مهندس دژاکام ریشه و بنیان کنگره60

دوازدهمین جلسه از دوره سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بردسکن به استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز سه شنبه 18 آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم  تشکر می کنم. دستور جلسه امروز «بنیان کنگره 60» می باشد.
مهندس دژاکام ریشه و منشأ تمام بیماری‌ها و راه درمان اعتیاد را، خارج شدن سیستم ایکس و یا همان سیستم شبه افیونی بدن انسان قلمداد می‌کنند و سه مؤلفه درمان اعتیاد جسم، روان و جهان‌بینی، که هر سه مؤلفه باید به تعادل برسد تا شخص مصرف‌کننده به درمان قطعی برسد.
جا دارد به خاطر این علم بزرگ از جناب مهندس بزرگوار، ریشه کنگره 60 و خانواده محترمشان، خانم آنی و خانم کماندار و استاد امین و دیده‌بانان محترم و افرادی که در این راستا زحمت و تلاش بی‌شائبه کشیدند تشکر و قدردانی کنیم و هفته بنیان که تولد آقای مهندس است را خدمت ایشان و خانواده محترمشان تبریک عرض می کنیم.
اگر ما کنگره را به درخت تشبیه کنیم ریشهٔ این مجموعه، خودِ جناب مهندس هستند؛ تنه، دیده‌بان‌ها هستند و راهنمایان شاخه‌ها. این درخت بزرگ در نهایت به میوه‌هایی می‌رسد که همان سفر اولی‌ها هستند و شکوفه ها نیز تازه‌واردانی‌اند که به این مجموعه عزیز قدم می‌گذارند.
هر تازه‌واردی را می بینم که وارد جلسه می‌شود، مرا به یاد روزی می‌اندازد که خودم با حالی خراب و پر از ناامیدی و گوشه‌گیری وارد کنگره شدم.
همیشه خدا را شکر می‌کنم که جناب مهندس در این زمان در میان ما حضور دارد؛ زمانی که ما او را می‌شناسیم و در کنار ایشان هستیم. ان‌شاءالله که عمرشان صدساله و پر برکت باشد.

 اگر کنگره نبود من هم امروز نبودم با نهایت صداقت می‌گویم اگر کنگره نبود، زندگی من تمام شده بود. آن زمان فقط کار می‌کردم تا زنده بمانم؛ فقط آن‌قدر که خرج مصرفم را دربیاورم و بتوانم موادم را تأمین کنم.
اما از روزی که رها شدم، زندگی‌ام به‌کلی دگرگون شد. نمی‌دانم با چه زبانی از جناب مهندس تشکر کنم. گاهی با خودم تکرار می کنم که یادم نرود که روزگاری کجا بودم و چه حال خرابی داشتم و امروز کجا ایستاده‌ام.
خیلی از بچه‌ها می‌گویند زمان مصرف شاید یک بز هم دستمان نمی‌دادند؛ اما امروز نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که مسیر زندگی این‌چنین برایمان هموار شده است.
به قول جناب مهندس، زمانی که قصد تأسیس کنگره را داشتند، شاید پول یک کاسه آش هم نداشتند حتی تعریف می‌کنند که پنیر را با نخ می‌بریدند تا ضایعات کمتری داشته باشد؛ آن‌قدر وضعیت مالی سخت بود. اما امروز، خدا را شکر، کنگره روی پای خودش ایستاده و قدر آن را باید همهٔ ما بدانیم.
نمی‌دانم چرا این هفته استاد جلسه بودن نصیب من شد؛ شاید برای این بود که به خودم یادآوری کنم چه کسی بودم و از کجا آمده‌ام. منی که روزی حتی پول کرایهٔ خانه نداشتم، امروز هرچه دارم از کنگره است.
سال های سال بود که مصرف‌کنندگان مواد مخدر راهی برای درمان و رهایی از اعتیاد پیدا نمی کردند، راه های بسیاری برای ترک وجود دارد اما برای درمان و رهایی، راهی پیدا نشده بود. کشف متد DST در حوزه درمان اعتیاد و رهایی از اعتیاد یک کشف تاریخی بود.
آقای مهندس ساختار کنگره ۶۰ را طراحی کردند. ساختار مدیریت و تمامی آنچه ما امروز در کنگره۶۰ می‌بینیم از نوشتارها، حرمت تا قوانین و غیره، همچنین متد DST و داروی OT همه توسط ایشان طراحی و به رشته تحریر درآمد و به اجرا گذاشته شد تا ما مسافران سفر خود را بدون کوچکترین مشکل به پایان برسانیم.
به خاطر این نعمت بزرگ خداوند را شاکرم و از این که با سکوت خود به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر محمد حسن لژیون یکم راهنما مسافر حمید
تایپ، ویراستار و ارسال خبر: مسافر محمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
مرزبان کشیک: مسافر محمد