English Version
This Site Is Available In English

مخلوقی متفکر و دانشمند

مخلوقی متفکر و دانشمند

سیزدهمین جلسه از دوره سی‌وششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰، نمایندگی وحید به استادی راهنما همسفر ندا، نگهبانی همسفر راحله و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز سه‌شنبه 18 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که در این جایگاه در خدمت شما عزیزان هستم. خداقوت عرض می‌کنم خدمت نگهبان و دبیر جلسه و از راهنما همسفر سمیه عزیز ممنونم که به بنده افتخار دادند در این روز عزیز در خدمت شما عزیزان باشم. ان‌شاءالله بتوانم در شأن و جایگاه جناب مهندس حق مطلب را ادا کنم. دستور جلسه بنیان کنگره۶۰ است؛ تولدی که در ۱۵ آذرماه سال ۷۶ بود و شروع بهترین اتفاق‌ها در زندگی همه ما محسوب می‌شود. ان‌شاءالله که بتوانیم پیرو راه ایشان باشیم و در مسیری که ایشان رفتند ما هم گام‌های استوار برداریم. حال سؤال اینجاست: چرا بنیان کنگره می‌گوییم و نمی‌گوییم بنیان‌گذار روش DST و کنگره۶۰؟ این به دلیل وجود آقای مهندس، عزم و اراده‌ای که داشتند، و همین‌طور تجلی نور خداوند در وجودشان است که با محبت عجین شد و ثمر بخشید.

امروز ما در این مکان گرد هم جمع شده‌ایم و اگر ایشان نبودند و این روش را امتحان نمی‌کردند و قدم در این مسیر با اراده، تلاش و همت نمی‌گذاشتند، چیزی به اسم کنگره وجود نداشت. پس کنگره و این سیستم از وجود ایشان است؛ لذا ما ایشان را بنیان کنگره می‌دانیم. من روزی که خانم سمیه عزیز گفتند استاد جلسه باشید، به مسافرم گفتم: «دستور جلسات بنیان و درختکاری برایم بسیار ارزشمند است و هر سال منتظر می‌مانم تا این دو دستور جلسه برسد.» اما به این تفکر نکرده بودم که چرا این‌قدر این دو دستور جلسه برایم خاص است و توجهم به آن جلب می‌شود. صبح روز بعدش، کلیپی به دستم رسید که در آن درخت نارنگی را نشان می‌دادند که انواع میوه‌های پرتقال و نارنگی به آن پیوند زده شده بود و خیلی عالی میوه داده بود. شب که می‌خواستم بخوابم، تصاویر کتاب ۶۰ درجه برایم متصور شد؛ با خودم گفتم چرا تصویر درخت مدام در ذهنم می‌چرخد؟

متوجه شدم امسال کنگره۶۰ خیلی زودتر از موعد، کار درختکاری را هم شروع کرده است! وقتی به آن فکر کردم، یاد روز اول خودم افتادم؛ روزی که من سال ۸۸ وارد کنگره شدم، دقیقاً مانند همان درخت پوسیده در کتاب ۶۰ درجه بودم: ناامیدی، غم، اندوه، ترس، شکست و ... هر آن‌چه که انسان فکر می‌کند بدبختی است و در انتهای راه است. نه فقط من؛ بلکه هر کسی که وارد کنگره شد، این حس و حال را داشت. این آقای مهندس بودند که با آموزش‌های نابشان، بهترین خوراک را به ما دادند تا من رشد کنم به سمت نور هدایت شوم و روز به روز استوارتر شوم. روزی که آقای مهندس خواستند این مسیر را شروع کنند، ایشان پا بر روی گدازه‌های آتش گذاشتند؛ درون آتش سوختند و خانواده و خودشان را نجات دادند؛ اما به این اکتفا نکردند.

ایشان وجودشان سراسر عشق و محبت واقعی دارد و سعی کردند حس خوب و آرامشی را که خودشان به دست آوردند، به بقیه تقدیم کنند. امروز من باید در خلوت خودم با خودم حساب کنم حال امروز من خوب است یا بد؟ اگر حالم بد است، آیا پا جای پای آقای مهندس گذاشتم؟ آیا آموزش‌ها را کاربردی کردم؟ آیا آن پیوندها را به درخت وجودم متصل کردم؟ اگر باز هم حالم بد است، پس باید به دنبال پیوندهای مثبت باشم؛ همان‌طور که اول صحبت‌هایم گفتم، ما باید به دنبال پیوندهای میمونی باشیم تا درخت وجودمان روز به روز پربارتر شود. آقای مهندس آمدند و بهترین‌ها را در مسیرشان به کار گرفتند و درخت کنگره این‌قدر پربار شده است؛ با روش DST، درمان سیگار، چاقی و بیماری‌ها؛ روزبه‌روز دانش آقای مهندس به عنوان یک متفکر و دانشمند انسان‌های بیشتری را نجات می‌دهد و این رسالت گردن من هم است؛ من که در این سیستم آموزش دیدم و درخت پوسیده من کم‌کم تبدیل به جوانه شد.

این آقای مهندس بودند که با محبت آبیاری کردند و من را سیراب نمودند. اوایل کار کنگره، خانواده آقای مهندس مرتب به شعبات سر می‌زدند. خدا را شکر، از برکات وجودشان، کنگره رشد و توسعه پیدا کرد و خدمتگزاران کنگره نیز جای پای آقای مهندس گذاشتند و ما را سرپا نگه داشته‌اند. در کنگره یاد گرفتیم: ایستاده بمیریم، یعنی تا وقتی زنده‌ایم، باید قامت راست نگه داریم. قطعاً با این آموزش‌ها می‌توانیم این حال خوش را داشته باشیم و این رسالت بر گردنمان است که این حال خوش را به دیگران هدیه کنیم. می‌توانم بگویم جناب مهندس بودند که به آیه شریفه «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» معنا بخشیدند و ثابت کردند انسان هیچ چیزی نیست مگر سعی و تلاش خودش. ان‌شاءالله ما هم بتوانیم پیرو این آموزش‌های ناب باشیم تا بتوانیم رشد خودمان را داشته باشیم و این رسالت را بر خود بدانیم که در کنگره مالی و علمی خدمت کنیم و به عنوان سفیر سلامت، این رسالت را به جا آوریم.

تجلیل از راهنمای تازه‌واردین همسفر مریم

دریافت نشان پیمان تعدادی از همسفران

مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر سعید
تایپیست: همسفر رها 
ویرایش: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون سوم) نگهبان سایت
عکس و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .