ویلیام و لژیون پارک است. در پی هر کدام از این لژیون‌هایی که امروز برگزار شده در کنگره۶۰، چیزی نمی‌دانم! هر مسئله‌ای که الان هست یک سختی‌ها و یک مشقت‌های بسیاری کشیده شده‌ است.

یکسری انسان‌ها آمدند و رفتند. وقت گذاشتند از که وقت‌شان که با ارزش‌ترین دارایی‌شان است، گذشتند که این اتفاقات خوشایند امروز رخ بدهد. ما بتوانیم امروز در کنار هم به حال خوش برسیم و آموزش ببینیم.

من با خودم فکر می‌کردم می‌گویند: کنگره۶۰ مسیرش خاکی بوده که آقای مهندس طی کردند و الان تبدیل به اتوبان شده و نشانه‌گذاری شده است. الان یک تازه وارد، وقتی وارد کنگره می‌شود چقدر مسیر برای آن راحت است، خوب الگوها را می‌بیند، این فرد هم یک روزی مثل من حالش خراب بوده و الان توانسته به حال خوش برسد ولی آن زمان که آقای مهندس می‌آیند تعریف می‌کند که فقط با هشت نفر اولین جلسه را شروع کردند فقط آقای مهندس بودند که به درمان رسیده بودند آن عزیزانی که آمدند، ماندند و ادامه دادند خیلی کار سختی بود که بدون الگو که فقط آقای مهندس بودند، بتوانند این مسیر را ادامه دهند.خداروشکر ما می‌بینیم جمعیتی که آن روز هشت نفر بود، الان به۲۰۰هزار نفر رسیده است.

آقای مهندس از همان روز اول هدفمند آمدند و این سیستم را بنا کردند. اسم آن را گذاشتند شعبه آکادمی، شعبه‌‌ای که در آن رهایی داده می‌شود و به آقای مهندس می‌خندیدند. کنگره۶۰، جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰، به چه جهت؟ به جهتی که می‌دانستند یک روزی این علم جهانی می‌شود ما می‌بینیم الان بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا می‌خواهند با آقای مهندس همکاری کنند می‌خواهند آقای مهندس مقالات‌شان را برای آن‌ها بفرستد از آمریکا، هلند، بلژیک، اسپانیا و خیلی از کشورهایی که آقای مهندس صحبت‌هایشان را عنوان می‌کنند. همه دوست دارند با کنگره۶۰ همکاری کنند، چرا؟ چون کنگره۶۰ فقط درمان اعتیاد نیست؛ روی درمان بیماری‌های دیگر هم کار می‌کند که مثل درمان اعتیاد، خیلی اتفاق بزرگی است.

من با خودم فکر می‌کردم، اگر از خود گذشتگی و ایثار آقای مهندس و خانواده‌اش نبود، من الان کجا بودم؟ آیا من الان کنار فرزندانم بودم؟ آیا مسافر من کجا و در چه وضعیتی بود؟ چه حال و روزی در زندگی داشتیم؟
آقای مهندس آمدند از خیلی کار‌ها که می‌توانستند انجام ‌بدهند گذشتند یعنی من می‌گویم سر دو راهی آقای مهندس نماندند بلافاصله بعداز درمانش می‌دانستند این علم را باید به سایر انسان‌ها بدون چشم داشتی و بدون چون و چرا هدیه دهند.

من سفر اولی وقتی به سفر دوم می‌رسم آیا من به ذهنم می‌آید شاید من سر دو راهی بمانم خدمت کنم یا بروم؟ ولی آقای مهندس این اتفاق برایشان نیفتاد یعنی قشنگ، خیلی راحت آمدند و گفتند من باید به بشریت خدمت کنم. من هم باید نگاه کنم به الگوی خودم که آقای مهندس است و آن چیزی که در توانم است در کنگره۶۰ بگذارم.

خانم آنی از حق همسری خودشان گذشتند فرزندان آقای مهندس می‌توانستند پدرشان را در کنارشان داشته باشند؛ اما از این حق گذشتند. خیلی افراد را ما در کنگره۶۰ می‌بینیم، آن وقتی که راهنما می‌تواند کنار فرزندش و همسرش باشد از آن وقت می‌زند و می‌آید و یک مسافتی طی می‌شود مثل خانم سحر هر هفته از اصفهان به کرمان می‌آمدند تا من حالم خوب شود.همین سختی ها برای راه‌اندازی شعبه است شما در نظر بگیرید.

صحبت‌های آقای خدامی را می‌خواندم، در یک شعبه تازه تأسیس رفته بودند می‌گفتند: شش سال پیش آنهایی که الان راهنما، مرزبان و ایجنت هستند چند سال پیش کجا بودند؟ دقیقا‌ً همان جایی که شما نشسته‌اید. ۵سال پیش من هم به عنوان یک تازه وارد در کنگره۶۰ بودم، اگر امروز آمدم یک‌سری جایگاه‌ها را می‌گذرانم قرار است در شما هم همین اتفاق بیافتد.

شما اولین‌های شعبه رفسنجان هستید ۲سال دیگر این شعبه نیاز به ايجنت، مرزبان‌ و راهنما‌ دارد، و این خدمت‌ها چرخشی عوض می‌شوند، پس نیاز است ما خدمت کنیم و انشاءالله قدر بدانیم، بدانیم که چه اتفاقاتی افتاده چه کسانی از خودگذشتگی کردند؟ چه کسانی آمدند سختی‌ها را برای من هموار کردند که من بتوانم از این فضا استفاده کنم. انشاالله من هم بتوانم ادامه دهنده‌ این مسیر باشم.

نگاهی که به تولدها و رهایی‌ها داریم ساده نباشد نگاه من به کنگره۶۰ که می‌آیم و روی صندلی‌ها می‌نشینیم، نگاه تکراری و عادی نباشد. آقای مهندس می‌گویند: تولدهایی که در کنگره۶۰ اتفاق می‌افتد فرشتگان از آسمان می‌آیند و در این جشن شرکت می‌کنند. چرا که هر جای دنیا نگاه کنید هیچ روش درمان اعتیادی نیست؛ ترک است دوباره شخص برگشت می‌کند.

مسافر‌های ما چند بار خودشان ترک کردند؟  دوباره برگشت داشتند ولی الان می‌بینیم در کنگره۶۰ درمان اتفاق می‌افتد.انشاءالله برای من هیچ زمانی این رهایی‌ها، تولد‌ها و خدمت کردن‌ها عادی نشود. انشاءالله بتوانیم خدمتگزاران خوبی برای کنگره۶۰ باشیم.

مرزبانان کشیک: همسفر فریبا و مسافرصادق
عکاس:همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر بتول(لژیون اول)
تایپیست: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون دوم)
ویرایش:راهنما همسفر فاطمه
ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سلیمه(لژیون اول)نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .