به نام آنکه هستی نام ازو یافت، فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
نوشتن در مورد بنیان کنگره 60 و کلام جادویی و سحر آمیزش هم صداق جمله پرمغزی است که میگوید؛
"سخن کزدل برآید لاجرم بردل نشيند"
کلمات و جملاتی که از زبان بنیان کنگره 60، این مرد بزرگ نوازشگر گوش و جان رهروانش میباشد مصداق چراغی است برای روشن کردن مسیر حرکت سفر مسافران که در تمامی کلاسها و کارگاههای آموزشی کنگره به وضوح پیدا و قابل رویت و درک میباشند و کلمه به کلمه سخنان ایشان در کمال سادگی و پختگی بر جان و دل بیماران و مسافران نقش میبندند و جایگاه رهبری را در مسیری که انتخاب نموده اند را هویدا میکند.
مگر نه اینکه پیامبران الهی انسانهای والایی هستند که برگزیده شدند تا زندگی مردمان گم کردهی راه را به آنها نشان دهند و صراط مستقیم و یکتا پرستی را به آنها بیاموزند و امید به زندگی روشن و هدفمند را در دو جهان برایشان ترسیم نمایند.
تمامی پیامبرانی که از طرف قدرت مطلق برای راهنمایی و هدایت بشر مبعوث شدند جملگی یکتا پرستی و حرکت بسوی روشنایی و مهر محبت و تلاش برای پویایی زندگی انسانها را ارمغان داشتند
و اینک در روزگار پرسرعت علم و تکنولوژی و ابداع واختراعات فوق تصور آدمی که معنویات در روزمرگی مردمان کم رنگ شده وکمرنگتر هم نیز میشود، مردی از اعماق ظلمات و تاریکی و پس از سالها نفس کشیدن در آن فضای تلخ و وهم آلود کمر همت مردانه اش را محکم کرد و حرکتی آرام و بدون توقف را از روزنههای بسیار کوچک از نور در بیکران تاریکی ها را آغاز و آرام آرام تاریکی را پشت سرگذاشت تا راهنما و رهبری شود برای انسانهای گرفتار در تاریکی وحشتناک زندگی بنام "دام اعتیاد".
چه مردان وزنان بزرگی که در این دام گرفتار شدند و چه زندگیهای شیرین و زیبایی که متلاشی و از هم پاشیده شدند چه فرزندانی که بجای لبخند مادرشان فقط اشک و خرد شدن او را ناظر و شاهد بودهاند و در میان دوستان و همکلاسهایشان همواره سری رو به پایین داشتهاند تا کسی غم درون آنها را نبیند و نفهمد زندگی آرام و شاد و شیرین و سرشار از عشق و محبت و مهرورزی جز رویا و آرزویی دور و کمسو برایشان نبوده است.
در چنین شرایطی پیام آوری از جنس و نوع اعضای کنگره 60 و زمانی ک همه چیز در عمل با تفکر و تعقل جدید و توام با حرکتی حساب شده جاری است ایثارگرانه عشق را در مکتب ابراهیم آموخت تا جایگه، برای اثبات حقانیت خود اسماعیلِ جان را قربانی جانان نمود و در برابر فرمان قدرت مطلق خود را فراموش کرده و جاودانه تسلیم سلامت هم نوعان گردید و از مکتب ابراهیم عشق وحق را
پذیرفت، تا از سرچشمه حقیقت سیراب از واقعیات شود و در بیکران پهناور هستی کلامش چیزی نیست جز اطاعت و تسلیم بدون چون چرا به فرامین قدرت مطلق.
مهندس حسین دژاکام مردی برای تمامی دوران، که درود خداوند و تمام انبیا بر او باد، خود باوری و زیبایی و زندگی مملو از شور و شادی و مهر و محبت همراه با تلاش برای پالایش روح و روان و جسم مسافران را ارمغان آورد؛ چه چراغ های خاموشی که مجددا روشن شدند و چه زندگیهای به فنا رفته ای که دوباره احیا شدند، چه چهره های افسرده و غمگینی که لبخند زیبا زیبنده زندگیشان شد فقط و فقط به خاطر شما و همت بی مثالتان عشق در خانوادهها مجددا ظهور و زنده شد و نام شما تا ابد درمیان آنها به زیبایی و روشنی جاودانه و ماندگار گردید.
و در پایان این نوشته را مزین به قسمتی جملات زیبا و جادویی خودتان تقدیم حضور میگردد؛
سلام و درود خداوند بر تو که از قلبها وارد شدی و با محبت نسخه پیچیدی کاری که دانش آموختگان دارالفنون حیات در انجام آن عاجزند و درود بر تو ای رفیق دیرین که پیامها را به بهترین شكل جذب و در کلامها بکار بردی و اکنون نیز نیک میدانید که جهان در تمامی جهات رو به حرکت و تغییر جدیدی هست و افتخار ما هم شاگردی و رهجویی لایق و مناسب و آبرومند برایتان میباشد و از خداوند جز تندرستی و موفقیت و شاد کامی برای شما و خانواده محترمتان خواسته ای نداریم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
63